چرا مدارس واگذار میشوند؟!
اگر ارگانهای دولتی نمیتوانند بودجه تخصیصی را مدیریت کنند تا جوابگوی هزینههای تعریفشده باشد دلیل نمی شود تا خشک و تر از این بیتوجهی باهم بسوزند، درحالیکه تأسیسات رفاهی وزارت آموزشوپرورش در سطح کشور برای این مجموعه توجیه اقتصادی و فرهنگی لازم را ندارند همچنان در اختیار این تشکیلات بوده و هزینههای کمرشکن آن نیز علاوه بر ردیفهای تخصیصی و حاشیهای بودجه عمومی خود را از دریافتهای نامعقول که به روایتی بهحساب خزانه واریز و صد صد اعاده می شود تأمین میکنند
حسن روانشید- اصفهان امروز: اگر ارگانهای دولتی نمیتوانند بودجه تخصیصی را مدیریت کنند تا جوابگوی هزینههای تعریفشده باشد دلیل نمی شود تا خشک و تر از این بیتوجهی باهم بسوزند، درحالیکه تأسیسات رفاهی وزارت آموزشوپرورش در سطح کشور برای این مجموعه توجیه اقتصادی و فرهنگی لازم را ندارند همچنان در اختیار این تشکیلات بوده و هزینههای کمرشکن آن نیز علاوه بر ردیفهای تخصیصی و حاشیهای بودجه عمومی خود را از دریافتهای نامعقول که به روایتی بهحساب خزانه واریز و صد صد اعاده می شود تأمین میکنند، درحالیکه میتوان این واحدها را مشمول اصل ۴۴ بهحساب آورده و تحویل بخش خصوصی داد و از محل درآمدهای واصله بن سفر در اختیار فرهنگیان قرار داد! نه اینکه نعل وارونه زد و مدارس دولتی را به دلایل واهی کمبود اعتبار به بخش خصوصی واگذار کرد! هنوز هم اشتباهات گذشته پیرامون راهاندازی مدارس غیرانتفاعی که صاحبان آنها بی تردید بسیاری از کسریهای فرهنگی و علمی بعضی از دانش آموزان و خانوادههایشان را به خاطر پایداری واحد آموزشی و شغل خود نادیده میگیرند جبران نشده و افت تحصیلی این قشر از دانش آموزان کاملاً ارزیابی نشده که در پی آن
وزارتخانه مربوطه را مصمم میکنند تا به هر قیمتی که میشود کنکور و آزمونهای دیگر را از سر راه خود بردارد! این تلاشها که بویژه در چند سال اخیر زیادتر شده روزبهروز ماهیت چالشهای به وجود آمده و موجود را بیشتر روشن میکند تا همگان بهتر بدانند با حذف کنکور که محکی محکم برای تلاش هرچه بیشتر فرزندان این آبوخاک پیرامون آموزش دقیق و عمقی مطالب است چه فاجعه غیرقابل جبرانی را در آینده به وجود خواهد آمد. اگر قرار است غرب همچنان الگوی رفتارهای ما باشد، زیرساختهای آنها را هم باید داشته باشیم و مدارس از پیشدبستانی تا پایان دبیرستان همه مواد آموزشی را به دانش آموزان تفهیم کنند و اجازه ندهند که آنها همچنان ضعیف و فاقد معلومات بروز شده به ردههای بعدی صعود کنند. حذف اهرم آزمونهای داخلی و کنکور به مفهوم تسلیم بیچونوچرا در مقابل نسلهایی است که ناچار میشوند آینده علمی و اجرایی کشور را بدون پشتوانه از گذشته به عهده بگیرند و همچنان تابع و نیازمند جوامع بیگانه باشند. مجلس شورای اسلامی نباید شورای عالی این وزارتخانه را آزاد بگذارد تا بدون توجه به سیاستهای موجود نظام پیرامون ارتقا سطح فرهنگ علمی جامعه زیرساختها را نیز
متزلزل کنند همانگونه که ظرف چند سال گذشته و بهمرورزمان و با سیاست لاکپشتی شاخه پرورش آن را به حاشیه فرستادند تا فرزندان این جامعه اطلاعات محدودی پیرامون حماسههای جاویدان در طول بیش از 1400 ساله گذشته و بویژه دوران جنگ تحمیلی داشته باشند! تاریخمصرف هزاران نیروی بازنشسته در این مجموعه کلان کشور که همچنان پشت درهای بسته، تصمیمات خود را بر روی کاغذهای مارکدار شورای عالی درج و راهی مدارس میکنند چه زمانی به اتمام میرسد تا تحصیلکرده های پشت درهای بسته بتوانند بر اساس نیازهای آینده کشور و در جایگاه مقام مسئول اتخاذ تصمیم کنند؟ سالهاست همان کسانی که طعم خوش داشتن مدارس غیرانتفاعی مذاقشان را خوش کرده است درصددند تا مجموعه این وزارتخانه را که در اختیار دولت است جدا کرده و با سلیقه خود بهصورت خصولتی اداره و در حقیقت بهسوی چالشهای ایجادشده از مدارس غیرانتفاعی سوق دهند. اگرچه مدتهاست وزارت آموزشوپرورش که از قداست همیشگی برخوردار بود با ارائه نظریاتی موهوم به صحنه آمده تا توسط نمایندگان به جمع استیضاح شدگان بپیوندد و قانونگذاران از مدیر کلان آن بخواهند تا پاسخگوی سوألاتی دراینباره باشد و این خود بهتنهایی
میتواند دلیلی بر تحرکاتی خاص در این مجموعه و شورای عالی آن باشد. چه خوب بود اگر مجلس محترم با ارائه طرح تحقیق و تفحص از عملکرد سالهای گذشته این وزارتخانه و نتایج حاصله و همچنین نقش آموزشوپرورش به حاشیه رفته در چالشهای موجود جامعه همچون رکود اقتصادی، معضل بیکاری و انحطاط سنت تشکیل خانواده به تحقیق میپرداخت تا اگر تغییرات اساسی که ظرف چند سال گذشته در آن ایجادشده از عوامل این نابسامانی شناخته و تجدیدنظر شود. مطمئن باشند جلوی ضرر را از هرکجا که بگیرند نفع است یا حداقل طرحهای پیشنهادی حذف آزمونها و کنکور را با وتو به تأخیر انداخته که خود بهتنهایی و ظرف چند دهه گذشته عامل مؤثر رشد آموختههای دانش آموزان در سطح کشور بوده است. پرورش نیز که قسمت اعظمی از وظائف این مجموعه بزرگ است علیرغم همه ادعاها و آمارهای منتشرشده همچنان نتوانسته است با دشمنان زیرپوستی که در سالهای اخیر تحت عنوان شبکههای مجازی به این نسل رسوخ کردهاند مبارزه کند و این امر نیز نباید از زیر ذرهبین گروه تحقیق و تفحص دور بماند تا شاید اینگونه بتوان برتریهای عاطفی و اعجازهای گذشته را در نوجوان و جوان امروز و نسلهای آینده زنده نگه
داشت!
ادامه دارد
ادامه دارد