رنجنامهای برای والی استان!
آنچه در نگاه نخست به نظر میرسد والی جدید استان که چند ماهی بیش نیست در مصدر کار جلوس کردهاند برخلاف بعضی از مدیران قبلی و فعلی گوش شنوا و چشم بینا و از همه مهمتر اصرار بر انجام امور راکد و معطلمانده دارند بنابراین میتوان بدون دغدغه خاطر سفره دل را پیش ایشان گشود و مختصری از ناگفتهها را بهعنوان مسطوره ابراز کرد که اگر مؤثر افتاد این بحث را همچنان ادامه داد.
حسن روانشید- اصفهان امروز: آنچه در نگاه نخست به نظر میرسد والی جدید استان که چند ماهی بیش نیست در مصدر کار جلوس کردهاند برخلاف بعضی از مدیران قبلی و فعلی گوش شنوا و چشم بینا و از همه مهمتر اصرار بر انجام امور راکد و معطلمانده دارند بنابراین میتوان بدون دغدغه خاطر سفره دل را پیش ایشان گشود و مختصری از ناگفتهها را بهعنوان مسطوره ابراز کرد که اگر مؤثر افتاد این بحث را همچنان ادامه داد. پیش کلام اول با ایشان اینست که تا چیزی را به چشم خود ندیده و معضلی را لمس نکردهاند باور نکنند زیرا صنعت و هنر فتوشاپ و آگراندیسمان در این دیار فراوان است! و علوم جدید اجرای این هدف را آسانتر نموده تا بتوان از کاهی کوه و از کوهی کاه ساخت! مدیر کلان استان خوشبختانه تجربیات کاری متعدد دارند و اگر ما مو میبینیم ایشان که موهایشان را در آسیاب سفید نکردهاند پیچش مو را مینگرند بنابراین نیاز است که تعارفات را کنار گذاشته و بهتر آنست که بر مبلغ افزاییم! والی عزیز، اسلاف پست جنابعالی همگی خوب و نیکو بودند اما موجه بودن بهتنهایی نمیتواند در چنین مقام حساس و استانی استراتژیک، کارگشا باشد بنابراین میطلبد تا یکی از دهها خصایصی باشد که لازمه استاندار بودن در یکی از حساسترین مناطق کشور است. تاریخ اصفهان اگرچه طولانی است که پیامبری از بنی اسرائیل را در دو قدمی دفتر شما یعنی خیابان هاتف درست کنار یکی از امام زادگان شجرهنامه دار در خاک خود جایداده است اما همین وسعت زمان شاهد مخاطرات و شدایدی همچون حمله بیامان افغانها در دوران پرشکوه صفویه بوده که همه زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی آن را تحت تأثیر قرار داده و پسازآن نیز نابسامانیهای فراوان دیگری ازجمله خسارات جنگ را نیز تحمل کرده است. تغییرات پیدرپی مدیران بویژه در سطح کلان نیز یکی از صدمات غیرقابلجبران به این استان است که در لابهلای آن با چالشهایی همچون بیکفایتی در مدیریت مستحکم بحران آبوهوا و جلوگیری از حذف منچستر ایران از صحنه اقتصاد کلان را میتوان نام برد. تا همین چند سال پیش این منطقه ازنظر نقدینگی و پشتیبانی تجارت نقش معین را داشته و 5 استان دیگر را حمایت میکرده اما امروز یکی از نیازمندان به مساعدت بوده زیرا شاهرگ حیاتی خود یعنی زایندهرود را از کف داده است! کارهای زمینمانده در سالهای اخیر این استان فراوان است اما با عبور از چراغقرمزهایی که در طول چند ماه گذشته از شما دیدهشده میتوان امیدوار بود تا بهمرورزمان و بدون نیاز به پشتوانه بودجه و اعتبار و تنها با تدبر بتوانید اقلام قابلتوجهی از این مشکلات را از سر راه بردارید. خودتان میدانید از کجا باید شروع کنید که کردهاید! چون استارتهای زدهشده در مدیریتهای شهر و استان پیرامون بررسی عملکرد آنها این نوید را داده است اما چون غریب هستید و لامحاله از بعضی بنبستها که باز شدن گره آنها تنها اراده و قاطعیت میخواهد کماطلاعید و شاید هم مشاوران شما آنقدر گرفتار معضلات عدیده آغاز کار بودهاند که نتوانستهاند شما را به اینسو متوجه نمایند، مواردی را بهعنوان یک اصفهانی اصیل که بیش از نیمقرن حرفه روزنامهنگاری منتقد را پیشه خود ساخته معروض داشته و امیدوارم با برچیدن این سدهای موجود اما بهظاهر کوچک، چالشهای بزرگی را از پیش پای مردم استان بردارید و سالهای درخشان را به آن بازگردانید! منظور از مشکلات موجود کمبود آب، آلودگی هوا، رکود اقتصادی و افت صنعت نیست که از ابر چالشهای ملی است و دفع آنها به تعهدات ریاست جمهوری مربوط میشود که از تیتر مانورهای تبلیغات انتخاباتی دورههای یازدهم و دوازدهم بوده بلکه نیت آنهایی است که سالیان دراز همچون خاری چشمان و استخوانی گلوی آحاد جامعه این استان را میآزارد که ازجمله میتوان به اسکلت بلندمرتبه فلزی در نبش خیابان ناژوان با عمری ربع قرنی و همچنین غولی از آهنآلات درهمپیچیده در بافت مرکزی و در جوار استانداری که چهره توریست پذیر شهر را درست در مقابل پارکینگ هتل عباسی تخریب کرده است اشاره کرد! تعداد این نمادهای مخدوشکننده ذائقه بصری که بعضی از آنها پیشینهای بیش از ربع قرن را دارند قابلشمارش نیست و بازهم هستند مجموعههایی که سرمایههای کلان این استان بوده و همچنان بیهدف رهاشدهاند تا بجای اینکه مشکل دیگری از کلانشهر اصفهان یا استان را حل کنند همچنان میراث یک ارگان باقی بمانند که ازجمله میتوان به مرکز قدیمی رادیو و تلویزیون اشاره نمود که یک مجموعهای فرهنگی و هنری کامل اما در انزوا است که میتواند پس از سی سال رکود به خانهای برای رفتوآمد نوجوانان و جوانان و یا آسایشگاه روزانه برای سالمندان و باشگاهی برای جمعیت چند هزارنفری بازنشستگان دولت تبدیل شود که ایام روز را عاطل و باطل در سطح شهر سر گردانند. این مجموعه وسیع مرکز قدیمی و متروکه رسانه ملی در بوستان ملت، کنار ساحل زایندهرود واقعشده که سالهاست نگهبان و سرایدار تنها ساکنان آن هستند و مقداری از وسایل رسانه ملی را بهصورت انبار و برای خالی نبودن عریضه در آن نگهداری میکنند! فهرست این اماکن و ساختمانها و طرحهای نیمهکاره در گوشه و کنار شهر و استان بسیارند که بیشتر آنها متعلق به ارگانهای وابسته به دولت بویژه آموزشوپرورش است و میتواند در جای دیگر از همین مجموعه مشکلگشا باشد تا اینگونه ساختوسازهای بخش عمومی را به بهانه صرفهجویی کاهش داده که البته این ستون ظرفیت درج اسامی و آدرس همه آنها را ندارد.
ادامه دارد