فاصله خط فقر رسمی و واقعی
خط فقر، بنا به تعریف سازمانهای جهانی حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور نیاز بوده و در نظر گرفته میشود.
اصفهان امروز - نفیسه زمانی نژاد
پژوهشها، مشاهدات میدانی و اظهارات برخی از مسئولان حکایت از خط فقر 30 میلیون تومانی در پایتخت دارد.
به گفته محمد باقری بنابی، عضو کمیسیون اقتصادی با وجود تورمی که دریکی دو سال اخیر شکلگرفته به نظر میرسد که در تهران خط فقر ۳۰ میلیون تومان باشد.
قابلذکر است بر اساس آخرین محاسبات کمیته دستمزدِ کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، تفاوت خط فقر در تهران و شهرستانها، بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است که این تفاوت ناشی از اختلاف در اجارهبهای مسکن است وگرنه هزینه خوراکیها، درمان و سایر مؤلفهها تفاوت چندانی ندارد. با این حساب، وقتی خط فقر در تهران ۳۰ میلیون تومان است، با در نظر گرفتن تفاوت ۲۰ درصدی، خط فقر شهرستانها حدود ۲۴ میلیون تومان میشود.
حال اگر به آمارهای رسمی هم اعتماد شود خط فقر اعلام شده در تهران به حدود ۱۴.۷ میلیون تومان میرسد؛ یعنی یک خانواده کارگری با دریافتی حدود ۸ میلیون تومان حدود ۴۵ درصد از خط فقر پایینتر هستند. از سوی دیگر دولت، نرخ سبد معیشت را ۱۳ میلیون اعلام کرده است.
در این حال تعداد بالایی از خانوارهای ایرانی حقوقبگیر بوده که بر طبق مصوبه شورای عالی کار دریافتکننده نیمی از مبلغ خط فقر هستند و بدون شک هرچه میگذرد شرایط برای این افراد، سختتر وبر تعداد افراد زیرخط فقر هم افزوده میشود.
فقری که ناشی از عوامل متعدد چون رشد نرخ تورم، افزایش سرسامآور قیمتها در بازار، بیکاری، عملکرد ضعیف مسئولان در مدیریت اقتصاد به همراه کاهش درآمدهای ارزی کشور است. چنین عواملی باعث شده تا سفره قشر ضعیف و کمدرآمد جامعه روزبهروز کوچکتر شود.
درصورتیکه در کشوری هستیم باقابلیتها و ظرفیتهای فراوان در همه بخشها و نباید فقیر داشته باشد؛ اما ضعفهای موجود، موجب شده است که بخش قابلتوجهی از جمعیت کشور، فقیر و با مشکلات اقتصادی دست به گریبان باشند.
گسترش فقر در ایران
فقیرتر شدن طبقه متوسط و افزایش تعداد فقرا نگرانی و هشدار بسیاری از کارشناسان را به دنبال داشته است.
موضوعی که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز در گزارشی بر این نگرانی صحه گذاشته و گسترش فقر و افزایش شمار فقیران را مورد تائید قرار داده است.
اینچنین که اخیراً مرکز پژوهشهای مجلس درباره افزایش نرخ خط فقر اعلام کرده است که این نرخ طی یک دهه از ۱۹ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایشیافته است.
با توجه به دادههای مرکز پژوهشهای مجلس، نزدیک به 30 میلیون نفر زیرخط فقر به سر میبرند که نشان میدهد در عرض یک دهه ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیرخط فقر کشور افزودهشده است؛ و البته در میان این 30 میلیون نفر تعدادی در فقر مطلق بسر میبرند که شرایط آنها بسیار ناخوشایند است.
به گفته بهروز محبی، نماینده مجلس شورای اسلامی متأسفانه قریب به ۲۰ میلیون نفر در کشور در شرایط مساعدی نیستند که حدود ۳ میلیون خانوار بوده و دچار فقر مطلق هستند که این آمار در سامانه رفاه نیز مشخص است و باید به این افراد کمک جدی و اساسی شود.وی میافزاید: اما تعداد خانوارهایی که دارای توانمندی بالا هستند نیز در کشور زیاد داریم و ضریب جینی در کشور نشان میدهد با این اختلافی که ایجادشده، عدهای واقعاً توانمند هستند، بهطوریکه یعنی چندین میلیون کارت در ایران داریم که تراکنش مالی آنها بیش از یک و نیم میلیارد تومان است.بهاینترتیب به نظر میرسد بحث اصلی مهمترین عوامل تشدید فقر و راهکارهای مقابله با گسترش آن است.
زیرا برای مبارزه با فقر، یکی از مهمترین اقدامات، شناخت و جلوگیری از ایجاد این عوامل است.برخی از اشتغالزایی و عدهای دیگر هم از تولید بیشتر سخن میگویند و گروهی هم اعتقاد بر حمایتهای دولتی برای کاهش خط فقر دارند.
