5 رمضان؛ داغی بر دل اصفهان؛ افتخاری برای ایران
5 رمضان 57؛ تنها یک روز در تقویم ما نیست؛ تنها یک روز از ماههای آخر نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی نیست؛ شاید به تعبیر رسول یاحی «نخستین تقابل جدی دولت و ملت» است
سعید ابطحی| 5 رمضان 57؛ تنها یک روز در تقویم ما نیست؛ تنها یک روز از ماههای آخر نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی نیست؛ شاید به تعبیر رسول یاحی «نخستین تقابل جدی دولت و ملت» است؛ تقابلی که میان حکومت شاهنشاهی و ملت مسلمان ایران در این روز در اصفهان کلید خورد و ماههای بعد سرنگونی این رژیم را در پی داشت. از نیمه تابستان اصفهان بهصف میدانداران انقلاب اسلامی اضافهشده بود بهگونهای که سخنرانیهای ضد رژیم شاهنشاهی، تظاهرات خیابانی و دستگیری افراد به اوج خود رسیده بود در پی این اتفاقات آیتالله طاهری(ره) که از پرچمداران انقلاب اسلامی در اصفهان بود توسط ساواک دستگیر شد؛ اتفاقی که به گفته یاحی «نخستین جرقههای این خشم مردم علیه رژیم شاهنشاهی را رقم زد و این موضوع سبب شد بسیاری از مردم از مناطق مختلف شهر بهویژه حسینآباد، دانشجویان و فعالان انقلابی بازار به خاطر این اقدام رژیم شاه در خانه آیتالله خادمی(ره) دست به تحصن بزنند.» حالا برای چند روز خانه آیتالله خادمی محل مخالفان جدی رژیم میشود و تنها یک خواسته مطرح است؛ آزادی آیتالله طاهری. در این میان بعضی از ثروتمندان شهر اصفهان هم هزینه اطعام این افراد را
برعهدهگرفته بودند؛ باوجود امکانات کم برای اطلاعرسانی در طی روزهای اعتصاب افراد زیادی از سراسر استان و حتی کشور به دلیل حمایت از آزادی مبارزان انقلابی اصفهان، برای اعتصاب به آنجا آمده بودند بهطوریکه در اطراف خانه آیتالله خادمی جای سوزن انداختن نبود. پس از گذشت 9 روز از تحصن در شامگاه روز 19 مرداد به دستور فرمانداری نظامی استان اصفهان، گارد ضد شورش به محل تحصن حمله کرد و شروع به برخورد با مخالفان متحصن کرد بر اساس گفتهها در این واقعه 2 نفر شهید شدند؛ ساعاتی بعد جوانان انقلابى شبانگاهان 19 مرداد از منزل آیتالله خادمى حرکت و عملیات گستردهاى علیه مراکز فساد اقتصادى و اخلاقى رژیم تبهکار انجام مىدادند و باز به محل تحصن برمىگشتند که ازجمله آن آتش زدن رستوران آمریکائیها در هتل پل، به آتش کشیدن سینما شهرفرنگ (که مرکز پخش فاسدترین فیلمها بود)، به آتش کشیدن دهها بانک و مرکز فساد و شرابخوارى بود. بنا بر گفته یاحی «مجموع این رفتار مردم اصفهان سبب شد تا نخستین حکومتنظامی در دوران پهلوی شکلگرفته و اجرایی شود.» حکومتنظامی که از دید بسیاری قابلتوجه بود؛ يونايتدپرس در گزارشي از برقراري اولين حکومتنظامی در
كشور نوشت: «ارتش ايران بعدازظهر روز جمعه كنترل شهر اصفهان پايتخت قديمي ايران را به دست گرفت و از ساعت 17 هرروز بهوقت گرينويچ تا طلوع آفتاب روز بعد را حکومتنظامی اعلام كرد. ارتشبد رضا ناجي فرمانده نظامي منطقه پس از 18 ساعت اغتشاش كه به كشته شدن چند نفر و زخمي شدن عده بيشتري منجر شد، كنترل اين شهر را به دست گرفت. كنسولگري آمريكا در اصفهان به حدود 12 هزار آمريكايي ساكن شهر توصيه كرد تا اطلاع ثانوي از خانههاي خود خارج نشوند. انتظار ميرود نمايندگيهاي سياسي اغلب كشورهاي اروپايي چنين اطلاعيههايي صادر كنند. بدين ترتيب تانکها، زرهپوشها و کامیونهای نفربر حامل نيروهاي مسلح وارد خیابانها شدند.» اجرای حکومتنظامی جو را ملتهبتر کرد؛ مردم از زورگویی رژیم پهلوی خسته شده بودند؛ در اولين روز حکومتنظامی، اصناف و بازاريان اصفهان در اعلاميهاي تصريح كردند «برخلاف ادعاي گويندگان تبليغاتي رژيم اين مزدوران شاه بودند كه ماشينهاي اين ملت محروم را شكستند، موتورها و دوچرخههاي آنان را دزديدند و به سرقت بردند. هدف اين بود كه با برقراري حکومتنظامی آزمايشي در اصفهان، زمينه اجراي آن را در ديگر شهرهاي كشور نيز به وجود
