سنگرسازان بدون سنگر
«من از بیگانگان هرگز ننالم/ که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.» تنها هجوم ویروس کرونا و با وجود تحریمها نیست که امروز کمر آحاد جامعه را زیرا این فشار مضاعف میشکند بلکه مسئله اصلی ضعف مدیریتهایی است که صدای ادعایشان به عرش میرسد اما چرخ اجراییشان همچنان لنگ میزند.
حسن روانشید | «من از بیگانگان هرگز ننالم/ که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.» تنها هجوم ویروس کرونا و با وجود تحریمها نیست که امروز کمر آحاد جامعه را زیرا این فشار مضاعف میشکند بلکه مسئله اصلی ضعف مدیریتهایی است که صدای ادعایشان به عرش میرسد اما چرخ اجراییشان همچنان لنگ میزند. در دیگر کشورهای جهان کافیست یک فرد بتواند دورههای تخصصی طاقتفرسای هنر هفتم را در مرحله بازیگری، سناریونویسی، کارگردانی، تصویری برداری و تدوین سپری کند که البته پرمسئولیتترین آنها کارگردانی است تا دروازههای اعتبار، شهرت و ثروت به رویش باز شود حالآنکه در کشور ما سپری کردن این مسیرها خوان اول از هفتخوان شاهنامه است تا مستضعفان تازهای را به این جامعه یارانه و معیشتی بگیر اضافه کند که میتوانستند فریب بازارگرمی جشنوارههای رنگارنگ داخلی و خارجی را نخورند و بلافاصله پس از اخذ دیپلم متوسطه راه خود را به اقیانوس بیدر و دروازه اقتصاد همیشه بیمار دلالی کج کرده و در اندک زمان به رانتها و امضاهای طلایی دست یابند و بار خود و هفت نسل بعدازآن را ببندند. زهی تأسف از وجود اینهمه ضعف آشکار در مدیریت اجرایی کشور که در تمام زمینهها بر پایه وعدهووعید استوار است چنانکه این روش همچنان ادامه مییابد تا 14ماه از حضور میهمان ناخواندهای به نام کووید19 در کشور بگذرد و مسئولان مقابله با آنکه تحت مدیریت بالاترین مقام اجرایی کشور هستند نتوانند قدمی پیرامون حذف یا کنترل و تعدیل آن بردارند اما در سخنرانی ید طولایی داشته باشند و هرروز و هرلحظه دم از تدبیر و امیدهای پوچ و توخالی بزنند. امروز اگرچه همه جامعه تحت تأثیر بازخوردهای منفی این نوع مدیریت با حضور میهمان ناخوانده کرونا قرارگرفتهاند اما بعضی از شاخههای نورس که میتوانند دایره روح و روان جامعه را با ساخت و ارائه محصولات ناب سینمایی التیام بخشند، آنچنان ازنظر اقتصادی سقوط کردهاند که باید بهجز یارانههای عمومی و معیشتی، نوع سومی برای آنها در نظر گرفته شود تا در شبکههای آنلاین و اجتماعی ابزارهای کار خود ازجمله دوربینهای فیلمبرداری را به حراج بگذارند. داستان مستندسازان در این وادی هنر و فرهنگ حکایتی دیگر برای این روزها دارد تا سوژه آیندگان خود باشند. یکی از همین دردمندان هنر میگوید: «کرونا به تمام اقشار مردم آسیبزده، اما برای مستندسازانی که باید راویان این دوره برای نسلهای آینده باشند سختی دوچندان داشته است، از طرفی ارتباط مستقیم و بیواسطه با مردم، به جان خریدن خطر ابتلا به کرونا، توقف و تأخیر در پروژههای کاری، برآورد بودجه تولید، بیکاری، بیپولی، ناامیدی و ... چنان امانمان را بریده و باید دستمریزاد گفت به هرآنکه صبح، تن کمجانش را از رختخواب میکند و افتانوخیزان به زندگی ادامه میدهد که در این شهر کارد به استخوان رسیده زیرا به اسم حمایت از هنرمندان، بودجههای میلیاردی مصوب میشود ولی لااقل تا جایی که من مطلع هستم هیچکدام از مستندسازان عضو انجمن صنفی و خانه سینما از این بودجه بهرهمند نشدهاند که یکی اعضاء شورای اسلامی شهر در 23 شهریور سال گذشته اعلام کرد برای نخستین بار بودجه لازم بهمنظور حمایت از تولیدات سینمایی و تئاتر به شهرداری تخصیص دادهشده» اما با همه کشوقوسهایی که تا پایان سال گذشته به وقوع پیوست و پسازآن کمیسیون فرهنگی شورای شهر طرح حمایت از هنرمندان تئاتر و سینما را تصویب کرد و جلساتی هم پیرامون آن برگزار شد اما معلوم نیست رقم این حمایت کجا و برای چه کسانی که ممکن است اصولا هیچ مجوزی در این رابطه نداشته باشند، هزینه شده است؟! دفتر تخصصی سینما با انتشار فراخوانی از فیلمسازان میخواهد که طرحهای خود را ارائه دهند تا مشمول حمایت شوند اما با توجه به اینکه تعداد مستندسازان این شهر با سابقهای بیش از ده سال به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد چه نیاز است تا این معدود افراد به فراخوانی ارجاع داده شوند درحالیکه میتوانند پروژههای هرکدام را با رقمی هرچند ناچیز حمایت نمایند تا چراغ مستندسازی در پایتخت فرهنگ و هنر اسلامی کشور اینگونه کورسو نزده و در پایان خاموش نشود و نخبههای دریافت جوایز معتبر ملی و بینالمللی که باید مایه افتخار و مباهات متولیان هنر هفتم باشند. کاسه چه کنم چه کنم در دست گیرند. مصیبت عظیم سینمای امروز کشور و بویژه در اصفهان این است که هیچیک از داوران انتخاب کارها را کارگردانان عضو انجمن صنفی خانه سینما تشکیل نمیدادند که شاید همین نوع نگاه در انتخاب آنها نیز تأثیرگذار باشد. حالا این معدود جوانان جامانده در مسیر زندگی که اکثریت به اتفاقشان همان نسل سوخته دهه شصت میباشند سنگر سازان بی سنگری هستند که میروند تا از حرفه خود تأثیر منفی گرفته و زندگیشان درس عبرتی برای مستندسازان آینده باشد که قبل از هر تصمیمی کاسبانه صفت با آن برخورد کنند.
ادامه دارد