کاوش های مترو تاریخ اصفهان را 2900 ساله کرد

کاوش ورودی چهارباغ و کاخ جهان‌نما که بخشی از دولت‌خانه صفوی در اصفهان است از جمله بزرگترین پروژه‌های باستان‌شناسی بوده که در دهه‌های اخیر در اصفهان انجام گرفت. پروژه‌ای که البته با محدودیت‌هایی نیز همراه بود. دکتر علی شجاعی اصفهانی، سرپرست تیم کاوش این منطقه در نشستی پیرامون این کاوش صحبت کرد.

شیما خزدوز/اصفهان امروز: شفیعی‌کدکنی در مقدمه کتاب نیشابور می‌نویسد: «برای بازسازی نیشابور باید جان کند. با معیارهای روزنامه‌نویسان و خطیبان حرفه‌ای، هیچ کاری انجام نخواهد گرفت. باید جان کند و هر پاره‌ای از موجودیت را به هر وسیله‌ای که امکان پذیر است بدست آورد و بررسی کرد و شناخت. درست مانند قدح بلورین از میراث نیاکان تو که بر سنگ شکسته و هر پاره‌ای از آن گوشه‌ای افتاده و تو می‌خواهی اجزاء پراکنده آن قدح را با کیمیای عشق به هم جوش‌دهی و از نو بیافرینی. تا این قدح کامل نشود، به تمام اجزاء گمشده آن نیاز داری.»

این جملات پایانی بود بر سخنرانی علی شجاعی اصفهانی که کاوش‌های باستان‌شناسانه چهارماهه در محوطه ایستگاه متروی دروازه دولت اصفهان را در سال 94 سرپرستی می‌کرد. این سخنرانی حاوی نکات برجسته‌ای بود از جمله کشف سفالینه‌ای در این نقطه که تاریخ اصفهان را دست‌کم تا 2860 سال پیش به عقب می‌برد و یا دشواری‌ها و محدودیت‌های زمانی، مکانی و عملیاتی که به هر روی کار کاوش‌ها را نیمه کاره گذاشت و 200 متر مربع از این کارگاه 500 متری که گویا حائز اهمیت بیشتری نیز بوده است را به شاید وقتی دیگر موکول کرد.

شجاعی اصفهانی از سیر باستان‌شناسی شهری آغاز کرد. وی گفت: «اگر تاریخچه باستان‌شناسی شهری اروپا را دنبال کنیم، خواهیم دید که تجربه مشابهی با ایران را در این زمینه در قرن نوزده میلادی از سر گذرانده‌اند. تخریب‌ها و غارتگری‌هایی که تا نیمه قرن 19 میلادی ادامه داشت. اروپاییان اغلب به غیر از توجه به شهرهایی از یونان و روم، همواره سرگرم پرداختن به کاوش در مناطق بین‌النهرین، عراق و ایران و مصر بودند و آن هم با استفاده از نفوذ استعماری خود و در پی غنی‌کردن موزه‌های اروپا با آثار این مناطق بودند و کمتر اهمیتی به شهرهای تاریخی و شاخص اروپا داده می‌شد. تا میانه قرن 19 که بسیاری از این شهرها تخریب شدند. از این زمان، برخی رمان‌نویسان فرانسوی در بیانیه‌های خود خواستار وضع قوانین جدید به جهت حفظ بناها و آثار شدند. چالرز اسمیت، مجموعه‌دار انگلیسی هم، گلایه‌مند از این که تنها به توسعه و صنعت توجه می‌شود و کمترین فرصتی برای پرداختن به عظمت گذشته وجود ندارد به مجوزهای دولتی که کمک می‌کند آثار برجای مانده از میان بروند، اعتراض می‌کرد.»

