دزدی از پلاسکو با بند شلوار!
هنوز زمان زیادی از ۳۰ دی ماه، روزی که آغازش با سوختن ساختمان قدیمی پلاسکو آغاز شد، نمیگذرد. در آن زمان تا چندین روز تمام مردم خواب نداشته و شب را تا صبح با پیگیری وضعیت هموطنان خود در پلاسکو سپری میکردند. حال نزدیک به شش ماه از آن روزها گذشته و همه ما با خیال راحت میخوابیم، اما این شبها هنوز علاوه بر خانواده آتش نشانانی که در غیاب عزیزانشان سر بر بالین میگذارند، بسیاری از کسبه پلاسکو هم هستند که تا صبح مجبورند برای محافظت از مال و اموالشان در خیابان بنشینند.
هنوز زمان زیادی از ۳۰ دی ماه، روزی که آغازش با سوختن ساختمان قدیمی پلاسکو آغاز شد، نمیگذرد. در آن زمان تا چندین روز تمام مردم خواب نداشته و شب را تا صبح با پیگیری وضعیت هموطنان خود در پلاسکو سپری میکردند. حال نزدیک به شش ماه از آن روزها گذشته و همه ما با خیال راحت میخوابیم، اما این شبها هنوز علاوه بر خانواده آتش نشانانی که در غیاب عزیزانشان سر بر بالین میگذارند، بسیاری از کسبه پلاسکو هم هستند که تا صبح مجبورند برای محافظت از مال و اموالشان در خیابان بنشینند.
به گزارش ایسنا، حدود شش ماه از روزهای تلخ سوختن پلاسکو میگذرد، اما گویی آتش دل پلاسکونشینان هنوز شعلهور است. هنوز پس از شش ماه وعدههای مختلف جامه عمل به خود نپوشیده و قولهای مسئولان مربوطه اغلب عملیاتی نشده است. اکنون دیگر شرایط به گونهای شده که کسبه هر وعدهای را فراموش کرده و تنها و تنها بر این نکته پافشاری میکنند که مسئولان حداقل شرایط استمرار فعالیت آنها را فراهم کنند و کار را به گونهای پیش ببرند که آنها بار دیگر بتوانند در واحدهای خود به فعالیت بپردازند، چراکه اکنون برخی پلاسکونشینان مجبورند شب تا صبح در خیابانها کشیک بدهند تا دزدان نتوانند اموالشان را از دل پاساژی که نیمی از آن سوخته و نیمی دیگر متروک شده به غارت ببرند.
هنوز ۷۰ درصد پلاسکو سالم است
گویا حدود دو هفته است که بخش قابل توجهی از کسبه این پاساژ شبها را تا صبح در خیابان و کوچههای اطراف پلاسکو به صبح میرسانند تا شاید بتوانند در برابر مشکلات متعددی مانند سرقتهای گاه و بیگاه به محافظت از اموالشان بپردازند.
برای بررسی این موضوع یکی از شبها راهی کوچه طاهری که در خیابان فردوسی قرار دارد، شدیم. جایی که حداقل ۳۰ نفر دور هم جمع شده و با پهن کردن یک تکه زیرانداز کنار هم گرد آمده بودند تا به گفته خودشان مراقب اموالشان باشند و کشیک مغازههایشان را بدهند.
به مرور با گذشت زمان تعداد افراد بیشتر نیز شد؛ تا جایی که حدود ساعت ۲ بامداد حداقل ۶۰ تا ۷۰ نفر از کسبه در کوچه طاهری حضور داشتند.
به گفته کسبه، پس از حادثه تلخ پلاسکو، حداقل ۷۰ درصد این ساختمان همچنان پابرجا مانده است، اما طی این ماهها شرایط به گونهای بوده که برای این افراد هم امکان فعالیت وجود نداشته و به گفته خودشان اموال آنها در مغازههایشان به تاراج رفته است.
سعیدی - نماینده کسبه پلاسکو- درباره وضعیت این واحدها گفت: حدود ۲۸۶ واحد سالم از پلاسکو بر جای مانده که این واحدها در حادثه پلاسکو هیچگونه آسیبی ندیدهاند اما طی این ماهها بر اساس اتفاقاتی که رخ داده، دستبردهای متعدد به آنها زده شده و بسیاری از اجناس آنها به سرقت رفته است.
