کالای داخلی در مسیر مظلومیت!
اواخر دهه شصت و زمانی که با پذیرش قطعنامه اتمام جنگ توسط ایران معضلات سازندگی در سطح کشور تا حدودی رفع شد و تولید داخلی طی هشت سال توانست نیازهای جامعه را تأمین و بساط کوپن و جیرهبندی را از آن حذف و چراغ صادرات غیرنفتی را نیز روشن کند.
حسن روانشید- اصفهان امروز: اواخر دهه شصت و زمانی که با پذیرش قطعنامه اتمام جنگ توسط ایران معضلات سازندگی در سطح کشور تا حدودی رفع شد و تولید داخلی طی هشت سال توانست نیازهای جامعه را تأمین و بساط کوپن و جیرهبندی را از آن حذف و چراغ صادرات غیرنفتی را نیز روشن کند. شاید این بهترین دلیل برای توانایی یک جامعه پس از سپری کردن جنگی هشتساله برای ایستادن روی پای خود بوده درحالیکه نیازی به واردات اقلام غیرضروری نداشته باشد اما خوشباوری نابجای بعضی از مسئولان اقتصادی بهمنظور دوری از اتکا به درآمد نفت که کلام رهبری در بیشتر رهنمودهایشان بوده و هست بالاخره توانست در یک مقطع از زمان با تنش ارز و سکه آحاد جامعه را غافلگیر تا مدیران انگشت حیرت به دهان بگیرند و عجولانه و نسنجیده 20 میلیارد یورو برای ورود اقلام ضروری گشایش اعتبار نکنند، حالآنکه صدها و بلکه هزاران کارخانه و واحد صنعتی مستقر در اقصی نقاط کشور و شهرکهای وابسته به علت رکود، تعطیل یا حداکثر در یک شیفت کاریشان دستوپاشکسته به تولیداتی مشغولاند تا در انبارها دپو شود! دلیل این چندگانه اندیشی ها ظرف دو دهه اخیر چه میتواند باشد که اینچنین توانسته با ورود هر پارتی کالای بیکیفیت یک واحد تولیدی قابلقبول را به ورطه ورشکستگی بکشاند و جامعه را ناچار به استفاده از اجناس یکبار مصرفی کند که تنها بزک شده و ظاهری دلفریب دارند! دستگاهها و رسانههای تبلیغاتی که فقط به رقم قرارداد اسپانسرها میاندیشند و در طول این سالها کاری به محتوای آنچه روی آنتن میبرند نداشته برای اینکه بتوانند هزینههای مازاد و بالاسری خود را تأمین کنند، در این تغییر جهت دادن سلیقه جامعه چه نقشی دارند که توانستهاند از تولید داخل رو برگردانند؟ دستگاههای مسئول نظارتی و تصمیمگیری در امر صادرات و واردات در این دو دهه نمیتوانند نقش خودشان را از این اتفاق ناگواری که برای تولیدکنندگان کالای داخلی افتاده مبرا بدانند. تلاشهای تبلیغ گونه آنها در ماههای اخیر که به نظر میرسد سیر صعودی را در پیش داشته چه آثاری در رفع رکود تولید داخلی و عرضه آن به وجود آورده است؟ شاید بتوان قبول کرد که شکستن دیوار رفیع صادرات بهواسطه تحریمها مشکل است اما چرا سدی بلند در مقابل هجوم واردات بیرویه ساخته نشده تا چراغ خاموش هزاران واحدهای تولیدی در داخل دوباره روشن شود و انبارهای این محصولات به نحوی تخلیه شود؟ تخم ترس و نگرانی سالهاست در دل تولیدکنندگان داخلی کاشته شده زیرا زمانی که حاضر بودند محصولات خود را زیر قیمت و به ثمن بخس عرضه نمایند تا بتوانند دیون خود را ادا کنند باورشان نداشتند و کسی برایشان تره هم خرد نمیکرد و امروز نیز که قیمتها تکان خورده و صاحبان نقدینه تصمیم دارند با تبدیل آنها به حفظ ارزش پول خود بپردازند، تولیدکننده جرأت نمیکند موجودی انبار خود را عرضه کند زیرا از آن میترسد که فردا نتواند مواد اولیه موردنیازش را به قیمت قبل به دست آورد! سالانه 5 میلیون دلار پتو از کشورهای ترکیه، چین و امارات وارد کشور میشود درحالیکه در کنار بزرگترین کارخانه تولید این محصول در اصفهان که در خاورمیانه بینظیر است با حداقل توان و نیرو کار میکند و اکثر واحدهای تولیدی کوچک و کارخانههای مطرح یا تعطیل هستند و یا با یکچهارم ظرفیت نفسهای آخر را میکشند! یکی از دستاندرکاران اقتصاد در اتاقهای دربسته نمیپرسد چرا قیمت پتوی وارداتی ارزانتر از تولید داخل است تا جواب قانعکننده بشنود؟ پرواضح است که افزایش هزینههای تولید، مشکلات حاکم بر واردات مواد اولیه و رقابت تنگاتنگ محصولات چینی با مواد اولیه بیکیفیت نامرغوب حاصل از ضایعات که نتیجه آن دوگانگی در قیمت تمامشده است، تولیدکنندگان داخلی را بهزانو درمیآورد تا در کنج عزلت زانوی غم بغل بگیرند.
ادامه دارد