روایت یک شب در کلیسای وانک

اتفاق دو شب گذشته جلفا بار دیگر به ما نشان داد که در سایه نگاه امنیتی و یا به‌نوعی بدبینانه به کارکردهای فرهنگی پیاده راه چهارباغ، سرریز این جمعیت نوجوان و جوان در جای دیگر شهر اتفاق می‌افتد، اگر گذاشته بودیم چهارباغ، گذر فرهنگی چهارباغ بماند و محلی برای مناسبت‌ها و برنامه‌های متعدد فرهنگی نه‌فقط مختص یک طیف و سلیقه بلکه برای عموم شهروندان به‌ویژه شهر نوجوانان در چهارچوب قوانین کشور اتفاق می‌افتد، این‌چنین آبروی اصفهان در کشور با انتشار یک ویدیو در فضای مجازی نمی‌رفت.

روایت یک شب در کلیسای وانک

توجه به ماجرا از ویدیویی شروع شد که در آن نشان می‌داد در میان جمعیت انبوه منتظر برای ورود به کلیسای وانک اصفهان، عده‌ای نوجوان با شوخی و هیجان به درب کلیسا به‌نوعی حمله می‌کنند، همین موضوع باعث شد که در واکنش به این انتقادها و تمسخرهایی که در فضای مجازی نسبت به مردم اصفهان براثر این اتفاق در حال انجام است، چند نکته‌ای را به‌عنوان روزنامه‌نگار حوزه فرهنگ و هنر عنوان کنم.

در وهله اول اصفهان از گذشته تاکنون شهری مطلوب برای همزیستی ادیان در کنار یکدیگر بوده است و در همه مناسبت‌ها و اتفاقات مهم کشور همچون هشت سال جنگ تحمیلی همه ادیان در این شهر کنار هم ایستاده و به‌نوعی به یکدیگر کمک کرده‌اند، شما در کدام از شهرهای ایران سراغ دارید که این تعداد تنوع ادیان در کنار یکدیگر زندگی کرده و به مناسبت‌های مهم یکدیگر احترام گذاشته و آن را به رسمیت بنشانند، اگر غیرازاین بود شورای خلیفه‌گری ارامنه جلفا درب‌های کلیسای وانک، موزه موسیقی ارامنه و مکان‌های دیگر برای عموم شهروندان باز نمی‌کرد که در کنار آن‌ها سالروز تولید حضرت عیسی مسیح (ع) را جشن گرفته و بافرهنگ و رسوم ارامنه اصفهان آشنا شوند.

شاید اتفاق دو شب گذشته در کلیسای وانک را در تضاد با صحبت بالایم بدانید، اما پرسش‌هایی که در این رابطه مطرح می‌شود، این است که می‌توان همزیستی ادیان در کنار یکدیگر در شهر اصفهان را با رفتار هیجانی چند نوجوان زیر سؤال برد؟ می‌توان فرهنگ و درک بالای مردم اصفهان نسبت به سایر مناسبت‌های ادیان دیگر را با انتشار یک ویدیو رد کرد و آن را به سخره گرفت؟، هرچند به نظر نگارنده انتشار این ویدیو با هر هدف مقدس و مطالبه گری صحیح هم صورت گرفته باشد، اما همچون تیغ دو لبه برای مردم اصفهان و فرهنگشان عمل کرد، اما زنگ هشدار برای مسئولان و متولیان فرهنگ شهر اصفهان است که تا چه اندازه در حوزه نشاط اجتماعی و افزایش سرانه‌های شهری برای نوجوانان اصفهان غفلت کرده‌اند.

اتفاق دو شب گذشته جلفا بار دیگر به ما نشان داد که در سایه نگاه امنیتی و یا به‌نوعی بدبینانه به کارکردهای فرهنگی پیاده راه چهارباغ، سرریز این جمعیت نوجوان و جوان در جای دیگر شهر اتفاق می‌افتد، اگر گذاشته بودیم چهارباغ، گذر فرهنگی چهارباغ بماند و محلی برای مناسبت‌ها و برنامه‌های متعدد فرهنگی نه‌فقط مختص یک طیف و سلیقه بلکه برای عموم شهروندان به‌ویژه شهر نوجوانان در چهارچوب قوانین کشور اتفاق می‌افتد، این‌چنین آبروی اصفهان در کشور با انتشار یک ویدیو در فضای مجازی نمی‌رفت.

اگر سایر دستگاه و متولیان شهرداری اصفهان همچون گذشته به رویدادمحوری شهری اعتقاد داشتند و برنامه‌های متناسب با نیاز شهروندان به‌ویژه نوجوان و جوانان در جای‌جای شهر برگزار می‌کردند، این‌چنین جمعیتی در جلفا سرریز نمی‌شد، سرریز شدن جمعیت در جلفا امری اشتباه نیست اما این هشدار را به ما می‌دهد برنامه‌های فرهنگی و هنری شهر پاسخگوی نیازهای شهروندان نیست، نشان می‌دهد هنوز نتوانسته‌ایم در قالب برنامه‌ها و رویدادهای متعدد شهری پاسخ به نیازهای نوجوانان در حوزه شادی و نشاط اجتماعی دهیم این بار جلفا، دفعه دیگر پل خواجو، دفعه دیگر فضای دیگری شهری که توسط این گروه سنی موردحمله وندال گراینه قرار می‌گیرد.

نیاز به گفتن ندارد اما یادآوری مجدد آن خالی از لطف نیست که فضای شهری که در آن رفتار وندال گراینه افزایش یابد، پیامد کاهش حس تعلق شهروندان به آن شهر است، و افسوس که آثار و بناهای ارزشمند تاریخی و میراثی همچون کلیسای وانک، پل خواجو و.... تاوان بی‌تدبیری برخی متولیان فرهنگی و شهری اصفهان را می‌دهد. پس به‌جای اینکه به دنبال مجازات چند نوجوان باشیم، به‌جای اینکه مردم اصفهان را در فضای مجازی مسخره کرده، به‌جای اینکه بخواهیم با انتشار یک ویدیو و رفتار اشتباه چند نوجوان مطالبه گری کنیم، باید مشکل را از ریشه حل کرد و آن چیزی جز تجدیدنظر در سیاست‌های فرهنگی و هنری شهر اصفهان در حوزه‌ها و نهادهای مختلف نیست و ای‌کاش با اتفاق جلفا امنیتی برخورد نکنیم و به‌جای آن به فکر سرانه‌های شهری برای افزایش شادی و نشاط اجتماعی شهروندان اصفهان باشیم.

ارسال نظر