وی افزود: زمانی که موضوع را از ارگانهای مختلف مانند نیروی انتظامی و شهرداری پیگیری میکنیم، میگویند که این مسئله به آنها ارتباطی ندارد. در چنین شرایطی واقعا چه راهکاری برای کسبه باقی میماند جز اینکه شب خود را در کنار این پاساژ به صبح برسانند و خود به محافظت از اموالشان بپردازند!؟
وی در ادامه گفت: بنیاد مستضعفان به عنوان مالک ساختمان پلاسکو میگوید قصد بازسازی این ساختمان را دارد ما هم با وجود آنکه واحدهایمان هیچ گونه آسیبی ندیده این مسئله را پذیرفته و به این تصمیم گردن مینهیم اما طی تمام این مدت بنیاد مستضعفان برای حتی ابتدایی ترین کارها یعنی دریافت جواز ساخت هم اقدام نکرده است. زمانی پس از بروز این حادثه تمام مسئولان اینجا حاضر میشدند و وعدههایی میدانند اما اکنون شش ماه از این وعدهها میگذرد و هنوز شرایط ما کوچکترین تغییری نداشته است. ما به مدت چهار ماه هیچ گونه اعتراضی نکرده و دندان روی جگر گذاشتیم اما حدود دو ماه است که به پیگیری وضعیت خود میپردازیم که هنوز هیچ نتیجهای حاصل نشده است.
سعیدی همچنین عنوان کرد: بنیاد مستضعفان اینگونه گفته که "برای بازسازی بنا لازم است تمام واحدها تخریب شوند" و ما هم این موضوع را پذیرفتهایم اما سوال این است که چرا بنیاد این مسئله را نمیپذیرد که یک قرارداد رسمی با ما امضا کند؟ ما حتی بحث تخریب را هم قبول کردهایم اما بنیاد مستضعفان از پذیرش امضای هر قراردادی سر باز میزند و این موضوع نگرانیهای مختلفی برای همکاران ما به دنبال دارد.
چرا اتاق اصناف حمایت نمیکند؟
کسبه پلاسکو حاضر در محل که معلوم بود از عملکرد دستگاههای مختلف در این رابطه رضایت ندارند اشاره داشتند که طی این مدت پیگیری خاصی از سوی اتاق اصناف انجام ندادهایم و بیشتر از بنیاد مستضعفان، شهرداری و دادستانی موضوع را دنبال کردهایم اما نکته جالب اینجاست که در تمام این مدت اتاق اصناف که نماینده ما به شمار میرود، هیچ گونه حمایتی از کسبه پلاسکو نکرده و در عمل به حمایت از بنیاد مستضعفان پرداخته است. سوال ما این است که اگر هزینههای اتاق اصناف از حق عضویتی که ما پرداخت میکنیم، تامین میشود، چگونه است که حالا اتاق اصناف به حمایت از بنیاد مستضعفان پرداخته و حقوق ما را نادیده میگیرد؟
آنها در ادامه صحبتهای خود تاکید میکردند که این روزها ورود به ساختمان پلاسکو برای ما که مغازه و اموالمان آنجاست، ممنوع شده است اما همین که یک نفر از کسبه توانسته وارد ساختمان شود، دیده است که بسیاری از اموال ما تخریب یا سرقت شده است. حتی دزدها به سرویسهای بهداشتی هم رحم نکرده و تا شیرآلات آن را هم کندهاند. کنتورها را شکسته و آنقدر آرامش داشتهاند که حتی کابلهای برق را به طبقه منفی ۲ برده و روکش آنها را جدا کرده و تنها کابل مسی را از ساختمان بیرون بردهاند. از سوی دیگر طی هفتههای گذشته نگهبانان بارها شبانه متوجه حمله سارقان شدهاند و در برخی موارد هم سارقان با قمه آنها را دنبال کردهاند. در چنین شرایطی نیروی انتظامی حتی به تماسهای نگهبانان پلاسکو هم بیتوجه بوده و هیچ گونه حمایتی از ما نکردهاند. این در شرایطی است که کیوسک نیروی انتظامی دقیقا کنار ساختمان پلاسکو قرار دارد.
نماینده پلاسکونشینان در ادامه این صحبتها اظهار کرد: چه کسی باور میکند که ما اینجا در قلب تهران در مجاورت دو سفارتخانه و کلانتری، جلوی چشمانمان مالمان را میبرند!؟ طی این مدت ما حداقل ۲۰ گونی از وسایلی که دزدها میبردند را گرفتهایم. اکنون حتی از آبنمای ساختمان ما هم هیچ چیزی باقی نگذاشتهاند. در این شرایط شهرداری آمده و نیوجرسیهای خود را به گونهای در مقابل ساختمان قرار داده که ما یا نگهبان هیچ گونه دید و اشرافی به داخل ساختمان نداریم و سارقان به راحتی و با آسودگی خاطر کار خود را انجام میدهند.
به گفته وی، زمانی که برای پیگیری موضوع به نیروی انتظامی مراجعه کردیم، گفتند به سراغ کسانی بروید که نیوجرسی را این گونه قرار دادهاند. زمانی هم که به شهرداری رفتیم به ما گفتند که تامین امنیت بر عهده نیروی انتظامی است. به عبارت دیگر ما را مانند یک توپ فوتبال به یکدیگر پاس میدهند و هیچ کاری از ما ساخته نیست.
نماینده کسبه پلاسکو با تاکید بر اینکه بازگشایی قسمت آسیب ندیده و ساخت مجدد برج پلاسکو مهمترین خواسته کسبه به شمار میرود، گفت: میگویند کسبه در پاساژ "نور" اسکان داده شدهاند اما تمام همکاران ما که آنجا رفتهاند، روزانه حتی یک دست لباس هم فروش ندارند. از سوی دیگر وضعیت پاساژ نور و تهویه این ساختمان به هیچ عنوان مناسب نبوده و اصلا ساختار آن برای فعالیت ما مناسب نیست. از سوی دیگر برای آن ساختمان هم اجارهای معادل ۴۵ هزار تومان برای هر متر در نظر گرفتهاند که این رقم در طبقه همکف به ۶۵ هزار تومان میرسد. به عبارت دیگر برای یک واحد ماهانه باید اجارهای بالغ بر دو میلیون تومان پرداخت کرد اما من به صراحت میگویم که هیچ یک از واحدهای ساکن در این پاساژ ماهانه دو میلیون تومان هم درآمد ندارند.
وی افزود: آخر هم گفته میشود که به ما وامهای مناسب داده شده و برای ما تسهیلات مختلف گرفته شده است. مردم هم میگویند که شما وضع بسیار خوبی دارید، درحالیکه پس از ماهها به ما وامی با ۱۸ درصد سود تعلق گرفته است. سودی که تمام بانکها به راحتی تمام، با آن وام پرداخت میکنند. از سوی دیگر گفته میشود که تازه پایان شهریور ماه قرار بر آن است که از ماکت پاساژ جدید رونمایی و پس از آن عملیات دریافت مجوز شروع شود و پس از دریافت مجوز بنیاد ظرف مدت دو سال ساختمان جدید را تحویل دهد. علاوه بر این به همکاران ما گفته میشود که باید حتما در پاساژ نور ساکن شوند، چرا که در غیر این صورت جواز کسب و سرقفلی آنها دچار مشکل میشود. ما واقعا نمیدانیم که اتاق اصناف بر چه اساس این اندازه برای اسکان کسبه در پاساژ نور اصرار دارد. پیش از استقرار همکاران ما اجارههای این پاساژ حتی متری ۲۰۰۰ تومان هم نبود اما اکنون همان واحدها را متری ۶۰ هزار تومان به ما اجاره میدهند!
مالیات، بیمه و سایر مشکلات
عرفان امتی نیز از دیگر کسبه پاساژ پلاسکو است که صحبتهای متعددی در این باره دارد. او با تاکید بر اینکه همچنان ۷۰ درصد پاساژ پلاسکو سالم است، گفت: برخی مقامات کشوری در صحبتهای خود در تلویزیون این گونه عنوان میکنند که مگر پاساژ پلاسکو جای سالمی هم دارد؟ آنچه تخریب شده، برج پلاسکو بوده که متراژی حدود ۹۶۲ متر داشته است، در حالی که اکنون حدود ۳۲۰۰ متر از ساختمان پلاسکو بدون هیچ گونه مشکلی باقی مانده است و میتوان گفت که ۷۰ درصد این پاساژ در شرایطی قرار دارد که حتی پس از حادثه یک شیشه آن هم نشکسته است.
اما در کنار صحبتهای وی، سایر کسبه به مشکلات دیگری مانند بیمه و مالیات اشاره کرده و یکی از آنها میگفت که به شخصه ۱۷ سال برای دو پسر خود حق بیمه پرداخت کردهام اما اکنون بیمه به ما میگوید که این افراد از یک خانواده بوده و به آنها بیمه تعلق نمیگیرد. اگر واقعا قرار بر آن است که به اعضای یک خانواده بیمه بیکاری تعلق نگیرد، چگونه در تمام این سالها از ما هزینههای مربوطه را دریافت کردهاند؟
یکی دیگر از کسبهها هم گفت: در شرایطی که ما حتی ماههاست کار نکردهایم، مالیات ما محاسبه شده و در این زمینه نیز دشواریهای متعدد داریم. با این وجود ما میگوییم حتی تخفیف و معافیت مالیاتی و تسهیلات دیگر را هم نمیخواهیم. فقط برای ما امکانی فراهم کنند تا بتوانیم مغازههای خود را راه بیندازیم و بار دیگر فعالیت کنیم.
یکی دیگر از حاضران جمع نیز اظهار کرد که در گذشته ۱۷ کولر از خارج از ساختمان قابل مشاهده بود اما حال به زحمت تعداد کولرهای باقی مانده به عدد هفت میرسد. سوال ما آن است که در این مدت چگونه هیچ گونه ممانعتی صورت نگرفته و ۱۰ کولر ما به سرقت رفته است، آن هم در شرایطی که برای جابجایی هر یک از این کولرها نیاز به امکانات و نیروهای متعدد وجود داشته است!؟
وی همچنین به بحث مقاومت ساختمان پلاسکو اشاره کرد: این ساختمان یکی از قدیمیترین و امنترین ساختمانهای ایران به شمار میرود. چه شهرداری و چه نظام مهندسی امنیت این ساختمان را تایید کرده و میگویند که امکان مقاومسازی بخشهای باقیمانده وجود دارد. حال در شرایطی که پاساژهای مختلفی مانند پاساژ کویتیها یا آلومینیوم مقاومسازی شدهاند، چگونه گفته میشود این ساختمان امکان مقاومسازی ندارد؟ حتی خود مهندسها این گونه میگویند که عمر ساختمان پلاسکو به ۱۵۰ سال هم میتواند برسد. اکنون بخشهای مختلف این ساختمان با وجود حادثهای که رخ داده، هیچ گونه آسیبی ندیده و حتی دیوارهایی که در مجاورت برج پلاسکو قرار داشته کاملا سالم مانده است. حال چگونه عقل سالم این مسئله را میپذیرد که این واحدها تخریب شده و از نو ساخته شوند؟
وی ادامه داد: در آن زمان میلگردهای ستونهای اصلی پلاسکو به یکدیگر بافت زده شده بودند، در حالی این تکنولوژی تنها حدود یک سال است که در تهران به کار گرفته میشود.
حداقل میتوانستیم ۶۰ درصد چرخه تولید را بگردانیم
یکی دیگر از کسبه نیز این گونه عنوان میکرد که ما در سال تولید ملی هستیم و مسئولان کشور به طور دائم بر لزوم حمایت از تولیدکننده تاکید میکنند اما در همین شرایط به ما هیچ گونه کمکی نشده، در حالی که میشد در قسمت سالم این ساختمان حداقل ۶۰ درصد چرخه تولید را چرخاند.
به گفته وی اگر طی این مدت مقاومسازیهای مربوطه صورت میگرفت ما حالا مشغول کسب و کار خود بودیم و آواره چهارراه منوچهری، خیابان طالقانی و ... نمیشدیم. حالا کل کاسبها روزها بیکار هستند و هیچ کس هم نمیگوید که در این مدت شما چگونه امورات خود را گذراندهاید. ما سالها در پلاسکو مشغول بودیم و به غیر از آنکه امورات خود را میگذراندیم، یک چرخه تولید گردن کلفت راه انداخته بودیم. ما حالا نیاز به کمک و ترحم نداریم اما زمانی که در دولت یارانههای آنچنانی برای تولید در نظر گرفته میشود باید مدنظر داشت که تولید تنها مربوط به ایران خودرو نمیشود. ما سالها بخش اعظم پوشاک کشور را تولید میکردیم و پلاسکو تبدیل به قطبی جهانی شده بود، به گونهای که در کشورهای مختلف از چین و ترکیه گرفته تا ایتالیا و ... هرگاه اسم پلاسکو به میان میآمد برای ما اعتبار قائل میشدند، اما اکنون شش ماه است که زندگی ما نابود شده و هیچ کس هم پاسخگو نیست. در جواب ما میگویند که به شما وام دادهایم و مواردی از این دست. البته ما که این حمایتها را ندیدهایم اما شعار فراوان است.
