نکیسا: امیر روستایی چرا باید در پرسپولیس باشد

گلر سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس صحبت‌های جالبی درباره شرایط این تیم بعد از جدایی بیرانوند دارد.

نیما نکیسا دروازه بان سابق پرسپولیس و تیم ملی درباره شرایط کنونی این تیم و فوتبال ایران به صحبت پرداخته است.

پرسپولیس برای چهارمین بار متوالی قهرمان شد. دوست دارید درباره این اتفاق صحبت کنید؟
بله تبریک می‌گویم به پرسپولیسی‌های عزیز که خالصانه زحمت کشیدند تا تیم به چهارمین قهرمانی متوالی در لیگ دست پیدا کند. این قهرمانی نشأت گرفته از ثبات است؛ چه در زمینه حفظ بازیکنان چه در فضای مدیریتی و مربیگری. باید این قهرمانی را به یحیی عزیز تبریک بگویم که توانست پرافتخارترین تیم کشور را برای چهارمین سال متوالی به قهرمانی برساند و امیدوارم این موفقیت‌ها در آسیا هم ادامه داشته باشد.
پرسپولیس جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا را در پیش دارد اما فشردگی مسابقات و نیاز به جذب بازیکنان جدید مشکلاتی هستند که وجود دارد.
خب طبیعتاً باید نیروهای جدیدی به این تیم اضافه شود چون این تیم هنوز در برخی نقاط ضعف دارد و اگر بخواهد در فضای لیگ برتر، حذفی و لیگ قهرمانان آسیا به موفقیت‌های بالایی دست پیدا کند به نظرم در کلیه خطوط نیاز به تقویت دارد. ببینید بازیکنی که در سطح فوتبال یک کشور تیمش را به موفقیت می‌رساند با بازیکنی که در سطح بین‌المللی وآسیایی تیمش را قهرمان می‌کند از نظر سطح فنی تفاوت دارد. پرسپولیس بازیکنانی با کیفیت بین‌المللی دارد اما باز هم نیاز دارد. چرا تیم‌های ما در مسابقات آسیایی حذف می‌شوند و بالا نمی‌روند؟ این نشان می‌دهد سطح کیفی فوتبال ما روز به روز در حال پایین آمدن است. ما الان داریم لیگ‌مان را تمام می‌کنیم اما باید برای آینده شرایطی ایجاد کنیم که بودجه، زمین، بازیکنان، مربیان، فضای مدیریتی‌مان با منابع مالی زیاد بتوانند به موفقیت‌های بزرگتر دست پیدا کنند.

در مورد اینکه رادوشویچ بتواند دروازه‌بان اول باشد شک و تردیدهایی وجود دارد بخصوص بعد از اشتباهی که مقابل ذوب‌آهن انجام داد.
ببینید دروازه بانی که 4 سال روی نیمکت می‌نشیند و از این کار هم به عنوان یک افتخار یاد می‌شود یا به آن می‌بالند که در این مدت چیزی نگفته و به خاطر منافع تیم و اینکه تیم را دوست داشته حرفی نزده، این دروازه‌بان حداقل باید 10 بازی به عنوان گلر یک انجام بدهد و این زمانبر است تا بتواند خودش را به عنوان گلر یک به مردم و هواداران ثابت کند. ایشان 6 تا 10 بازی جدی لازم دارد تا در مغز خودش، خودش را به عنوان سنگربان یک باور کند چون تازه دو سه تا بازی است که در این نقش قرار گرفته است. او پتانسیل گلر یک شدن را دارد اما اشتباهی که در استقلال صورت گرفته نباید صورت بگیرد.

منظورتان کدام اشتباه است؟
مربیان و مدیران استقلال نتوانستند تلفیق خوبی بین حسینی و رحمتی ایجاد کنند همانطور که قبلاً نتوانسته بودند بین عابدزاده و نکیسا، بین طباطبایی و برومند یا بین رحمتی و طالب‌لو ایجاد کنند. هر جا دو تا گلر خوب بوده‌اند تاریخ نشان داده مدیران ما نتوانسته‌اند حضور توأمان آنها را مدیریت کنند. نمی‌خواهم بگویم دشمن اما این دروازه‌بان‌ها رابطه خوبی با هم نداشته‌اند. در واقع اینقدر به مسائل دامن زدند تا من و عابدزاده باورمان شد که از هم بدمان می‌آید. این مسأله در مورد رحمتی و طالب‌لو و مثال‌های دیگری هم که زدم صدق می‌کند. ما باید بدانیم وقتی گلری مثل مانوئل نویر ظهور می‌کند در تیم ملی یک اولیور کان، یک کوپکه، یک ینس لمن هم بوده. بحث روانشناسی ما در فوتبال ضعیف است. این باید به عنوان یک طرح در باشگاه‌های ما مطرح شود. باید پزشک روانشناس استخدام کنند. ما در تیم‌هایمان پزشک داریم اما روانشناس نداریم. اگر هم روانشناس داشته باشیم فوتبالی نیستند.

