نگاهی به یک نمایشگاه؛ رابطه عنکبوت و حقیقت

نمایشگاه «مردمک سپید» شامل آثار ندا صفری، روز جمعه در گالری اکنون افتتاح شد. این نمایشگاه تا 15 شهریورماه، برای بازدید عموم باز است.

اصفهان امروز- آرش فرهنگ‫پژوه:

نمایشگاه «مردمک سپید» شامل آثار ندا صفری، روز جمعه در گالری اکنون افتتاح شد. این نمایشگاه تا 15 شهریورماه، برای بازدید عموم باز است.

در این نمایشگاه، سه اثر قطع بزرگ دیده می‌شود که در یکی که در انتهای گالری به نمایش درآمده، تصویری از عنکبوت دیده می‌شود که تقریباً تمام اثر را گرفته، در دو اثر دیگر هم سه عنصر اصلی وجود دارد: دایره، مرزها و بخش شفاف. این بخش‌های شفاف که جنس آنها از تلق است، در هر دو اثر، سطح کمتری را فراگرفته است. حدود بیست اثر کوچک دیگر در نمایشگاه وجود دارند که سه عنصر اصلی دارند: بخش شفاف، بخش سفید و چروکیدگی‌ها. بخش‌های شفاف بازهم از جنس تلق هستند و بخش‌های سفید از جنس بافتی پارچه‌گون و همه چروکیده هستند.

در اثری که در آن، تصویر موجودی شبیه به عنکبوت دیده می‌شود، هم نقاط شفاف دیده می‌شوند، اما نقاط شفاف در آن، نسبت به دو اثر بزرگ دیگر، هم کوچک‌ترند و هم متقارن‌تر. این موجود هم در این اثر کاملاً متقارن است و تقریباً از میانه‌ نقاشی، یک قاب مربعی دیگر در داخل اثر به‌صورت کاملاً متقارن، سر و تنه‌ اصلی این موجود را در برمی‌گیرد.

در دو اثر بزرگ‌تر، مرز‌هایی که به آنها اشاره شد، به شکل دوخت‌وار هستند و همچون وصله‌هایی که دو یا چند قطعه‌ پارچه را به هم وصل می‌کنند، در مرزها قرار دارند. این مرز روی خطوط دوایر متحد‌المرکز منظم‌تر می‌شوند و درجاهایی که زمینه‌های شفاف بیرون زده، کمی نامنظم‌تر به نظر می‌رسند.

تقریباً در همه آثار این سه عنصر، همچون سه واژه در تمایز با یکدیگر شروع به ساخت تعبیر در ذهن مخاطب می‌کنند و مخاطب در این حالت، شروع به گمانه‌زنی در مورد ماهیت هرکدام از این عناصر می‌کند. درواقع در این آثار، یک بافت زبانی ایجادشده که اجزای آن در ارتباط با یکدیگر، استعاره‌ای در ذهن مخاطب می‌سازند، درواقع به زبان ساده‌تر هر بار مخاطب سعی می‌کند حدس بزند ترکیب این سه عنصر، در کنار رنگ‌ها و نقش‌های دیگر، چه چیزی می‌تواند باشد.

با نگاهی گذرا به بیانیه ارائه‌شده برای این نمایشگاه، کلماتی مانند حقیقت، تار تنیدن و مردمک سپید به چشم می‌خورند، هرچند در انتهای متن بیانیه، راه برای تأویل مخاطب باز گذاشته و ذکرشده که مخاطب نیز بخشی از اثر را در ذهنش می‌آفریند. بااین‌همه، حضور این کلمات لااقل یک تعبیر را از دید برگزار‌کنندگان این نمایشگاه به ما می‌دهد، خصوصاً اگر این کلمات را در کنار موجودی شبیه عنکبوت، شکل‌های دایره‌وار، بخش‌های چروک‌خورده و دوخت‫دار اثر قرار دهیم، همین‌طور اشاره به سرگشتگی انسان امروز در مورد «حقیقت» و این‌همانی آن با گیرکردن یا تنیده شدن تارعنکبوت. این‌ها درواقع می‌توانند یک تعبیر یا توضیح اولیه از دید برگزار‌کنندگان نمایشگاه برای مخاطب به همراه بیاورند و شاید بشود گفت به یک تعبیر می‌توانند پشت‌صحنه‌ای را که خالق این آثار، در پس‌زمینه‌ ذهنش برای طراحی‌های مربوط به خلق این آثار داشته، تا حدودی برای بیننده آشکار کنند.

به‌غیراز تعبیر این‌همانی تارعنکبوت، حقیقت و مردمک سپید، ارتباط‌ها و تعبیر‌هایی که این سه با مفهوم حقیقت برقرار می‌کنند و ارتباطش با بحث سرگشتگی، تقسیم فضا به دو فضای سفید و شفاف که یکی از جنس تلق و دیگری از جنس پارچه است، ارتباط با بافت و بافت زبانی و همین‌طور ارتباط تلق با تصنع، می‌تواند تقابلی را بین یک «بافت ریشه‌دار» و یک «بافت تصنعی» به تصویر بکشد و بین دو فضای بافت تصنعی و بافت کمی طبیعی‌تر یا قدیمی‌تر، شروع به تولید معنا یا پیام کند. این‌که این دو با چه مفاهیم فکری ارتباط برقرار می‌کنند و این مفاهیم نسبت به هم در دنیای امروز چه کنش یا واکنشی دارند، می‌تواند ازجمله تعابیر و نظرگاه‌هایی باشد که می‌توان از زاویه آن‌ها به این آثار نگاه کرد.

از سوی دیگر، سفیدی و شفافی، با لوح سفید ذهن و ناخودآگاه و این بحث که ذهن را می‌توان به‌صورت لوح سفید در نظر گرفت، ارتباط برقرار می‌کند. ضمن این‌که، توجه به مسئله بافت زبان، می‌تواند با بافت پارچه یا تارعنکبوت این‫همان شود و به آگاهی ما به آنچه شاید در دنیای زبان «شفافیت» می‌خوانیم، منجر شود. به این شکل شاید بتوان با دیدی روان‌شناختی در مورد تابلوها گفتگو کرد.

در هرکدام از این نظرگاه‌ها، می‌توان موجود عنکبوتی شکل به‌شدت متقارن را با بخش‌های کوچک، اما شفاف و متقارنش را در هرکدام از این فضاها قرار داد، اما به نظر می‌رسد در هر دو فضا، شکلی نمادین به خود می‌گیرد.

وجود مرزهای آشکار میان زمینه‌های سفید و قسمت‌های شفاف و این تفکیک و تقابل دوتایی آشکار، شاید این آثار را ساخت‌گرا کرده‌، آثاری که به نظر می‌رسند قصد دارند به معناسازی در قالب تمایز بین فضا و ایجاد مرزبندی بپردازند و جاهایی هم سعی می‌کنند با در ارتباط قرار دادن این فضاهای مرزبندی‫شده و عناصر آنها، چندمعنایی در ذهن مخاطب ایجاد کنند.

پژوهشگر هنر

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار