به مناسبت سالروز تولد بهرام صادقی
انعکاس مسائل اجتماعی در داستان و طنز
بهرام صادقی از جمله نویسندگان معاصر ایرانی است و از مهمترین چهرههای جنگ اصفهان به شمار میرود.

زهرا آقایی
بهرام صادقی از جمله نویسندگان معاصر ایرانی است و از مهمترین چهرههای جنگ اصفهان به شمار میرود. وی در ۱۵ دی ۱۳۱۵ در نجفآباد به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در نجفآباد و دبیرستان را در دبیرستان ادب اصفهان گذراند و در رشته پزشکی در دانشگاه تهران تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه داد. سرودههای اولیه صادقی که در مجله امید ایران با نام صهبا مقداری که ساخته شده درهم ریختهای از نام خود او بود، منبعث از حوادث پس از کودتای 28 مرداد بودند. وی در یادداشت روزانهاش عنوان کرده است که شدیداً تحتتأثیر ژان ژاک روسو است؛ اگرچه به ادبیات روسیه علاقهمند بوده و معتقد است که داستایوفسکی اولین نویسندهای است که او را تحتتأثیر قرار داده است. بهرام صادقي، نويسنده دهه چهل شمسي، با حدود بيست و پنج داستان کوتاه و داستان بلند ملکوت طی سالهای ۳۵-۴۶ يکي از مهمترین و تأثيرگذارترين داستاننویسان ايراني است. به جرات میتوان گفت که صادقي، تا زمان خود، بعد از هدايت که آغازکننده داستان کوتاه به مفهوم معاصر آن است، جدیترین نویسندهای است که در عرصه داستان کوتاه ظهور کرده و با عناصر تازه و نگاه خاص خود، فضاي تازهای در داستاننویسی ايران به وجود آورده و آن را وارد مرحله جديدي کرده است. وي در نخستين قصههای دوران نویسندگیاش، با نماياندن واقعیتهای دردناك زندگي، شناخت و ویژگیهای دروني و درماندگي انسان شهري امروز که مجموعهای است از تضادهاي جسمي و روحي، چهرهای شناخته شده از خود به يادگار گذاشته است. آن چه صادقي را از نويسندگان هم عصر خود متمايز میسازد، تلاش وي براي ايجاد ساختارهاي جديد داستاننویسی است، ساختارهايي که متناسب با مفاهيم تغییر شکل يافته امروزي باشند. شکستن الگوهاي قالبي، نمايش زندگي آميخته به فلاکت از پشت منشورهاي تازه، زندگي بیحادثه و يکنواخت، ولي انباشته از ماجراهاي عبث، اعتراض مستتر با نيشخند تلخ و گزنده، خلق نمادها و سمبلهای نو و نوآوري در روايت داستانهای كوتاه از ویژگیهای نثر اوست. در بیشتر داستانهای صادقی شخصیتها واقعی و معاصرند. فضاهای که صادقی به آن میپردازند نیز غالباً معاصرند، به جز یکی دو داستان با سبک روایی ادبیات قدیم که در آنها نیز مسائل روز جامعه از دغدغههای نویسنده است. در آثار وی حادثه اصلاً مهم نیست، کشمکشها تقریباً پوچ و بیمعنی است، آن چه مهم است فضاست. همچون قالیبافی بود که زمینه برایش مهم بود و از این روست که او یک بدعتگذار برجسته در قصهنویسی معاصر به شمار میرود. صادقی در شرایط پس از کودتا، با رویکرد ویژه به طنز اجتماعی، یأس و سرخوردگیهای اجتماعی را بازتاب میدهد. همان گونه که خود صادقي نيز میگوید طنز، جز خنداندن، بر اعصاب خواننده تازيانه میزند و آن را از خمودگي ناشي از تکرار خود در اجتماعات بيدار میکند و میفهماند که پس از خاتمه قصه و خنديدن، تازه اول کار است و نوبت توست کي به خود بيايي، بينديشي، و دريابي که زهر واقعيتي را که بدون آگاهي تو در پيرامونت، اعصابت را به رخوت و خمودگي فروبرده است، اکنون بايد با پادزهر تفکر و شناخت شرايط هستي و محيطي که در آن زندگي میکنی، از تن و ذهنت بيرون بيايد.