سند تحول قطرهچکانی
قبل از هر چیز باید سری به کتابهای متعدد فرهنگ لغات زد که خوشبختانه در کشور ما از زمان خلق زبان فارسی تا به امروز فرهیختگان و سرآمدان فراوانی پیرامون آن نوشتهاند که علامه دهخدا و دکتر معین از معاصران این تحول بهحساب میآیند
اصفهان امروز - حسن روانشید
قبل از هر چیز باید سری به کتابهای متعدد فرهنگ لغات زد که خوشبختانه در کشور ما از زمان خلق زبان فارسی تا به امروز فرهیختگان و سرآمدان فراوانی پیرامون آن نوشتهاند که علامه دهخدا و دکتر معین از معاصران این تحول بهحساب میآیند و پیرامون هر لغت حاشیهها نوشتهاند تا برای مثال مشخص شود مفهوم تحول چیزی نیست جز زیرورو شدن یک روش بهصورت مطلوبتر از قبل که بالطبع باید درباره آن بسیار اندیشید تا وقتی به نتیجه محرز رسید بدون فوت وقت عملیاتی شود. اگرچه این تفکر در کشورهای پیشرفته و حتی در حال پِیشرفت که نمونه قابللمس آن ژاپن و مالزی است در مرحله اجرا نهادینه شده تا برای عملیاتی شدن یک پروژه جدید سالها تفکر و تجسس شود و وقتی به نتیجه رسید قبل از اینکه طرح به سرقت برود و یا کهنه و بیات گردد به مرحله اجرا درآید اما اینجا دراینباره همچنان نعل وارونه میزنند تا لایحه یا طرح بهسرعت تصویب شود که پس از گذشته سالها چون آینه دق در بایگانیها خاک بخورد! از مصادیق بارز آن میتوان به سند تحول آموزشوپرورش اشاره نمود که پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی و تأیید نهادهای بالادستی بهجای اینکه سریعا به مرحله اجرا درآید، آنقدر
دستبهدست شد تا به غرب اجازه و فرصت پاتک زدن به آن را با سند ۲۰۳۰ یونسکو فراهم نماید که دیدیم چگونه اجرای مخفی و موریانه وار آن با نهیب رهبری روبرو شد و حالا نوبت سند تحول بومی کشور است که با نظارت و پیگیری دولت جدید دستبهکار پیاده شدن آن هستند اما آنقدر قطرهچکانی عمل میشود که امکان دارد تا قبل از اینکه به مرحله پایانی اجرا نزدیک شود. ارزش زمانی خود را از دست بدهد و نظام را نیازمند آن کند تا بعضی از قسمتها و حتی کل آن را تعویض نمایند. خورشید عمر دولت دوازدهم در ماههای بهار و تابستان ۱۴۰۰ رو به غروب کردن بود که بار دیگر پس از گذشت چند سال زمزمه اجرای یکی از بندهای سند تحول آموزشوپرورش یعنی طرح رتبهبندی معلمان ورد زبانها شد که البته با مشکلات موجود آن زمان در وزارت متولی همخوانی نداشت زیرا به نظر میرسید این توپ را دولت قبل پاس میداد تا در آخرین لحظات به زمین دولت سیزدهم بیندازد و آن را غافلگیر کند تا با کسری شدید بودجه مواجه شود که با همه این تفاسیر پس از گذشت یکسال از ورود این توپ سرگردان به زمین دولت جدید امروز رنگ اجرا به خود میبیند و در حاشیه آن بحث اصلاح سند بنیادین نیز مطرح است که بهظاهر
یکی از نتایج منفی دستبهدست گشتن اجرا در طول این سالهاست و چالشهای دیگری را هم ممکن است به همراه داشته باشد زیرا مقام معظم رهبری همین چند ماه پیش یعنی در اردیبهشت امسال به یکی از مشکلات حوزه آموزش عمومی اشاره و از بیفایده بودن مطالب کتابهای درسی انتقاد کردند که بازهم با وعدههای متولی این وزارتخانه برای اصلاح آنها سال آینده مواجه شد که بالطبع همه مشکلات آموزشوپرورش را نمیتوان با اینگونه وعدههای سرخرمن حلوفصل کرد و تعارض فکری قانونگذاران و مجریان از دیگر موانع حل برخی از این معضلات است. چنانکه وزارت آمورش و پرورش مصمم است جذب معلم موردنیاز خود را از طریق دانشگاه فرهنگیان ساماندهی کند، اما نمایندگان مجلس سعی دارند وضعیت مدرسان فعلی را به هر اسمی سریعتر به کارمند استخدامشده تبدیل نمایند که موجب ایجاد اختلافاتی در این حوزه بین دو طرف شده است. امانقلیج شادمهر، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی معتقد است «هرچند لایحه رتبهبندی معلمان را افتخار کمیسیون آموزش مجلس میداند که با اتفاق آرا مجلس تصویب شد اما کشوقوسهایی که بابت نگارش آییننامه و نوشتن شیوهنامه داده شد آنهم درحالیکه معلمان 12 سال
آزگار بابت این طرح معطل شده بودند، مقداری از زیبایی و حلاوت طرح رتبهبندی و همسانسازی را گرفت که همه اعتبار آنهم تأمین شده و فقط بحث روی آییننامه، شیوهنامه و مسائل اینچنین آن مانده بود و یک مقداری آن را برای معلمان تلخ کرد. در حال حاضر ما بحث تأمین نیروی انسانی و ساماندهی وضعیت نابسامان آموزشی را در شرایطی مطرح کردهایم که یک آمار و اطلاعات مناسب و یک خروجی دقیق از میزان کمبود معلم در آموزشوپرورش نداریم. یک سازمان میگوید ۱۷۶ هزار، دیگری ۲۰۰ هزار و یکطرف هم ۲۲۰ هزار را عدد کمبود معلم بیان میکند، آنهم در شرایطی که درهرصورت خروجی از آموزشوپرورش هم وجود دارد. بهکارگیری نیروی انسانی در آموزشوپرورش اکنون تبدیل به یک آشفتهبازار شده است. برای خرید خدماتیها، برخی از نهضتیهایی که ۶ هزار نفر از آنها ماندهاند، طرح مهرآفرین، مربیان قرآن، پیشدبستانیها تعهدی ایجاد شده است. قبلاً بدون ضابطه آنها را گرفتهاند و اکنون که میخواهند ضابطهمند کنند، ظرفیت دانشگاه فرهنگیان ۲۵ هزار نفر در سال است، درحالیکه میزان بازنشستههای آموزشوپرورش در سال ۵۰ هزار نفر است و این اصلاً باهم همخوانی ندارند.» همه این
اتفاقات دلیل بیتفاوتی دولتها طی هفده سال گذشته است که بدون توجه به پیامدهای منفی عدم اجرای بهموقع سند طرح تحول آموزشوپرورش و عواقب آن، هریک و بهطور اعم شوراهای عالی آموزشوپرورش پیرامون دریافت مطالبات آن انگیزه لازم را نداشتهاند که امروز ناچارند به پیاده کردن قطرهچکانی بپردازند.
ادامه دارد