چگونه به راحتی میگویند پلاسکو امنیت ندارد؟
سعیدی، نماینده کسبه پلاسکو در ادامه این صحبتها باردیگر تاکید داشت که استقامت ساختمان پلاسکو از بسیاری ساختمانهای دیگر کشور به مراتب بالاتر است، به گونهای که زمان آواربرداری نمیتوانستند باقیماندههای آن را تخریب کنند. ما زمانی که طبقههای پایینی این پاساژ را بازسازی کردیم، متوجه شدیم که اینجا به چه شیوهای کار شده است. حتی در این پاساژ امکان آن وجود نداشت که یک آجر با دریل و نظایر آن خرد شود. بین هر دو پلاکی که در این ساختمان وجود دارد حدود ۲۰ سانت درز انقطاع وجود دارد. میان برج پلاسکو و این ساختمان هم ۳۵ سانتیمتر درز انقطاع وجود داشت. این ساختمان ۵۴ سال پیش با چنین شرایطی ساخته شده است، حال چگونه عدهای میآیند و به راحتی میگویند پلاسکو امنیت ندارد!؟ زمانی در دوره جنگ شش تا هفت نیسان پر از وسایل وسط پل پاساژ میایستاد. اکنون کدام ساختمان در ایران وجود دارد که بالکن آن ظرفیت یک نیسان را داشته باشد؟
امتی، دیگر فرد حاضر در این تجمع هم اظهار کرد که ۱۵ طبقه پاساژ فرو ریخته اما از ساختمان کناری آن یک آجر هم نریخته و به بازار کویتیها هم هیچ آسیبی نرسیده است یا مغازههای اول پلاسکو که در بخش کناری برج قرار داشتند هیچگونه آسیبی ندیدهاند. دراین مدت ما توانستیم بیش از ۵۰۰ شلوار یکی از این واحدها را از زیر آوار خارج کنیم، چرا که آوار برای لباسها مشکلی ایجاد نمیکند اما در ادامه شرایط به گونهای شد که دزدها حمله کرده و گونی گونی اجناس ما را از پاساژ خارج کردند.
دزدها با استفاده از بند شلوارها طنابهایی درست کرده و اجناس را از مغازهها خارج میکنند!
اما نماینده کسبه پلاسکو در بخش پایانی صحبتهای خود به داستان اسکان پلاسکونشینان اشاره کرده و گفت: در همان دورهای که پاساژ پلاسکو تخریب شد و دوستان به دنبال جانمایی افراد بودند، پاساژ فردوسی در مجاورت پلاسکو نزدیک ۱۷۰ واحد خالی و پاساژ دیگری در مجاورت آن حدود ۲۰ واحد خالی داشت. در برج تجارت جهانی نیز بسیاری از واحدها خالی بودند اما در آن دوره برای در اختیار گرفتن هیچ یک از این واحدها صحبتی نشد و به جای تمام آنها پاساژ نور با مختصاتی که دارد برای اهالی پلاسکو در نظر گرفته شد؛ آن هم با در نظر گرفتن اجارهای که به هیچ عنوان برای آن بنا مناسب نبود.
وی در پایان گفت: ما میخواهیم به حمایت از واحدهای خود بپردازیم و برای امنیت آنها اقداماتی انجام دهیم. به عنوان مثال میخواهیم جلوی قسمت ورودی پاساژ فنس بکشیم یا از سایر تجهیزات ایمنی استفاده کنیم اما به ما چنین اجازهای داده نمیشود و در قبال آن از البسه موجود در واحدهای ما استفاده میشود و دزدها با استفاده از بند شلوارها طنابهایی درست کرده و به این ترتیب اجناس ما را از مغازهها خارج میکنند. در روزهای اول بنیاد مستضعفان میگفت که ظرف مدت دو سال ملک را بازسازی میکند اما اکنون شش ماه گذشته و از سوی این بنیاد حتی یک بیل خاک هم جابجا نشده است. در چنین شرایطی کسبه پلاسکو چگونه میتوانند آرام بمانند و به فردایی بهتر امید داشته باشند؟