خانهای نو برای پدربزرگها و مادربزرگهای شهر
پانزده سال پیش بود که نیلوفر و مرجان هرندیزاده به همراه مادرشان نفیسه نفیسی نخستین مرکز روزانه سالمندان را با عنوان «رنگینکمان سپید» در اصفهان بنیان گذاشتند. رنگینکمان سپید؛ خانهای است در این شهر و متعلق به تمام مادربزرگها و پدربزرگها، خانهای در شأن مقام بزرگترها که در کنار هم جمع شوند و ساعات لذتبخشی را از صبح تا عصر با برنامههای آموزشی و تفریحی سپری کنند. امسال با راهاندازی مکان بزرگتر و مفرحتری از سوی «رنگینکمان سپید» در روستای چریان در منطقه اصفهانک به شکل باغ که چند ماه دیگر افتتاح میشود و پنجشنبه میزبان جشنی برای اعضای خود بود فعالیت این مهد روزانه سالمندان گسترش و پویایی بیشتری مییابد.
اصفهان امروز/ شیما خزدوز: همانطور که «نیلوفر هرندیزاده»، مفهوم خانه را تنها یک سرپناه صرف تعبیر نمیکند و آن را مأوا و مکانی برای امنیت و آرامش میداند، از خانههایی میگوید که روزگاری با حیاط و باغچه و وجود انسانهایش تمام خاطرات و هویت ما را ساختند. امسال دوباره به بخشندگی «نفیسه نفیسی» باغی در منطقه اصفهانک متعلق به این مادر مهربان برای ادامه فعالیتهای رنگینکمان سپید، تعلق گرفت؛ فضای با طراحی باغچه و حوض و ساختمانی باکلاسها و سالن ویژه آموزش که هفته گذشته با برگزاری یک جشن در این مکان افتتاح شد.
نیلوفر هرندیزاده در ارتباط با شکلگیری این مکان جدید و کاربریهای آن اینگونه عنوان میکند: «از زمانی که مرکز رنگینکمان سپید در خانهای کوچک در خیابان نظر را راهاندازی کردیم، به این فکر بودیم که در فضای بزرگتر و مفرحتر فعالیت را ادامه دهیم. تا اینکه این زمین مکان فعلی که در منطقه اصفهانک و متعلق به مادر بود در نظر گرفته شد و ایشان تصمیم گرفتند فعالیت رنگینکمان در آن ادامه پیدا کند.»
فعالیتهای آموزشی مثل کلاس زبان و یوگا و کلاسهای تفریحی، ادامه روند سابق را پی میگیرد با این تفاوت که مکان جدید بزرگتر و به شکل یک باغ کوچک، فضای برای گپ و گفت و دورهمی را هم در خود دارد، آن چیزی که بسیار از جانب اعضاء، از ما خواسته میشد و البته سرویسهای رفتوبرگشت که از سه منطقه طوقچی، حکیم نظامی و دروازه شیراز و شهید کشوری برای دسترسی آسان و رفتوآمد اعضاء به باغ و مجموعه جدید در نظر گرفتهشده است.
افتتاح مجموعه جدید رنگینکمان سپید با جشنی در مکان تازه برگزار شد؛ مراسمی همراه با موسیقی زنده و سرود که با هنرنمایی اعضاء و نوههایشان اجرا شد و البته در روز تولد هنرمند قدیمی و خاطرهساز اصفهانی «ناهید دایی جواد» که این جمع را همراهی میکرد.
تعلقخاطر به سالهای خاطرهسازی برای چند نسل قبل که با حضور او در این جمع تداعی میشود. داییجواد میگوید: «امروز بسیار خوشحال بودم که در این جمع قرار گرفتم، معتقدم که وجود چنین مؤسسههایی به جهت کسب آرامش و لذت بردن از زندگی و حتی شکوفایی استعدادهای خانمهای میانسال بسیار مؤثر و امیدوارکننده است تا جایی که در کنار هم و باعلاقه حتی آوازهای دستهجمعی هم در برنامه دارند که برایشان بسیار انرژیبخش است.»