بدون شک، یارانه دریافتی از سوی دولت نیز باوجود افزایش لجامگسیخته قیمتها نمیتواند جوابگوی نیازهای اساسی این خانوارها باشد.ازنقطهنظر یکسری از کارشناسان، شاید بهترین راهحل حمایت از تولید باشد. همان شعاری که سالهاست شنیده میشود اما قدمی واقعی برای اجرایی کردن آن برداشته نمیشود.برخی دیگر هم بر این دیدگاهاند مقابله با فقر تنها در صورت مواجهه فعال با عوامل ایجادی فقر در سطوح کلان و خرد ممکن است. بهنحویکه تدوین سند مقابله با فقر بهعنوان یک اولویت راهبردی میتواند مسیر تحولات آتی نهتنها در حوزه رفاه اجتماعی بلکه در سطوح کلانتر تصمیمگیری را نیز به دنبال داشته باشد.
در این حال آنچه همواره از سوی کارشناسان مورد تأکید قرار داشته است آنکه باوجود افزایش ماهانه تورم و رشد فقر در سالهای آینده و ازآنجاییکه درآمد بخش عمده ایرانیها به نسبت هزینههای زندگی بسیار اندک است و از طرفی قیمتها روزبهروز بدون نظارت و کنترل در بازار افزایش مییابند، در صورت فقدان تدابیر صحیح مقابل اجرا، میبایست همچنان شاهد فقیر شدن جمعیت بیشتری از کشور باشیم.
گسترش چتر حمایتهای دولتی برای اقشار خاص
میثم مهرپور، کارشناس اقتصادی بابیان اینکه هر عدد اعلامشده برای خط فقر قابلپذیرش نیست به اصفهان امروز میگوید: هرچند افزایش هزینهها، افزایش فقر و رشد تورم بههیچوجه قابلانکار نیست؛ اما با وجود شرایط این روزها و میزان درآمدهای اغلب اقشار جامعه که حتی از شأن اجتماعی بالایی هم برخوردارند به نظر میرسد عدد 30 میلیون تومان برای خانوار 4 نفریِ چندان واقعبینانه نیست. از طرفی دولت یکسری تعهداتی در مورد درمان و آموزش نسبت به افراد دارد وازسویی عدهای مشکل مسکن نداشته درحالیکه معمولاً در سبد هزینههای مصرفی، مسکن هم در نظر گرفته میشود.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: آمار قابل استناد میبایست از سوی مرکز آمار اعلام شود که متأسفانه بهطور رسمی عدد خط فقر را این مرکز اعلام نکرده است وازاینرو مباحث دیگر از سوی منابع مختلف در مورد خط فقر عنوان میگردد.
مهرپور بیان میکند: اما آنچه قابلتوجه است آنکه تعاریف مشخصی از فقر را نمیتوان ارائه کرد. ودرهر زمان معیارهایی برای آن اعلامشده است بهعنوانمثال سال 2010 میلادی آمار جهانی فردی را فقیر میدانست که کمتر از یک دلار درآمد داشته باشد بنابراین در آن زمان در ایران با توجه با یارانه 45 هزارتومانی که پرداخت میشد فقیری وجود نداشت درحالیکه چنین نبود.و ادامه میدهد: اکنون نیز خط فقر، متناسب با شرایط افراد متفاوت است درواقع نمیتوان تعریف یکسانی برای همه داشت ممکن است فردی با درآمد 5 میلیون تومان فقیر نباشد چون از سلامت برخوردار است نیاز به آموزش ندارد مشکل مسکن هم ندارد اما در برابر فردی دیگر با درآمد 20 میلیون تومانی فقیر باشد زیرا با چالش درمان، مسکن و آموزش مواجه است.وی در ارتباط با تناسب حداقل حقوق تعیینشده وزارت کار با خط فقر رسمی که 14 میلیون اعلامشده است توضیح میدهد: حتماً لازم است حداقل حقوق تعیینشده وزارت کار، خط فقر را پوشش دهد زمانی که عددی برای فقر اعلام میشود اما دستمزدها نیمی از آن عدد است به معنای پذیرش رسمی فقر در جامعه است که نیازمند اصلاحات جدی است.این کارشناس معتقد است مهمترین راهکار برای کاهش فقردرجامعه گسترش چتر حمایتی دولت است.
وی میگوید: پارامترهایی وجود دارد که اگر در اختیار یک خانواده نباشد فقیر محسوب میشود درمان، تغذیه مناسب و مسکن نیازهای ابتدایی هر فرد است و البته نیازهای انسان نا منتهی است و اینجا منظور نیازهای اشولیهای است که هر انسان احتیاج دارد.طبیعتاً در اقتصاد ایران که شهروندان آن از حداقل حمایتها برخوردار هستند میبایست دولت چتر حمایتی خود را برای دهکهای نیازمند گشودهتر کند.
وی تأکید میکند: پیشازاین حمایتهای بیشتری از سوی دولت انجام میگرفت اما اخیراً کمرنگتر شده است درصورتیکه این کمکها میتواند مانند سپر دفاعی دربرابرعمق خط فقر عمل کند.
وی یادآور میشود: با اجرای راهحلهایی چون افزایش حقوق، افزایش یارانهها و... امکان رهایی از فقر برای این دهکها نیازمند وجود ندارد.
در این میان افرادی که خود توانمندی درآمدزایی رادارند نیاز به تحت پوشش قرار گرفتن ندارند باید دولت برای مقابله با فقر، اقشار کم درآمدی را شناسایی کند که بهراستی برای گذران معیشت حمایتهایی را لازم دارند که اجرای دقیق چنین تدبیری هم نیازمند جمعآوری اطلاعات منسجم از دهکهای جامعه است.