اصفهان قصه‌های مجید یادش بخیر

«قصه‌های مجید» به چاپ سی‌وهشتم رسید. با دیدن این خبر همه خاطرات خوشی که از دیدن این مجموعه دارم به ذهنم هجوم می‌آورند. یک هفته انتظار می‌کشیدیم تا جمعه شود و در برنامه کودک و نوجوان بعد از اخبار ساعت دو در شبکه یک قصه‌های این پسر شیرین‌زبان و ساده‌دل اصفهانی را ببینیم. 

اصفهان قصه‌های مجید یادش بخیر

«قصه‌های مجید» به چاپ سی‌وهشتم رسید. با دیدن این خبر همه خاطرات خوشی که از دیدن این مجموعه دارم به ذهنم هجوم می‌آورند. یک هفته انتظار می‌کشیدیم تا جمعه شود و در برنامه کودک و نوجوان بعد از اخبار ساعت دو در شبکه یک قصه‌های این پسر شیرین‌زبان و ساده‌دل اصفهانی را ببینیم.
سال‌ها بعد خواندم که «هوشنگ مردادی کرمانی» دوست‌داشته که این قصه‌هایش در همان کرمان و با لهجه شیرین کرمانی ساخته‌شود اما اصفهانی‌ها زرنگ‌تر بودند و «کیومرث پوراحمد» آن را در اصفهان ساخت. هنوز هم بعد از سال‌ها این سریال خوش‌ساخت در ذهن ما کودکان و نوجوانان آن دوره و بزرگ‌ترهایمان که پا به پای ما سرگرم تماشای آن می‌شدند، مانده‌است.
دلم می‌خواست این سریال را در کرمان هم می‌ساختند و ما با آن شهر، لهجه و فرهنگش آشنا می‌شدیم. هنوز هم دیر نشده. همه شهرهای ایران مجید شیرین‌زبان باصداقت و کنجکاوی دارند که می‌تواند شهر و فرهنگش را به همه معرفی کند. البته مجیدهای این دوره با مجیدهای دوره ما تفاوت زیادی کرده‌اند، حتی اسمشان هم تغییر کرده. شهر، کوچه، خیابان و مردم هم تغییر کرده‌اند. تصور کنید که «قصه‌های مجید» را حالا بخواهند در اصفهان بسازند. به گمانم اصلاً نشود. اصفهان پردود و دم این سال‌ها با رودخانه خشک، آثار تاریخی آسیب‌زده، کوچه‌هایی که خانه‌های قدیمی جایشان را به مجتمع‌های نوساز داده‌اند، خیابان‌هایی که ماشین و آدم از سر و کولشان بالامی‌رود و پیدا کردن جای پارک در آنها کار حضرت فیل است چه ربطی به آن اصفهان زیبایی دارد که مجید با دوچرخه‌اش در آن می‌گشت و شعر و آواز می‌خواند. دست «پوراحمد» درد نکند که با ساختن این سریال تصاویر و خاطرات خوشی از اصفهان آن روزها برایمان ساخت.

ارسال نظر