ریسک کردم چون مدال جهانی میخواستم
کیمیا علیزاده نیازی به تعریف و تمجید و دادن لقبهای آنچنانی ندارد؛ القابی مثل بانوی تاریخساز و کیمیاگر تاریخ و طلایهدار زنان ورزشکار ایران، برای این دختر جوان کافی نیست. شاید هر ورزشکار دیگری جای او بود، وقتی که بهعنوان نخستين زن ایرانی روی سکو ایستاد و مدال گرفت، بالاخره یک جایی، یک روزی غرور را حق خود میدانست و از خودش بیشتر از همه چیز مواظبت میکرد؛ اما داستان کیمیا با همه فرق دارد.
کیمیا علیزاده نیازی به تعریف و تمجید و دادن لقبهای آنچنانی ندارد؛ القابی مثل بانوی تاریخساز و کیمیاگر تاریخ و طلایهدار زنان ورزشکار ایران، برای این دختر جوان کافی نیست. شاید هر ورزشکار دیگری جای او بود، وقتی که بهعنوان نخستين زن ایرانی روی سکو ایستاد و مدال گرفت، بالاخره یک جایی، یک روزی غرور را حق خود میدانست و از خودش بیشتر از همه چیز مواظبت میکرد؛ اما داستان کیمیا با همه فرق دارد. کیمیا علیزاده دوستداشتنی است نه بهخاطر مدالهایش و اینکه تا حالا ٦ بار تاریخساز شده و مدالهایی را کسب کرده که تا قبل از او کسی حتی به کسب آن هم فکر نمیکرد، بلکه بهخاطر خلقوخوی اش قابل ستایش است. او با مصدومیت به المپیک رفت و با رقیبانی قدرتمند و سالم مبارزه كرد؛ اما درست وقتی ما در حال پایکوبی به خاطر مدال برنز او بودیم، داشت غصه میخورد که چرا به فینال نرسیده است. کیمیا بعد از المپیک باید جراحی میکرد تا مجبور به مدارا با درد سمج مچ پایش نشود. او در تمام دوران نقاهت از اینکه نمیتوانست تمرین کند و ناچار بود هر روز به فیزیوتراپی بپردازد، حال خوبی نداشت. او هر بار با اصرار از پزشکان میخواست مجوز آغاز تمرینات را
بدهند اما جواب پزشکان منفی بود. با این حال بالاخره اصرارهایش جواب داد و برای مسابقات جهانی توانست تمریناتش را شروع کند. وقتی کیمیا در مصاحبهای اعتراف کرد با آسیبدیدگیهایش حرف میزده تا زودتر بهبود پیدا کنند و او تمریناتش را آغاز کند، فهمیدیم که این دختر تا چه حد شایسته افتخاراتی است که کسب میکند. علیزاده با دردها و مصدومیتهایش نقره جهان را گرفت؛ اما برخی نگذاشتند کام او و مردمی که ایستاده برایش کف زدند، شیرین بماند. انتقاد از دختر ١٩ سالهای که با چندین آسیبدیدگی روی شیاپ چانگ رفته و نخستين مدال نقره بانوان ایران در جهان را کسب کرده، با هیچ منطقی سازگار نیست. با این حال این دختر محجوب و دوستداشتنی به جای پاسخدادن به انتقادات، بابت طلایینشدن عذرخواهی کرد. عذرخواهیاي که اگر چه حق کیمیا نبود، اما ارزش صدچندانی به او و مدالهايش داد. حالا کیمیا در دوراهی سختی قرار گرفته است. پزشکان به جراحی مصدومیتهایش اصرار دارند اما خودش میخواهد با آنها کنار بیاید و حداقل یکی را به دست تیغ جراحی بسپارد تا دوریاش از تکواندو طولانیتر نشود. برای آگاهی از آخرین وضع کیمیای دوستداشتنی تکواندو به سراغ او رفتیم تا از
زبان خودش در جریان آخرین وضعیتش قرار بگیریم. گفتوگوی خبرنگار «شهروند» با کیمیا علیزاده را در ادامه بخوانید.
شاید برای خیلیها عجیب باشد که چرا در تمام این مدت كه تو مصدوم بودی، با این همه آسیبدیدگی روی شیاپ چانگ
حاضر میشدی.
من قبل از المپیک هم مصدومیتهایی داشتم که نمیتوانستم همه آنها را با هم درمان کنم. در ناحیه مچ پای چپم درد زیادی داشتم اما با آن کنار آمدم و در المپیک مسابقه دادم. بعد از پایان المپیک هم شرایط جوری بود که نمیتوانستم همه آسیبدیدگیهایم را درمان کنم. به توصیه پزشکان تصمیم گرفتم فقط مچ پای چپم را جراحی کنم. تصمیم گرفتم با بقیه آسیبدیدگیهایم مدارا کنم تا بعد از مسابقات قهرمانی جهان به درمان آنها بپردازم. در تمام ماههای اخیر هم مشغول فیزیوتراپی بودم و تلاش میکردم شدت مصدومیتهایم بیشتر نشود. نمیخواستم مسابقات قهرمانی جهان را از دست بدهم چون حتما باید در این مسابقات شرکت میکردم.
اما این ریسک بزرگی بود که میخواستی با مصدومیتهای مداوا نشده در مسابقات جهانی مبارزه کنی.
شاید اینطور باشد اما من نمیخواستم در آن مقطع زمانی همه آسیبدیدگیهایم را درمان کنم. در واقع من نزدیک به یک سال مصدوم بودم و باید با آنها کنار میآمدم. اگر میخواستم همه آسیبدیدگیهایم را درمان کنم، قطعا به مسابقات جهانی نمیرسیدم و آن را از دست میدادم. اصلا دلم نمیخواست این اتفاق بیفتد به همین دلیل فقط مچ پای چپم را
جراحی کردم.
چرا به شرکت در مسابقات جهانی
اصرار داشتی؟
من از شرایط خودم باخبر بودم و میدانستم میتوانم در این مسابقات مدال بگیرم. با خودم گفتم با این شرایط کنار میآیم و بعد از مسابقات جهانی جراحی میکنم. نمیخواستم شانس کسب مدال در این مسابقات مهم را از دست بدهم.
مصدومیتهایت در جریان مسابقات جهانی برایت مشکلساز نشد؟
از بازی دوم دردم بیشتر شد؛ چون درگیری در مبارزهها افزایش پیدا میکرد و با بیشترشدن برخوردها من هم درد بیشتری تحمل میکردم؛ چون مصدومیتهایم تشدید میشد.
ظاهرا مربی تو با حضورت در فینال مخالف بود؛ درست است؟
بله همینطور است. بعد از بازی نیمهنهایی درد زیادی داشتم و شرایطم خوب نبود. مربیام نمیخواست روی شیاپ چانگ بروم و مبارزه کنم. او به خاطر سلامتیام از من خواست در این مبارزه حاضر نشوم؛ اما من نمیتوانستم قبول کنم بهسادگی بازنده شوم. من نماینده ایران بودم و نمیخواستم به این راحتی مهر بازنده روی پیشانیام بخورد؛ به همین دلیل به مربیام اصرار کردم و او هم قبول کرد تا در مبارزه حاضر شوم. من همه تلاشم را کردم تا بتوانم مدال طلا را برای کشورم به ارمغان بیاورم؛ اما نشد. در آن مبارزه با اینکه درد داشتم اما با تمام وجود و توانم بازی کردم و از اینکه نتوانستم طلا بگیرم
ناراحت شدم.
پزشکان تشخیص دادهاند باید همه مصدومیتهایت را جراحی کنی و این باعث دوری چندین ماهه تو از تکواندو میشود. در این خصوص تصمیمی گرفتهای؟
پزشکان گفتهاند باید دست و پایم را جراحی کنم؛ اما فعلا تصمیمی نگرفتهام و برنامهای برای جراحی ندارم. روزهای سختی را پشتسر گذاشتهام و فعلا فقط میخواهم استراحت کنم و مشغله ذهنی نداشته باشم. تا در یک فرصت مناسب برای آسیبدیدگیهایم تصمیم بگیرم.
قبل از اعزام به کرهجنوبی هم پزشکان به تو گفته بودند باید جراحی کنی؟
وضعیت مصدومیتم جوری بود که پزشکان تشخیص دادند باید جراحی کنم؛ اما همانطور که گفتم من نمیخواستم حضور در مسابقات جهانی را از دست بدهم چون به کسب طلا خوشبین بودم.
با اینکه تو با آسیبدیدگی و درد در مسابقات جهانی حاضر شدی و حتی مدال باارزشی هم کسب کردی، برخی انتقاد کردند که چرا طلا نگرفتی؛ چه پاسخی به این انتقادات داری؟
من در اینباره حرفی ندارم. با این حال از همه به خاطر اینکه نتوانستم طلا بگیرم، عذرخواهی میکنم؛ اما در آینده جبران میکنم.
فکر میکنی چرا بانوان ایرانی عملکرد خوبی نداشتند؟
من در مسابقات جهانی ٢٠١٥ در روسیه و ٢٠١٧ در کرهجنوبی حضور داشتم و معتقدم تیم امسال ایران نتایج بهتری کسب کرد. دو نفر از ورزشکاران ما تا پای سکو رسیدند و میتوانستند مدال بزنز بگیرند اما بخت یاریشان نکرد. بازیکنان ما در این مسابقات مغلوب کسانی شدند که روی سکو رفتند و مدالهای طلا و برنز کسب کردند به همین دلیل مشخص است که عملکرد تیم ما بهتر از دو سال گذشته بود.
بسیاری از مردم از تو حمایت کردند و در فضای مجازی برایت سنگتمام گذاشتند؛ چه حرفی با مردم داری؟
دست همه مردم کشورم را میبوسم. همه آنهایی که به من لطف داشتند و آرزویشان طلا گرفتنم بود. شرمندهام که نتوانستم مدال طلا را به ارمغان بیاورم. فقط امیدوارم بتوانم لطف آنها را جبران کنم.