او ادامه میدهد: «نفیسه نفیسی را هم از زمانی که محصل مدرسه بهشتآیین بودم میشناسم، او همچنان مثل دوره نوجوانیاش علاقهمند و فعال در امور اجتماعی است.»
بتول نیکفراز از بانوان میانسال این مرکز است که از سالهای اولیه تأسیس، همواره باعلاقه و اشتیاق از برنامههای «رنگینکمان سپید» استفاده کرده و میگوید: «حدود شش دهه پیش، زمانی که سیزده سال بیشتر نداشتم ازدواج کردم، آن دوره معمولاً دختران و زنان کمتر فرصت و امکانی برای پیشرفت اجتماعی داشتند و خانواده بهروز و شکوفا شدن استعداد دختران را نمیپذیرفتند. به یاد دارم که دختری بودم با کولهباری از آرزو و رؤیاهای طول و دراز، از علاقه به داستاننویسی، تئاتر و شعر و ادبیات تا حتی آوازخوانی، اما هیچگاه فرصتی برای تحقق آنها نیافتم. من ماندم و دنیای از آرزوها که به ثمر ننشست و در تمام طول زندگی همراهم بود تا حدود پانزده سال پیش که به علت بیماری به پزشک مراجعه کردم و او تشخیص داد که من در آستانه افسردگی هستم و توصیه کرد که کلاسهای ورزشی و یوگا در برنامهام باشد.»
او میافزاید: «خدا خواست که همزمان با مرکز رنگینکمان که تازه راهاندازی شده بود آشنا شدم و ابتدا فقط برنامه یوگا داشت و بعد در ادامه کلاسهای تئاتر هم با کمک خانمها نفیسی و هرندی زاده برای میانسالان و سالمندان برپا شد و اغلب متن نمایشنامهها از قصههای اصیل و ماندگار انتخاب میشد و من باعلاقه در آن حضور پیدا کردم. فیلم اولین اجرایم را نوههایم دیدند و بسیار زیاد استقبال کردند و آنها شدند اولین مشوقهای من. در دورههای بعد تئاترها با کارگردان جوان «نوید بانی» که شاگرد پرویز پرستویی هم بود ادامه پیدا کرد. وقتیکه نمایش شازده کوچولو را بازی کردیم و نوید بانی فیلم آن را به آقای پرستویی نشان داد و او بسیار تعریف کرد و حتی گفت که اجرای این نمایشنامه برای بازیگران حرفهای هم بسیار سخت است و جسارت میخواهد.»
«ناهید خامنه» هم هفت سالی میشود که به این مرکز پیوسته و میگوید: «فرهنگی بازنشسته هستم. بعد از فراغت از کار، دو سال را در خانه نشستم، اما بههرحال بحرانهای بازنشستگی و دغدغههای ویژه این سن به سراغ همه میآید. کسانی که در این انجمن عضو میشوند بعد از مدتی تفاوت اساسی در خلقوخو و روحیه و شادابی را در مقایسه با میانسالانی که از این امکان استفاده نمیکنند را تجربه میکنند.»
«عصمت هراتیان» از دیگر اعضای «رنگینکمانسپید» میگوید: «وجود چنین مراکزی به افراد میانسال و سالمند، در خانواده استقلال فراوانی میدهد و به بهبود روابط این دو نسل کمک میکند.»
«فخری زاهدی»، فرهنگی بازنشسته نیز بر این باور است که میانسالان و سالمندانی که به خودشان ارزش میدهند و در این دوره از زندگی خانهنشین نمیشوند و برای خودشان اهمیت قائل هستند، خانواده هم به آنها ارزش بیشتری میدهد. البته جامعه باید این فرصت را برای سالمندان ایجاد کند که بازخورد مثبتی را هم از جانب خانواده و جامعه کسب خواهند کرد.«
هرندیزاده در آخر میافزاید: «حضور و وجود تکتک سالمندان و میانسالانی که ما را همراهی میکنند هویت رنگینکمان سپید میشود و خاطرات و لحظههای خوش در کنار هم این خانه را بهتر خواهد ساخت.»
برای خواندن یادداشت نفیسه نفیسی کلیک کنیدhttp://esfahanemrooz.ir/main/5405-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D9%86%D8%B3%D9%84-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%85%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86.html