محکمه‌ای بدون نیاز به قاضی

این یک امتحان بزرگ است و برای همه انسان‌ها در طول عمر بارها اتفاق می‌افتد تا گاهی بر سر دوراهی‌های زندگی بمانند که کدام مسیر را انتخاب کنند؟

محکمه‌ای بدون نیاز به قاضی


اصفهان امروز - حسن روانشید

این یک امتحان بزرگ است و برای همه انسان‌ها در طول عمر بارها اتفاق می‌افتد تا گاهی بر سر دوراهی‌های زندگی بمانند که کدام مسیر را انتخاب کنند؟ البته همه تردیدها یکسان نیستند و می‌توان اکثر آن‌ها را به‌راحتی از یکدیگر تمیز داد. درحالی‌که معدودی نیازمند به تفکر بیشتر و استفاده از دلایل متقن برای انتخاب دارند زیرا نتیجه امر به تمامی تلاش‌های دوران زندگی ارتباط پیدا می‌کند تا اگر اشتباهی رخ داد همه آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. هنوز کودک است و اول مهر با لباسی مرتب و دلی پر امید اما نگران از جای نرفته پا به مدرسه می‌گذارد که پس از گذشت چند روزی برایش عادی می‌شود و سعی می‌کند آینده خود را متصور شود. حالا ۱۲ سال از آن روز گذشته تا بار دیگر دلهره سابق به سراغش آید و بر سر دوراهی بماند که باید کدام رشته را برای ادامه تحصیلات عالیه و مسیر زندگی پررونق انتخاب کند. هزینه‌ها برای مشاوره نجومی است اما چاره‌ای جز این ندارد که توصیه‌های دولتی هم یک‌سویه بوده و بعضی از آن‌ها همچون اظهارنظر رئیس دولت دوازدهم ختم به ورشکستگی با خرید اوراق بازار سهام می‌شود! هریک از رشته‌های دانشگاه همچون میوه‌های فصلی هستند یعنی هندوانه را نباید در زمستان نوش جان کرد زیرا ذائقه نیازمندان حرارت و گرما است، ازاین‌جهت رشته‌های تخصصی همچون علوم انسانی که اوایل انقلاب یکی از پرطرفدارترین‌ها بوده و یا جراحی قلب و عروق و همچنین زنان و زایمان تا در دهه‌های هفتاد و هشتاد برای ورود نیاز به سنبه پرقدرت و توصیه از بالادست‌ها داشت امروز حتی یک متقاضی هم ندارد که در عوض همه برای جراحی‌های فک و صورت و زیبایی سر و دست می‌شکنند! تا چند سال آینده کشور را با چالش کمبودها در گروهی از درمان‌ها مواجه سازد. رئیس سازمان نظام پزشکی اینگونه نظر می‌دهد که «بی‌توجهی به فضای کسب‌وکار پزشکان جوان و نیرو‌های طرحی، پرداخت به‌موقع مطالبات و قیمت تمام‌شده خدمات طبق قانون و بی‌توجهی به استعداد‌ها و هجمه‌های رسانه‌ای گاه‌وبیگاه به جامعه پزشکی در برخی رشته‌ها ما را با چالش‌هایی مواجه می‌کند و ممکن است در آینده نزدیک در برخی رشته‌های تخصصی و فوق تخصصی بسیار اساسی و موردنیاز فارغ‌التحصیلی نداشته باشیم و جوانان ما رغبت نکنند، وارد برخی از رشته‌ها شوند که متخصصان ما رغبتی ندارند، وارد برخی از رشته‌های فوق تخصصی شوند و این واقعیت ملموس اجتماعی است.» رئیس زاده معتقد است: «با این روال در چند سال آینده پزشکی نخواهیم داشت. در رشته‌های بسیار ضروری جراح نداریم و مجبور می‌شویم برای برخی درمان‌ها با چند برابر هزینه، عزیزان را به خارج از کشور بفرستیم یا با یک عقبگرد 40 ساله واردات پزشک از هند، پاکستان و فیلیپین داشته باشیم که تخصص جراحی قلب در سال جاری ۱۸ نفر ظرفیت داشته است، اما هیچ‌کس متقاضی آن نشده و در کل کشور فقط ۲ داوطلب جراحی اطفال داریم.» این گفته دبیر شورای گسترش دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور است که «در سال گذشته حدود 800 صندلی دستیاری پزشکی خالی ماند و سالانه حدود ۱۲ هزار نفر در آزمون دستیاری شرکت کردند و سال گذشته ۴ هزار و ۵۰۰ ظرفیت وجود داشت که درنهایت حدود ۳ هزار و ۷۰۰ نفر پذیرش شدند اما صندلی رشته‌های طب اورژانس، بیهوشی، جراحی، داخلی، اطفال بیشتر از سایر رشته‌ها خالی می‌ماند که این رشته‌ها بسیار مهم هستند، اما متأسفانه ظرفیت آن‌ها به دلیل کمتر بودن انگیزه پزشکان برای ورود به این رشته‌ها پر نمی‌شود، زیرا پزشکان احساس می‌کنند در صورت ورود به این رشته‌ها وضعیت معیشتی خوبی نخواهند داشت؛ برخی دیگر از پزشکان نیز به دلیل آنکه برای تحصیل مجبور هستند از خانواده خود دور بمانند؛ تمایلی به شرکت در آزمون ندارند. رشته‌های رادیولوژی، داخلی قلب، چشم‌پزشکی، گوش و حلق و بینی، پوست و مو، ارتوپدی و طب فیزیکی بیش از سایر رشته‌ها متقاضی دارند و بیش از 95 درصد ظرفیت آن‌ها معمولاً پر می‌شود.» همایون سامه یح نجف‌آبادی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس دراین‌باره معتقد است «من فکر می‌کنم هم در شهرهای محروم ما و هم در همین تهران تمام کسانی که در حوزه جراحی قلب فعالیت دارند، درآمدشان کم نیست اما درآمد رشته‌هایی همچون داخلی یا اطفال درآمدهای کمی است و حتی برخی از پزشکان داخلی در مناطق محروم کمتر از 10 میلیون درآمد دارند. افزایش ظرفیت ورودی دانشگاه‌ها به‌هیچ‌عنوان نمی‌تواند این ظرفیت داخلی را پر کند، در مناطق محروم، رفاه لازمی که برای یک پزشک و خانواده‌اش باید فراهم باشد، وجود ندارد، من خودم دوران طرحم در منطقه‌ای محروم بود و درآمد بسیار خوبی هم داشتم، اما یک مدرسه مناسب برای فرزندم وجود نداشت و مجبور شدم به تهران مهاجرت کنم.» حالا این شاخصه نظر یک پزشک داروساز و البته محترم است. اما نباید از یاد ببریم قسمنامه بقراط و آنچه طبیبان را در گذشته همراه با صندوقچه گیاهان دارویی آواره دشت و بیابان می‌کرد تا به درد روستانشینان محروم برسند که انگار این روزها نه‌تنها قسمنامه و دیرینه اسلاف این حرفه مقدس برای برخی به فراموشی سپرده شده تا رفاهیات و مادیات جای آن را بگیرد، بلکه برای آن عده ازیادرفته است دوران پیری و کهولت و بازنشستگی و ازکارافتادگی یک پزشک تا در خلوت با خود زمزمه کند «وجدان تنها محکمه‌ای است که نیاز به قاضی ندارد.»
ادامه دارد

ارسال نظر