آورند.» و مقامات آمريكايي نيز اعلام كردند «تحميل سريع حکومتنظامی در مركز صنعتي و توريستي ايران نشانگر وخامت اوضاع و تمايل دولت به رويارويي با افراطيون به مدد نيروي نظامي است.» و از وسعت این حکومتنظامی همین بس که در نخستين روز اجراي حکومتنظامی در اصفهان، ارتشبد ازهاري رئيس ستاد مشترك ارتش در نامهاي به فرماندهي مركز توپخانه دستور اعزام 20 دستگاه نفربر زرهي به اصفهان را صادر كرد. بر همین اساس بود که میشد آن زمان تحلیل کرد عمر دوره عوامفریبى رژیم آمریکایى شاه به سرآمد و مبارزات مردم وارد فاز جدیدی شد و در همین راستا امام خمینی(ره) از نجف به مناسبت حوادث خشونتبار روزهای قبل اصفهان اطلاعیهای خطاب به مردم اصفهان صادر کردند، و اینگونه بود 5 رمضان اصفهان در مدت کوتاهی در شهرهای دیگر تکرار شد تا خونهای ناحق به زمین ریخته شده پهلوی را از عرش به فرش بکشاند. آنگونه که به گفته یاحی «5 رمضان سبب میشود در مدت کمتر از 10 روز 11 شهر دیگر ایران هم حکومتنظامی برپا شود حرکت انقلابی جهش جدی یابد». رسول یاحی آن زمان 21 سال بیشتر نداشته و وظیفهاش توزیع مواد منفجره و آتشزا میان مردم برای مقابله با رژیم بوده است
«مقداری مواد منفجره و آتشزا را در یک سقاخانه پنهان کرده بودیم و بهعنوان اینکه داریم به مردم آب میدهیم مواد منفجره را میان مردم توزیع میکردیم تا بتوانند با رژیم مقابله کنند». او امروز باجرئت و افتخار میگوید «تهیه این مواد منفجره کار خودم بود.» یاحی حتی به یاد دارد که آن روزها همه چراغهای تیرهای برق اطراف خانه آیتالله خادمی را هم با سنگ میشکند «میخواستیم آنجا هیچ نوری نباشد تا عوامل ساواک نتوانند بهصورت پنهانی از متحصنان و معترضان به رژیم پهلوی عکس بگیرند و اقدام به شناسایی کنند». اما امروز 40 رمضان دیگر از آن روز گذشته است در این 40 سال هم اتفاقات زیادی رخداده است؛ امروز بعدازاین 40 سال برخی پشیمان از کرده خویش و برخی ثابتقدم درراه همان 40 سال پیشاند؛ عدهای از انقلابی گری بریدهاند وعدهای تنها راه علاج کشور را در انقلابی ماندن میبینند؛ اما یاحی از آن دست کسانی است که از 5 رمضان و اتفاقات آن بهعنوان برگ زرینی در کارنامه زندگی خویش یاد میکند؛ «ما از کرده خود پشیمان نیستیم؛ از آن برخی کسانی که امروز آمدهاند مدیریت حاکمیت را به دست گرفتهاند و بیلیاقتی و بیکفایتی آنها را شاهدیم گلایهمندم؛
چون حس میکنم مقداری کار را منحرف کردند؛ ما هدفمان از برگزاری 5 رمضان زدودن گردوغبار از اهداف خوب و پاک و اصیل انقلاب اسلامی بود.» به اعتقاد یاحی جوان امروز هم کمی درگیر این انحراف شده است «نه جامعه به جوان امروز اعتماد میکند و نه خودش به خودش اعتماد دارد؛ ما در آن زمان حسین خرازیها داشتیم که هم خودش به خودش اعتماد داشت و هم جامعه رغبت میکرد به او اعتماد کند تا مسئولیتهای سنگینی چون فرماندهی لشگر به او بدهد اما امروز فضای حاکم بر فرهنگ جامعه ما به جوان اعتماد چندانی ندارد.» حتی به گفته یاحی نخستین نشانه این بیاعتمادی را میتوان از آنجایی یافت که «حتی یک پدر بهراحتی حاضر نیست خودروی شخصیاش را در اختیار فرزندش قرار دهد»؛ اما او باگذشت این 40 سال هنوز هم به حرکتی که در آن زمان کرده ایمان دارد؛ این را میتوان از این جملهاش فهمید که «من اگر به 5 رمضان 57 بازگردم باهم همانگونه رفتار میکنم.» دلیلش هم این است که او به دنبال این بوده که ساختار شاهنشاهی را در ایران حذف بکند و در این کار هم موفق بوده است چراکه استقرار «نظام جمهوری اسلامی یک خواسته عمومی بوده و هست؛ حالا اگر جمهوری نتوانسته عملکرد خوبی داشته
باشد ایراد از افراد است نه ساختار». او امروز برای زنده نگهداشتن برگ زرینی که در کارنامه خود در 5 رمضان به ثبت رسانده اقدام به ترویج آن میکند؛ نمونهاش همنشستی است که قرار است چهارشنبه 10 خرداد در مسجد سید اصفهان برگزار شود و یاحی دبیری آن را برعهدهگرفته است؛ «این نشست از همه نخبگان مبارز انقلابی و پیشکسوتان انقلابی اصفهان در این نشست برای تلطیف قلوب و یادآوری اهداف و خاطرات خوب آن دوران گرد هم میآیند چراکه 5 رمضان نقطه عطفی در انقلاب اسلامی است.»