مسیر زندگی در پس پرده ابهام!
سیاستمداران خبره و سنتی که مکتب نرفته استاد شدهاند اعتقاددارند اعتماد به خارج از این نقشه که همچون «گربه» در گوشهای از این کره خاکی لمیده کاری عبث و بیهوده است.
حسن روانشید- اصفهان امروز: سیاستمداران خبره و سنتی که مکتب نرفته استاد شدهاند اعتقاددارند اعتماد به خارج از این نقشه که همچون «گربه» در گوشهای از این کره خاکی لمیده کاری عبث و بیهوده است. بیشتر کسانی که در خارج از محدوده این نقشه سیر میکنند بهتر است بدانند که همیشه سردمداران اسلام ناب محمدی موردتهاجم بودهاند درحالیکه ضرباتشان با لبخند توأم است. همانگونه که رهبری فرمودند در پس این لبخندها توطئههایی بس شگرف پنهانشده که باید از آن حذر کرد. جیببرهای قدیم معمولاً همینگونه و تیمی عمل میکردند، وقتی شکاری ناب در تیررس قرار میگرفت بهطرف او میرفتند و یکی از آنها در آغاز به اهانت میپرداخت و دوتای دیگر با او درگیر میشدند و شکار هم از سر سادگی به دفاع و حمایت از آن دو که به کمک او آمده بودند میپرداخت، در همین گیرودار جیبش توسط فرد اهانت کننده یا یکی از آن دو نفر بهظاهر مدافع تخلیه میشد بدون اینکه متوجه شود! این روشها اگرچه امروز در کشور ما کهنهشده اما غرب آنها را کپیبرداری کرده تا بهصورت مدرنیزه و در سطح کلان به اجرا درآورد! ماجرای برجام نیز سناریویی است ساختگی برگرفته از داستان همان جیببرها که یکی جبههگیری و بقیه با مظلوم همدردی و در ظاهر حمایت میکند تا طرف مقابل به چپاول بپردازد! یکی از آثار پشت پرده و مخرب این تنشها آن است که در این گیرودار مسئولان دولتی را از بعضی حواشی و چالشهای درونی که نیازمند رسیدگی فوری و اقدام برقآساست منحرف کنند تا اینگونه بتوانند زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی را نیز به خیال خودشان تخریب کنند که پس از فراغت دولت با هزینههای سنگین آن مواجه شود! این تئوری بهظاهر موفق طرحی است بسیار قدیمی که از روش جیببرها و توسط روباه پیر کپیبرداری شده و امروز اجرای آن با شکستن پیمان بهواسطه یکی از امضاکنندگان برجام کلید میخورد که البته بیش از دو سال از چالشهای وقتگیر آن سپری شده است! چهبهتر که مسئولان کلان و بویژه اعضای کابینه و وزارت امور خارجه خودشان را درگیری این پوچیها نکنند و در نظر داشته باشند تلاش آنها فی سبیل الله و برای رفاه و ارتقای آسایش مردم است درحالیکه امروز نسل جوان ما در این کشوقوسهای جهانی در حال تحلیل رفتن بوده و آنچه برای ما مانده سالخوردگانی هستند که برای فرار از آلودگیهای هوا ماسک به صورتشان زده، در صورتی که توان لازم را نداشته و باید بیشتر مراقب آنها بود اما ما همچنان بیتفاوت از کنارشان عبور میکنیم! درست همانگونه که گارسیا لورکای اسپانیایی میگوید: «زمان میماند و ما میگذریم». نگاهی به حفرههای کوچک باقیمانده از آبگیرها که بوی تعفن از آن بلند است و چند ماهی سیاه در آن که آخرین نفسها را میکشند این داستان غمبار را تداعی میکند. اما مهمترین چالش موجود در پشت پرده ابهام که تقریباً مغفول واقعشده و اساس بالا رفتن آمار اعتیاد بویژه در جامعه زنان است که روزبهروز افزایش مییابد و در سال ۱۳۸۰ کیزان آن 5درصد بوده و امروز به ۱۰ درصد رسیده رکود ازدواج و تشکیل خانواده است که دائم گسترش می یابد. ادامه روند طلاق و ضربه روحی وارده به زنانی که در عنفوان جوانی مطلقه و بیوه میشوند و از سوی دیگر وجوهی که بهعنوان مهریه به دستشان میرسد به بیانگیزه شدن پیرامون ادامه عاقلانه و عاقبتاندیشی در زندگی دامن میزند. دختران چشموگوشبستهای که عزیز خانواده بودهاند به یکباره وارد یک زندگی پرماجرا و مملو از تنش شده و بلافاصله همه آرزوها نقش بر آب میشوند، سعی میکنند اتفاقات و گذشته تاریک را فراموش کرده و اعتباری تازه پیدا کنند اما همین پولهای بهاصطلاح بادآورده که درآمدی است موقتی و پس از چندی به سوت پایان میرسد آنها را خام میکند تا اوقات فاقد محتوای خود را به اینوسیله پر کنند! آنها تحت تأثیر القائات بعضی نصایح نامعقول و نسنجیده قرارگرفته و در این میان با دوستانی ناباب و فرصتطلب برخورد میکنند که پایشان را به سالنهای مد و زیبایی باز تا تغییراتی در وزن و چهره خود بدهند زیرا سرعت بیشتر ایده آل آنها گشته و ناخودآگاه بهسوی داروهایی میروند که در ظاهر مسکنی مؤثر است اما در باطن مخدر بدون بازگشت، که پایانی جز مرگ خاموش در پشت پرده ابهام ندارد! چه ارگان و نهادی در دولت مسئول است تا ورود کند و حداقل این دریافت را به سرمایه تبدیل نماید که به ناکجاآبادها ختم نشود؟!
ادامه دارد