به بهانه روز پیشگیری از خودکشی بررسی شد؛

خودکشی؛ قتل به دست مقتول

شاید خیلی از ما آخرین تصویرهایی با چهره خندان افرادی را دیده باشیم که به فاصله کمی از خودکشی کردنشان ثبت شده است و اشاره دارد افسردگی و تصمیم افراد برای پایان دادن به زندگیشان طبق انتظار ما پیش نمی‌رود بنابراین باید همیشه تیزهوشانه به اطرافیان خود توجه کرده و حمایتمان را از آنها دریغ نکنیم.

خودکشی؛ قتل به دست مقتول

شاید خیلی از ما آخرین تصویرهایی با چهره خندان افرادی را دیده باشیم که به فاصله کمی از خودکشی کردنشان ثبت شده است و اشاره دارد افسردگی و تصمیم افراد برای پایان دادن به زندگیشان طبق انتظار ما پیش نمی‌رود بنابراین باید همیشه تیزهوشانه به اطرافیان خود توجه کرده و حمایتمان را از آنها دریغ نکنیم. اما اکنون که در آستانه روز جهانی پیشگیری از خودکشی قرار داریم، صادقانه از خود بپرسیم تاکنون در این زمینه چه اقدام مفیدی انجام داده‌ایم.

از انگ انگاری مراجعه به مشاوره تا اقدام به خودکشی

مسئله خودکشی که غالبا ریشه در مسائل روحی روانی و بیماری‌هایی با زمینه افسردگی دارد هر سال باعث مرگ برخی از افراد جامعه می‌شود که اگر بنای پیشگیری از آن را داشته باشیم باید نه یک پله بلکه چندین قدم به عقب برگردیم. در کشور ما همچنان انگ انگاری حاصل از مراجعه به مشاوره و روان‌شناس وجود دارد و حتی به وفور نیز قابل‌مشاهده است. معدود افرادی نیز که برای نجات خود تلاش کرده و نسبت به گرفتن مشاوره و دریافت دارو اقدام کرده‌اند، با برچسب روانی و پیش‌داوری‌های غیرمنصفانه از سوی جامعه مواجه‌اند. در شرایطی که ناامیدی در زندگی امروز ما موج می‌زند و از انگیزه جوانان گرفته تا توان بزرگ‌سالان، همه رو به کاهش رفته و روزبه‌روز نیاز جامعه نسبت به دریافت مشاوره و درمان دارویی افزایش می‌یابد. از جوانی با تحصیلات بالا که بیکاری خانه‌نشین و طرد شده از جامعه‌اش کرده بگیرید تا معلم یا کارگری که در تأمین معیشت زندگی خود و خانواده‌اش درمانده است. عاشقان و نوجوانان را هم که قلم بگیریم و البته این هم در ابعاد بزرگ‌تر شامل همین معضل بزرگ است، باز هم چیزی از روان زخمی جامعه ما کم نمی‌کند و فشارهایی که روزبه‌روز بر ذهن افراد بیشتر می‌شود. این در حالی است که اگر کسی جور انگ انگاری جامعه را به دوش کشیده و از این مرحله عبور کند، بازهم باید با غول مرحله بعد مواجه شود که هزینه‌های سنگین مشاوره و درمان روانی است و هر سال نیز افزایش می‌یابد.


مطالب مشابه:

http://esfahanemrooz.ir/?newsid=49169

خلا فرهنگ سازی درخواست کمک روانی

در واقع در جامعه ما صرفا از درد خودکشی می‌نالیم و بعضا به بهانه عدم ترویج ناامید حتی از انتشار اخبار آن ولو اینکه هشداردهنده باشد هم تا جای ممکن جلوگیری می‌شود اما این حقیقت بزرگ ، محرز و البته سیاه وجود دارد که برای پیشگیری از خودکشی «طرحی نو درنینداخته‌ایم» و کاری نکرده‌ایم که از خط مقدم خودکشی عقب‌تر باشد تا بتوان نام آن را پیشگیری گذاشت. وقتی افراد جامعه ما در زمان فروپاشی روانی‌شان به آخر خط ذهنی خود رسیده‌اند، نمی‌توان این انتظار را داشت که این فرهنگ آن‌قدر در جامعه ما جا افتاده باشد که همه آنها با خطوط اورژانس اجتماعی تماس گرفته شده و از افکار خود سخن بگویند تا مشاوران پشت خط که کم تعدادند و محدودیت زمانی دارند، آنان را از این تصمیم باز بدارند. چرا این فرهنگ وجود ندارد؟ چون درخواست کمک از ابتدا آموزش داده نشده و همان‌طور که اشاره شد پذیرش درمان‌های روانی در میان افکارهای پریشان موجود در جامعه، محلی از اعراب ندارد.

خودکشی؛ از چه کسی تا چرایی؟

اینکه مردان بیشتر دچار این عارضه هستند یا زنان؟ ، کدام یک از چه روشی‌هایی بیشتر استفاده می‌کنند؟، چه کسانی برای جلب‌توجه دست به این کار می‌زنند؟، در کدام گروه سنی شایع‌تر است؟ و ... بی‌تعارف و صادقانه، صرفا بازی با کلمات و ارقام است و بس. این مطالعات آماری به‌درستی مورداستفاده قرار نگرفته‌اند و ما همچنان نتوانسته‌ایم معضل مشکلات روانی جامعه‌مان را حل کنیم. البته که تماما حل نمی‌شود اما درمان‌های روانی در کشور ما با حرکتی لاک‌پشتی در حال پیشروی هستند، در قیاس با مشکلات روانی که به سرعت نور افزایش می‌یابند، شانسی برای دفاع از عملکرد خود ندارند.

رد پای مردم جامعه در خودکشی افراد

ماجرا هرچه باشد، از گرفتاری‌های اقتصادی حاصل از بی‌کفایتی مسئولان گرفته تا مسائل فرهنگی جامعه که به‌درستی آموزش‌وپرورش داده نمی‌شود، هیچ‌کدام از این حقیقت مستثنا نیستند که خودکشی؛ سیاه‌ترین انتخاب فردی است که تمامی بندهایی که او را به زندگی متصل کرده بود، بریده است و در واقع قتل‌هایی هستند که توسط شرایط جامعه اما به دست مقتول صورت می‌گیرند.


ارسال نظر