یاد خوش سالهای دور پاساژ ایفل
از سال 49 در طبقه زیرزمین پاساژ ایفل، مغازهدارم. پاساژ ایفل، حدود 15 سال پیش از انقلاب ساخته شد و اولین پاساژ اصفهان بعد از پاساژ چلوکبابی مقدم در خیابان شیخبهایی بود. هردوی این پاساژها را حاج میرزاعلی روغنی و قاسم ابطحی که باجناق و شریک بودند، باهم ساختند. صبحها و عصرهای سالهای دهه پنجاه، اینقدر زن به این پاساژ میآمد که صدای پایشان، مرا دیوانه میکرد!
اصفهان امروز- حسین بدیعی: از سال 49 در طبقه زیرزمین پاساژ ایفل، مغازهدارم. پاساژ ایفل، حدود 15 سال پیش از انقلاب ساخته شد و اولین پاساژ اصفهان بعد از پاساژ چلوکبابی مقدم در خیابان شیخبهایی بود. هردوی این پاساژها را حاج میرزاعلی روغنی و قاسم ابطحی که باجناق و شریک بودند، باهم ساختند. صبحها و عصرهای سالهای دهه پنجاه، اینقدر زن به این پاساژ میآمد که صدای پایشان، مرا دیوانه میکرد!
در آن سالها، من روزانه نزدیک 30 ساعت درست میکردم و 150 تا 180 تومان درمیآوردم و پس از پرداخت هزینههایم و مزد کارگرهایم، روزی 70 تومان درآمد داشتم. آن موقع سه کارگر داشتم که یکیشان نصف روز در هتل شاهعباس کار میکرد و نصف روز پیش من و روزانه پنج تومان دستمزد میگرفت. دو شاگرد دیگرم هم صبح تا غروب پیشم کار میکردند و هرکدام 10 تومان دستمزد میگرفتند. من با این درآمد شش سفر مکه رفتم که آن زمان هر سفر، یک ماه طول میکشید و هزینه آن برای هر نفر 4 هزار تومان بود. آن زمان قیمت سرقفلی هرکدام از مغازههای این پاساژ، 4 تا 5 هزار تومان بیشتر نبود، اما این روزها اوضاع پاساژ خوب نیست و گاه پیش میآید 10 روز دشت نمیکنم.
در دهههای 40 و 50، دو طبقه بالایی پاساژ ایفل، پر از کتوشلواردوزی بود و خیاطی به نام آقاحبیب و پدرش، خیاطی معروف «ابتکار مد» را در گوشه طبقه چهارم پاساژ داشتند که لباسهای مقامات عالیرتبه کشور را میدوخت. او 18 شاگرد هم در کارگاه بزرگی در همین طبقه داشت. آقاحبیب هوای من را هم داشت و لباسی را که از بقیه برای دوختن آن، 800 تومان میگرفت، به من 400 تومان میفروخت. آن سالها قیمت مصوب اتاق اصناف برای هر دست لباس، 400 تومان بود و آقاحبیب نوشتهای در مغازهاش زده بود که بر روی آن نوشته بود، «لباس اتاق اصنافی میخواهی یا لباس خوب؟» حبیب سیدترکی بعدها دکانش را فروخت و در خانهاش برای دکترها لباس میدوخت.
روبروی در ورودی طبقه همکف پاساژ هم فردی به نام سخیطبع مانتو میفروخت که اکنون مانتوفروشی شوکرز بهجای آن قرار دارد.
طبقه زیرزمین پاساژ، هم پر از مغازههای بچهگانهفروشی بود و در طبقه همکف آن، مغازههای زنانهفروشی، بلورفروشی و پیراهنفروشی وجود داشت. آقای دیانی در طبقه همکف وسایل خانه و سینی میفروخت، آمیرزاعلی هم چایفروشی داشت و یک چای صندوقی سی کیلویی را سه هزار تومان میفروخت. آقای کاظمی هم فرشفروشی داشت. در طبقه زیرزمین هم روبروی مغازه من در کنار پلهها، یک سلمانی بود که با 25 ریال اصلاح میکرد و بعداً با سه تومان و پسازآن با پنج تومان. حالا بهجای آنیک پیراهنفروشی بازشده است. کنار آنهم لباسفروشی «قصر کودک» بود. آقای امینی هم اینجا شلوار لی و لباسهای مردانه میفروخت و حالا مغازهاش را فروخته و خانهنشین شده است. کنار مغازه او دو دهانه بچهگانهفروشی به نام «ستاره آبی» بود.
صاحبان دکانهای این پاساژ، این روزها مدام ظاهر مغازههایشان را تغییر میدهند تا بلکه به فروششان کمک کند، ولی فایدهای ندارد، درحالیکه در روزهای دهه 50 آنقدر فروش داشتند که گاه همزمان 30 مشتری در مغازههایشان بود. در آن سالها من با 600 تومان، یکدست لباس کامل شامل کفش، جوراب، کتوشلوار و جلیقه برای بچهام میخریدم.
پاساژ ایفل این روزها ورشکسته است، بهویژه از شش ماه پیش که روبروی آن را کندند و خیابان چهارباغ را نصفهنیمه پیادهراه کردند.
روغنی، مؤسس این پاساژ ابتدا نفتفروش بود و بعد این دو پاساژ را ساخت. او اینجا را با پول حلال ساخت و به من گفت بعد از ساختن اینجا به مکه رفته و ازخداخواسته هرکس در این پاساژ کار کرد، بهجایی برسد. همینطور هم شد و مثلاً من توانستم از کاسبیام در اینجا خانه بخرم.
من از ابتدا تنها ساعتساز این پاساژ بودم و وقتی شروع به کار در مغازهام کردم، دا هنوز کامل ساخته نشده بود. آن روزها اینجا شلوغ بود، اما حالا زیاد کار به ما نمیخورد.
یادم است یک روز در سال 52 یا 53 ما را به شهرداری دعوت کردند و گفتند میخواهیم وسط چهارباغ را سنگفرش کنیم و به همین دلیل مالیات امسالتان بیشتر از سالهای دیگر است. گفتند اصفهان است و یک چهارباغ و این خیابان، مهمانخانه این شهر است. در آن سالها، در نزدیکی این پاساژ، سینما مایاک بود. سینما آسیا هم در کوچه فتحیه قرار داشت و فیلمهای تکراری اکران میکرد، خانه سردار اعظم و حاج میرزاعلی روغنی هم در این کوچه بود. یکخانه هم بود که ارحام صدر در آنیک فیلم بازی کرد. کفاشی و ساندویچی هم در این کوچه بود. کوچه فتحیه از نزدیکی پاساژ ایفل تا مدرسه بهشتآیین امتداد داشت، اما بعدها خرابش کردند و بهجایش پارک ساختند.
ساعتساز