مرداویج؛ یک محله جوانپسند
محله مرداویج، محلهای تازهساز و با فرهنگ خاص خود است که بیشتر کارمندانی با اصالت غیراصفهانی را در خود جا داده است.
اصفهان امروز: آپارتمانهای سازمانی آجری چهلسالهی یکشکل با محوطه مشترک، از دهه 1350 زمان شکلگیری مرداویج حکایت میکند و آپارتمانهای پنج شش طبقه با نمای عموماً سنگی از دهههای اخیر آن. رستورانهای پرزرقوبرق با دیوارکوبهای چوبی قهوهای تیره، درختهای کاج، ماشینهای مدلبالا، گلفروشیها و کافهها هم وجوه دیگری از این محله حالا بالاشهر هستند. محلهای که تاکنون فضای فرهنگی خاص و تأثیرگذاری سیاسی و اجتماعی نداشته است.
اسم مرداویج که میآید، بیش از هر چیز واژه «دور-دور» به ذهن بسیاری از جوانان اصفهانی میرسد. محلهای در نزدیکی هوانیروز و در نزدیکی دامنه رشتهکوههای جنوبی شهر و بهاصطلاح «دور دور»های شبهای تعطیلِ آن در نزدیکی پاساژ ارمغان و خیابان برج معروف است.
محلهای امن و آرام که مردمی از فرهنگهای مختلف و اغلب تحصیلکرده در آن ساکن هستند. مردمی که بیشتر از میان ارتشیها، فرهنگیان و کارمندان بازنشسته معدن هستند، بهطوریکه مرداویج به محله فرهنگیان هم معروف بوده است.
محمد عمادی که بازنشسته صنایع و معادن است و از ابتدای انقلاب در این محله ساکن بوده، یکی از آنهاست. او اهل انارک نائین است و در معدن این شهر کار میکرده و از ابتدا در یکی از خانههای سازمانی سازمان صنایع و معادن در این محله ساکن شده است، از سالهای دهه 50 که زمینهای این محله را به کارمندان دولت دادند.
در آن سالها، این محله کاملاً جدید بهحساب میآمد. عمادی میگوید: «قبلاً بهجای این محله، بیابان بود و از ابتدای انقلاب، ساختمانسازی در آن رواج یافت.» همانطور که این محله قدمت چندانی در اصفهان ندارد، اهالی آنهم چنین هستند و کمتر میتوان اصفهانی اصیل در میان آنها یافت و به گفته عمادی 90 درصد آنها، مهاجرانی از اطراف اصفهان هستند. طبیعی است که چنین محلهای ابتدای شکلگیری محلهای ارزان بهحساب میآمد و کمکم به یک محله اصطلاحاً بالاشهری تبدیل شد.
مهمترین پاتوق اهالی این محله، پارک مرداویج است. پارکی که به گفته عمادی ابتدا به دلیل بزرگی خانههای این محله، قرار نبوده، ساخته شود، اما به دلیل اعتراض اهالی از ابتدای انقلاب ساخته شد. این پارک به گفته عمادی، معروف است و به همین دلیل، مردم محلههای اطراف هم به آن میآیند، در کنار محصلهای دو مدرسه دخترانه و پسرانه خرازی و بهشتی در نزدیکی آن. دخترها و پسرهای جوان محلههای پایینتر هم البته برای قدم زدن و گپ زدن به پارک مرداویج علاقه خاصی دارند.
طبیعی است که به دلیل سکونت بسیاری از بازنشستههای دولت در این محله، پیرمردها و نیز زنان پابهسن گذاشته زیادی هم در این پارک دورهم جمع میشوند. به گفته عمادی، زن و بچه اهالی این محله اما کمتر به پارک مرداویج میآیند و روزهای تعطیل هم بیشتر خانوادههایی از راههای دور برای پیکنیک به سمت این پارک سرازیر میشوند.
زمینبازی این پارک هم حال و هوای خودش را دارد. کودکان در اسباببازیهای آن، سرسرهسواری و تاببازی میکنند و مادرانشان در گوشه زمینبازی باهم گپ میزنند.
به دلیل قرار گرفتن این پارک در محلهای بالاشهر طبیعی است که میزهای پینگپنگ و شطرنج زیادی هم میتوان در آن یافت که البته اغلب پیرمردها در حال بازی تختهنرد بر روی میزهای شطرنج هستند و برخی جوانها در حال چک کردن موبایلهایشان در پشت آنها و نوجوانهایی هم در حال درس خواندن. البته نوجوانان و جوانانی را هم میشود دید که پشت برخی از میزهای پرتعداد شطرنج یا روی نیمکتهای پارک باهم در گپ و گفتند، در کنار نوجوانهای در حال نرمش با وسایل ورزشی پارک.
در کنار پارک این محله، مسجد المهدی خودنمایی میکند و چند دهه پیش هم بخشی از پارک به ساختمان مخابرات تبدیلشده است. سالن مطالعه مسجد و خیریه شیخ کلینی را هم کمی جلوتر میتوان دید.
پاساژ قائم، پاتوق مهم دیگر اهالی این محله است. عمادی میگوید: «وقتی پاساژ قائم را اول انقلاب ساختند، مغازههای این پاساژ اجاره شد و از آن زمان تاکنون، درآمد حاصل از این پاساژ هم که در مالکیت اوقاف است، خرج مسجد المهدی میشود.» به گفته او، بیشتر اهالی این محله به پاساژ قائم میروند و کسی از دیگر محلات برای خرید به آن نمیآید، پاساژی که گرچه در طبقه همکف آن، صرافی، بلورفروشی، قصابی، نانوایی و لباسفروشی، موبایلفروشی، آرایشگری، چینیفروشی، خردهفروشی، لوازمآرایشی، کادویی، طلافروشی، اسباببازیفروشی و بدلفروشی یافت میشود، اما در طبقه بالای آنهم میشود آتلیه، کافینت، مزون و چند مطب دکتر پوست را هم دید. طبقه پایین پاساژ اما بیشتر شبیه به پارکینگ است و مغازههای لباسفروشی، لوازمآرایشی، پردهفروشی، قصابی و مغازه برق دارد. کاناپهای مستعمل هم در وسط این طبقه برای نشستن مشتریها قرارگرفته است.
گرچه در این پاساژ نمیتوان شکوهی یافت، اما چند سالی است مغازههای نزدیک برج کبوترخانه این محله رواج زیادی یافتهاند، مغازههایی آنقدر گران که لباسهای مجلسی با قیمت یکمیلیون و هشتصد هزار تومان را هم میتوان در آن یافت.
کافههای این محله هم که در سالهای اخیر زیاد شده، پاتوقهای جوانپسندی است که جوانان را از محلات دیگر برای گذران وقت و گپوگفتهای روزانه به خود جلب میکند. در کنار کافههای پرتعداد این محله میتوان بستنیفروشی و پیتزافروشیهای زیادی هم یافت.
شبهای تعطیل این محله حال و هوای خاص خود را دارد و فرهنگ گشتزنیها و تفریح با خودرو که اصطلاحاً به آن دوردور میگویند، در نزدیکی برج رونق دارد، با ماشین بوق میزنند و سر چهارراهها معطل میکنند. جوانهایی که به گفته عمادی اغلب بچههای محله مرداویج هستند، اما واقعیت اینجا میعادگاه همه جوانان شهر در جشنهایی ازجمله جشن صعود اخیر ایران به جام جهانی است.
این محله آموزشگاهها و باشگاههای معروفی هم دارد، از آموزشگاه علوی بگیر تا مرکز آموزش جهاد دانشگاهی.