در تیم ملی آلمان هم الان تراشتگن داعیه گلر یکی دارد اما یوآخیم لوو می‌گوید نویر گلر یک اوست اما بعضاً در برخی بازی‌های دوستانه به تراشتگن هم بازی می‌دهد و تا حدودی این مسأله را مدیریت کرده.
یوآخیم لوو بعد از جام جهانی 2014 نتوانست موفق باشد اما حفظش کردند چون بستری که توسط فدراسیون فوتبال و کمیته فنی تیم ملی آلمان فراهم شد مناسب بود. این همان بستری است که مربی تولید می‌کند و به دنیا صادر می‌کند حتی اگر لوو نتیجه نگرفته باشد. ببینید رفتارهای فرزندان ما در تیم‌های ورزشی نشان دهنده سطح فرهنگی بزرگترهای ما در همان رشته است. شما ببینید الان هیأت فوتبال استان تهران یک سال و چند ماه است که با سرپرستی اداره می‌شود چون انگار عزمی برای جابجایی وجود ندارد. الان هر نامه‌ای که این هیأت فوتبال می‌زند زیرش نوشته شده حبیب الله ابوالحسن شیرازی، رئیس هیأت فوتبال تهران در حالی که ایشان سرپرست است. قصد من کوبیدن کسی نیست اما در فوتبال ما فضا، ساختار و فرهنگ بوروکراتیک‌مان ایراد دارد و این ایراد تسری پیدا می‌کند به لایه‌های زیرین.
درباره بیرانوند و انتقالش به اروپا هم صحبت کنیم.
من و علیرضا در ارتباط هستیم. او هم سعی می‌کند از من مشورت بگیرد.به او گفتم اولین کاری که باید بکنی این است که باید سطح معلوماتت از آن کشور را بالا ببری. چه از نظر جغرافیایی چه فرهنگی. باید زبانش را یاد بگیری و سریعتر ارتباط سازی را شروع کنی. به علیرضا گفتم نباید به هر اتفاقی در آنجا واکنش نشان بدهی و با خیلی از مسائل حرفه‌ای برخورد کنی. مسائل فنی که ثابت است و مشخص است این آدم در چه سطحی قرار دارد و با چه سطحی از توانمندی‌هایش به آن تیم رفته اما در فوتبال اروپا یک نفر می‌شود قوچان نژاد و سال‌ها در اروپا می‌ماند و یک نفر هم می‌شود نیما نکیسا که خیلی زود برمی‌گردد. در واقع یک جایی بهترین انتخاب فوتبالی و بهترین فرصت زندگی‌تان می‌شود پررنگ‌ترین نقطه فرصت سوزی شما. من نتوانستم در فوتبال اروپا موفق شوم. حالا به هر دلیلی. بعد از آن مسیرم خیلی سخت‌تر شد و من را در فوتبال کشور خاموش کرد. به همین خاطر الان خالصانه و بدون هیچ چشمداشتی به گلری که استعداد داشته باشد تجربیاتم را منتقل می‌کنم. علیرضا بیرانوند بیخود بهترین گلر آسیا و بهترین بازیکن آسیا نشد و این برای من یک افتخار است. قاعدتاً ایشان تلاش کرده که به این افتخارات رسیده. من به محسن فروزان و رشید مظاهری هم گفتم همیشه خودتان را با لامبورگینی، بنز و ب‌ام‌و مقایسه کنید نه با دوچرخه و موتورگازی چون در آن صورت است که می‌توانید پیشرفت کنید و به اینفینیتی و بوگاتی برسید وگرنه موفقیتی نخواهید داشت. گفتم اگر فرهنگی به وجود بیاورید که از لابی و رانت و ارتباط سازی و منفعت‌های شخصی خالی باشد و از لحاظ روحی و روانی و انگیزشی خودتان را بالا بکشید، می‌توانید بهترین گلر ایران باشید. در آن صورت چه کسی می‌تواند از شما چشم‌پوشی کند؟ وقتی بهترین گلر ایران هستید قاعدتاً سرمربی تیم ملی از شما استفاده خواهد کرد و کاری ندارد تفکرات، قاموس و مسلک شما چیست. می‌داند از شما بهتر ندارد و اینطوری یک سوپاپ اطمینان برایش هستی. من قبلاً در گفت و گو با شما یک پیشنهاد دادم که برای این پست یک آسیب شناسی صورت بگیرد. اینکه در این پست طی چهل سال گذشته بدون توجه به رنگ‌ها و سمت و سمت بازی‌ها چرا برخی آدم‌های بزرگ ظهور کردند و چرا برخی نه؟ چرا برخی موفق شدند و برخی دیگر نتوانستند. اینها باید در قالب یک طرح، یک کتابچه و یک مقاله منتشر شود و مطمئناً به درد خیلی‌ها می‌خورد.