علی شجاعی اصفهانی، دانش آموخته دکترای باستان‌شناسی دانشگاه تهران با بیان چنین مقدمه‌ای وارد اشاراتی از اوج‌گیری باستان‌شناسی شهری در 100 ساله اخیر شد: «تخریبات شهری در جنگ جهانی و آشکارشدن لایه‌های زیرین شهرها هم راه را برای باستان شناسان هموار کرد. دهه 60 میلادی، یونسکو با کارآمدی بیشتر، قوانین جدیدی وضع کرد و شورای اروپا با ارتقای آگاهی، وارد مباحث باستان‌شناسی و طراحی قوانین جهانی شد، موزه باستان‌شناسی شهری پاریس هم به شکل تخصصی به این مباحث پرداخت و سایتی زیر نظر وزارت فرهنگ فرانسه راه‌اندازی شد که از جمله فواید این حرکت های فرهنگی، حفظ آثاری از 4 هزار سال پیش تا دوران متأخر بود، برپا شد. این تلاش‌ها نه در اروپا که حتی در کشورهای آسیایی و ترکیه هم فعال و موثر عمل کرد.»

از منابع موجود، پلاک به پلاک اطلاعات از چهارباغ و دولت‌خانه صفوی وجود دارد که ما سعی کردیم در کنار کاوش عملی از منابع مکتوب، روایات شفاهی، بررسی‌های باستان‌شناسی با رویکرد مطالعاتی همه جانبه و مطالعات سنجش از راه دور و آزمایشگاهی، پروژه کاوش را جامع‌تر بررسی کنیم


علی شجاعی با بیان این که کمتر متون و اسناد و کتب تاریخی را می‌توان یافت که نامی از عظمت شهری اصفهان در آن بیان نشده باشد گفت: «اصفهان تنها شهری است که برخلاف شهرهای دیگر ایران، قبل و بعد از حمله مغول، همواره شکوه و عظمت وصف ناپذیری را دارا بوده است.»

وی در خصوص کاوش‌های باستان‌شناسی مترو اصفهان گفت: «کاوش در ورودی خیابان چهارباغ و کاخ جهان‌نما از جمله پروژه‌های قابل توجه و حائز اهمیت فراوان است، که در عکس‌ها و سفرنامه سیاحان اشارات فراوانی به آن شده‌است.»

سرپرست تیم کاوش این منطقه در این باره عنوان می‌کند: «از منابع موجود، پلاک به پلاک اطلاعات از چهارباغ و دولت خانه صفوی وجود دارد که ما سعی کردیم در کنار کاوش عملی از منابع مکتوب، روایات شفاهی، بررسی‌های باستان‌شناسی با رویکرد مطالعاتی همه جانبه و مطالعات سنجش از راه دور و آزمایشگاهی، پروژه کاوش را جامع‌تر بررسی کنیم.»

«از اسناد تاریخی که در این زمینه در دسترس بودند می‌توان به نوشته‌های نخستین سیاحی که به توصیف کاخ جهان‌نما پرداخته اشاره کنیم. دلاواله، سیاح ایتالیایی که در زمان حکومت شاه عباس به ایران سفر کرد و این کاخ را خانه کوچک چهارگوش با ایوان‌ها و در و پنجره‌های فراوان و تزئینات زیبا شرح داد و کاربرد بنا را مشاهده مناظر چهارباغ عنوان کرد. بعد از آن تاورنیه، دلاند و شاردن، سیاحانی هستند که در توصیف این بنا به متصل‌بودن چهارباغ به دیگر عمارت‌های سلطنتی از زیر‌زمین اشاره کردند و عنوان شده و اینکه از ساختمان جهان‌نما، تنها خانواده سلطنتی می‌توانستند بر نمای چهارباغ اشراف داشته باشند و البته از داخل کاخ نیز این امکان را داشتند که وارد چهارباغ شوند.»

وی ادامه می‌دهد: «از دیگر اسناد موجود کروکی‌های کمپفر و سفرنامه بودائن است و تعدادی عکس تاریخی که قدیمی‌ترین آن از هولتسر و خیابان چهارباغ است، عکس‌هاسی از پاپازین و آلبوم ظل‌السلطان با شرح و توصیف و تعریفی که جناب شاهزاده پیش از مرحمت به تخریب کاخ بیان کرده و البته به غلط آن را اثری از شیخ‌بهایی دانسته است!»

«عکس‌هایی از چهلستون موجود است که در انتهای آن بخشی از دیوار جهان نما پیدا است. فردریچ ساز، باستان‌شناس آلمانی هم اشاراتی در این خصوص داشته و نقشه‌هایی از 1840 و 1841 میلادی که پاسکال کوست ارائه کرده و نقشه کاملی از چهارباغ و حوض‌ها و ورودی چهارباغ در آن ترسیم شده است.»

«کاخ 500 متر مربع وسعت داشته که 300 متر مربع آن طی چهارماه کاوش در عمق منفی سه و منفی هفت متری صورت گرفته است. منطقه به چهار قسمت میانی، جنوبی، جنوبی و مرکزی تقسیم شده و قسمت جنوبی نشانی از اولین حوض و ضلع جنوبی نشان از یک قهوه خانه و کف کاخ یافت شده و قسمت مرکزی هشت پایه کاخ قرار دارد.»

علی شجاعی با بیان این که نیمی از کاخ هنوز زیر آسفالت خیابان قرار دارد و قسمت‌هایی هم از بنا به درخواست شهرداری مبنی بر سالم ماندن درختان، امکان کاوش دقیق وجود نداشته و قسمت‌های اصلی هنوز نیاز به ادامه کار دارد و زمان کاوش محدود بوده، می‌افزاید: «در قسمت‌های کاوش شده آثاری از سفال و کاشی مربوط به نیمه اول هزاره قبل از میلاد، یعنی 2860 سال پیش یافت شده و آثاری از دوران پیش از اسلام و قبل از تاریخ، و البته دیواری آجری مربوط به سال 1580، اواخر دوره ساسانی و کف قدیمی‌تر از دوره صفوی و دیوار و هزاره سنگی و آبشار پلکانی و تن‌پوشه‌های انتقال آب به مادی‌های چهارباغ که شاردن هم به آن اشاره کرده است.»

«قسمت شمالی کاخ و دیوارسنگی که بخشی از راه بسته شاهی است، هم جهت و هم زاویه با دیوار باغ گلدسته است که محل بارو اصفهان در دوره سلجوقی و آل بویه بوده.»

شجاعی می‌افزاید: «آثار کشف شده تنوعی از کاشی‌های هفت رنگ، آبی و سفید و لعابی و محلی اصفهان، نقوش اسلیمی و تصویر انسان روی کاشی، کاشی‌های طلاکاری شده که در تاریخ اسکندر بیک ترکمان هم به آن اشاره شده.»

«سفال‌هایی به اسم ابراهیم معصوم‌زاده که در متون تاریخی از وی و خاندان سفالگر معصوم‌زاده در اصفهان نام برده‌اند. وجود قهوه‌خانه و کوره‌پزخانه و آثاری از وجود بوته‌های ذوب‌آهن در این منطقه بوده است.»

«تلاش شده که با آثار بدست آمده به ویژگی‌های زندگی مردم درآن دوره‌های تاریخی و الگوی شکار و رژیم غذایی و ذبح پرداخته شود، که استخوان شتر دو کوهانه مربوط به آسیای میانه تا خراسان یافت شد و استخوان‌های بز و گوسفند و سگ و گراز که نشان از سکونت اقلیت‌های مختلف در اصفهان دارد و بقایایی از درخت بید و سپیدار و چپق و بافور و قلیان مربوط به دوره قاجار.»

شجاعی با اشاره به این که بخش زیادی از ضلع شرقی و غربی کاخ در یک‌سده گذشته و البته در دهه‌های اخیر در طرح توسعه تأسیسات شهری از میان رفته، پیش‌بینی می‌کند که آثار فراوان دیگری وجود داشته باشد که نیاز به کاوش دارد.

وی بازسازی کاخ جهان‌نما را هم با توجه به داده‌های کنونی و استاندارد جهانی، کاری غیر اصولی می‌داند چرا که کاوش‌ها کامل نشده، اطلاعات دقیقی از بنا هنوز وجود ندارد و هنوز سوالات فراوانی پیرامون داده‌ها پاسخ داده نشده است.

شجاعی می‌گوید: «بی‌مهری‌ها در دهه‌های اخیر، هم به آثار زیر زمین و هم آثار تاریخی روی زمین کم نبوده و نگاه فرهنگی و علمی‌تری را می‌طلبد که البته فرصت برای سودجویی‌های مقطعی و تفکر مادی برخی پیمانکاران را کاهش دهد.»

ارسال نظر