در رؤیای چه کسی زندگی می‌کنیم؟

دکتر جواد راستی، عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان داستان مردی که به جستجوی تکه‌ای گمشده از هویت خود به اصفهان آمده با داستان خلیل و مادر پیرش گره می‌خورد؛ شگفتا که این گره قرار است در باغ زرشک باز شود!

در رؤیای چه کسی زندگی می‌کنیم؟

دکتر جواد راستی، عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان داستان مردی که به جستجوی تکه‌ای گمشده از هویت خود به اصفهان آمده با داستان خلیل و مادر پیرش گره می‌خورد؛ شگفتا که این گره قرار است در باغ زرشک باز شود! جایی که چند دهه پیش صدای ماشین‌آلات ریسندگی و بافندگی و بوق کارخانه‌ها، اصفهان را از یک هویت فرهنگی و هنری به رؤیای تبدیل شدن به قطب صنعت پارچه در ایران می‌کشاند و ... و به راستی ما امروز در رؤیای چه کسی زندگی می‌کنیم؟

به گزارش اصفهان‌امروز، نمایش «باغ زرشک» را نمی‌توان در ادامه اثر قبلی نویسنده و کارگردان توانا و دانشمندش محمدرضا رهبری دانست؛ در نمایش گلگشت که پیشتر در حمام علی‌قلی‌آقا اجرا شد، تلاش به جلب توجه مسئولان و مردم شهر به نابودی هویت تاریخی اصفهان و حمام‌های آن معطوف شده بود. اما باغ زرشک تلاش می‌کند تا غبار از نادانسته‌های تاریخی نشسته بر چهره اصفهان بزداید و البته نه با نگاهی نوستالژیک و کور که نقادانه به آن بنگرد. خلیل که دستش را در نوجوانی در لابلای چرخ بی‌رحم دستگاه‌های کارخانه بافندگی و مادری که عمرش و پیرمردی که نفسش را آنجا جا گذاشته، رویه‌ای دیگر از بخشی فراموش‌شده از تاریخ اصفهان را به تصویر می‌کشند؛ بخشی از هویت این شهر که به رغم ایجاد شغل برای صدها نفر در طی سالیان و تبدیل کردن اصفهان به منچستر ایران، نگاهی را نشان می‌دهد که از دیرباز بر دیاری سایه افکنده که «شهر گنبدهای فیروزه‌ای»ش می‌خواندند و با بی‌مهری به ماهیت تاریخی و فرهنگی و هنری اصفهان، آن را به سمت صنعتی شدن سوق داده است. شاید مردم اصفهان که اکنون در کشاکش خشکی زاینده‌رود و هوای آلوده و پل‌های ترک‌خورده و زمین‌های فرونشسته با حیرت و حسرت نظاره‌گر شهری هستند که می‌توانست قطب گردشگری ایران باشد و اکنون در محاصره کارخانه‌های ریز و درشت است، بیش از هرکس با این اثر ارتباط برقرار کنند. کارگردان به رغم اجرای تقریباً محیطی نمایش، توانسته با فضاسازی مناسب به کمک نورپردازی و نمایش تصاویر قدیمی و اجرای گروه فرم، ذهن مخاطب را درگیر کند. بازی بیژن نمکی‌زاده در نقش عکاسی که به جستجوی هویت خود آمده، احمد خوانساری در نقش پیرمردی که واسطه روایت داستان شده و محمد ترابی که نقش خلیل را ایفا می‌کند، هنرمندانه و تأثیرگذار است. سوده امیرخانی در نقش پیرزنی که جوانی و حافظه‌اش را کارخانه جا گذاشته و هنوز صدای بوق کارخانه را در ذهنش می‌شنود، بازی شگفت‌انگیزی را ارائه می‌کند که در یادها خواهد ماند. احمدرضا سلیمانی در نقش مهندس کرمانشاهی پایه‌گذار کارخانه بافندگی (که البته معادل تاریخی ندارد و برای روایت داستان خلق شده) و سارا اشتیاقی در نقش شهربانو همسر او نیز مسلط و باورکردنی ایفای نقش می‌کنند. شاید تنها نقطه‌ای که به نظر می‌رسد می‌توانست این اثر را در ذهن مخاطب ماندگارتر کند، موسیقی آن است. به رغم تلاش‌هایی که برای انتخاب موسیقی‌های نوستالژیک به کار گرفته شده که به‌صورت پلی‌بک پخش می‌شود، اجرای موسیقی زنده می‌توانست به فضاسازی بهتر نمایش که به خاطر اجرا در فضای باز با چالش ذاتی مواجه است، کمک شایانی کند. باغ زرشک تا هفتم تیرماه در محل سابق کارخانه‌های ریسندگی و بافندگی اصفهان (کنار ایستگاه غربی متروی سی و سه پل) اجرا دارد و بلیت آن از طریق سایت گیشه 8 قابل تهیه است.

 

ارسال نظر