ما در فوتبال اروپا گلر موفق نداشتیم. اخیراً امیر عابدزاده در پرتغال در مقاطعی درخشیده. بیرانوند می‌تواند موفق باشد؟
تداوم موفقیت می‌آورد. حالا تداوم می‌تواند فنی باشد یا جریانی . یعنی یک جریانی آن بازیکن را حفظ کند یا آنقدر خوب کار کند که بماند. در بحث جریانی اگر قراردادی که بسته می‌شود محکم باشد می‌تواند بازیکن را حفظ کند. مثلاً با باشگاهی قراردادی سه ساله ببندید و بگویید هر وقت بخواهی بیرونم کنی باید 500 هزار یورو بدهی . اینطوری باشگاه مجبور به حفظ شما می‌شود. وقتی مجبور به حفظت شد شما زندگی در آن کشور، زبان آنجا، ارتباط با همبازیان و درک فرهنگی آن کشور را یاد می‌گیری و با آداپته شدن بیشتر به یک موقعیت مناسبتر می‌رسی. به نظر من ما باید شرایطی را به وجود بیاوریم تا گلرهای ما زودتربتوانند آداپته شوند. الان سوشا مکانی کجاست؟
نمی‌دانم. مدتی است خبری از او نیست.
برگشته نروژ. مگر صنعت نفت نبود چرا دوباره برگشت نروژ؟ نروژ که یک لیگ درجه 5-4 اروپایی دارد. یا علیرضا حقیقی رفت فوتبال سوئد که سال‌هاست درجه آماتوری دارد. شما اگر الان بخواهید یک گلر بدهید به فوتبال انگلیس، مثلاً کریستال پالاس، ساوتهمپتون یا لیدزیونایتد، باید در 70 درصد بازی‌های ملی کشورش طی سه سال گذشته حضور داشته باشد و الکی نیست که یکی مثل آنتونی استوکس بیاید سر تراکتور را کلاه بگذارد یا پرسپولیس را بدوشد و برود. بازیکنان بی‌کیفیتی که توسط دلال‌های مختلف و رانت‌ها و ارتباطاتی که با مدیران باشگاه‌ها یا لایه‌های زیرین مدیریتی باشگاه‌ها می‌گیرند قرارداد می‌بندند. چه اتفاقی می‌افتد؟ مگر نباید استعلام گرفته شود؟
پرسپولیس برای جانشینی بیرانوند گلر می‌خواهد اما گزینه‌ها بسیار محدود و دست نیافتنی هستند.
روزی که ما چمن مصنوعی را آوردیم به این فوتبال در تربیت گلرها دچار مشکل شدیم. من در این باره حرف دارم. گلرها با شیرجه زدن روی این زمین‌ها درد می‌کشند. اکثر تیم‌های پایه ما روی چمن مصنوعی تمرین و بازی می‌کنند و این باعث می‌شود عضلات انفجاری‌شان شکل بگیرد. به همین خاطر 30 سانتیمتر به هوا نرفته که فاصله دستش با توپ به 70 تا 80 سانتیمتر گاهی یه یک متر هم می‌رسد. ما باید نظام آموزشی دروازه‌بانی‌مان را عوض کنیم. من همین جا پیشنهاد می‌کنم فدراسیون یک دپارتمان دروازه بانی در چارتش ایجاد کند و این مسائل را زیر نظر بگیرد.
پرسپولیس دو تا گلر جوان به نام‌های امیرحسین بیات و ساسان زمانه دارد که همه از پتانسیل‌شان تعریف می‌کنند اما چرا به آنها اعتماد نمی‌شود؟
بله می‌شناسم‌شان. امیرحسین بیات شاگرد خودم بوده. مربی باید به شرایطی برسد که یا مجبور شود یا گلر آنقدر قوی کار کند که مربی را مجاب کند از او استفاده کند. در زندگی خود من سه تا مربی بودند که روی من ریسک کردند. حمید درخشان، مجید جلالی و محمد مایلی کهن که زندگی من را عوض کردند.
برخی بازیکنان جوان پرسپولیس مثل امیر روستایی بازیکن تمرین هستند و انگار کادر فنی نمی‌توانند به آنها اعتماد کنند. شاید بیات و زمانه هم چنین شرایطی دارند.
اصلاً بفرمائید چرا چنین بازیکنانی باید در پرسپولیس باشند. پرسپولیس کارگاه آموزشی نیست بلکه باید 38-37 بازیکن تاپ لول داشته باشد و حتی سهمیه جوانان و امیدش هم بازیکن ملی آن رده باشند. خب اینها یعنی هزینه‌های اضافی برای یک باشگاه.

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار