اکران برترینهای سینمای کوتاه ایران در اصفهان
پاتوق فیلم کوتاه اصفهان در برنامه این هفته خود، فیلمهای «روتوش» به کارگردانی کاوه مظاهری و «دختری در میان اتاق» به کارگردانی کریم لک زاده را بهعنوان فیلمهای برگزیده سال گذشته سینمای کوتاه ایران اکران کرد و فرزاد طبایی، منتقد سینما به بررسی آنها پرداخت.
سمیرا قاسمی - اصفهان امروز : پاتوق فیلم کوتاه اصفهان در برنامه این هفته خود، فیلمهای «روتوش» به کارگردانی کاوه مظاهری و «دختری در میان اتاق» به کارگردانی کریم لک زاده را بهعنوان فیلمهای برگزیده سال گذشته سینمای کوتاه ایران اکران کرد و فرزاد طبایی، منتقد سینما به بررسی آنها پرداخت.
«روتوش» که تاکنون موفق به کسب جوایز بسیاری از جشنوارههای ملی و بینالمللی شده، داستان خود را با کنش کشته شدن همسر یک زن جلوی چشمان او آغاز میکند و فیلم با ماجراهای بعدی این زن ادامه مییابد.
طبایی، بعد از اکران «روتوش» با اشاره به تشویق بسیار تماشاگران اظهار داشت: این تشویقها نمایانگر تجربه چنین دشواریهایی در زیست و زندگی همه ماست، موقعیتهایی که همه شاید بهنوعی آن را تجربه کردهایم و بعدها با بازآفرینی آن در ذهنمان به این میاندیشیم که چرا در شرایطی که میتوانستیم زندگیمان را تغییر دهیم، دست به یک عمل بهموقع نزدیم. درواقع صدای دستهای شما، صدای این میل سرکوبشده درون همه ماست که به هر دلیلی نتوانستهایم به آن دست پیدا کنیم. ایده فیلم «روتوش» بسیار جسورانه است و در مورد نام آن باید بگویم معادل دقیق شغل شخصیت این فیلم نبود.
وی افزود: در این فیلم، کارگردان به جزئیات توجه ویژه داشته و این را در توجه زن به تمام جزئیات عکسی که در حال ویرایش آن است، بهخوبی میتوان دید. این توجه به جزئیات، ما را با روایت سازی روبرو میکند و دقت کارگردان و فیلمنامهنویس را میرساند. برگهای لب پنجره و زنی که در سکانس آخر فقط گوشه یکی از چشمانش خط چشم دارد، ازجمله این جزئیات است. تقابل این زن که همیشه آرایش کمتری نسبت به دیگر همکارانش دارد، در یک جمله هوشمندانه گنجاندهشده و آن زمانی است که همکاران در مورد بچهدار شدن در سن بالا صحبت میکنند و این زن ناخودآگاه مثل مجریان تلویزیونی یک جمله رسمی را دراینباره بیان و ذهن قالبی خود را آشکار میکند. برخورد همکاران با او و تذکر مشکلاتی که با زود بچهدار شدن برای او به وجود آمده و چرخش دوربین و نشان دادن اندوه چهره گوینده همین جمله رسمی، این را به مخاطب القا میکند که اگر فرصتی فراهم شود، او قصد رهایی از بچه خود را نیز خواهد داشت.
طبایی ادامه داد: به دلیل همین امیال سرکوبشده زن، در صحنه توصیه او به همکارانش، حقیقت وارونه جلوه میکند. روانشناسان همقسمتی از محبت والدین به فرزندان را دلالتی بر میل سرکوبشدهای مبنی بر مزاحم بودن فرزندان در زندگی میدانند.
طبایی اضافه کرد: از اینها گذشته، ضعفی در سکانس مهدکودک برای نشان دادن استرس زن دیده میشود که تا حدی برای یک بیننده دقیق، بزرگنمایی است، اما با کمی اغماض میتوان آن را پذیرفت. این فیلم برای من یادآور فیلم «النا» (آندری زویاگینتسف) بود. این دو فیلم ازنظر ایده شباهتهایی دارند. اینکه کارگردان «روتوش»، «النا» را دیده یا نه اهمیتی ندارد، چون فیلمی درخور تحسین ساخته که مخاطب بهراحتی با آن همذات پنداری میکند.
این منتقد سینما در پایان نقد این فیلم با اشاره به موتیف های ارائهشده از شخصیت مرد فیلم گفت: برای ناراضی نشان دادن زن از مرد قصه چند موتیف ارائه میشود که یکی سیگار کشیدن مرد است، یکی حرف زدن خمارگونه او و دیگری رکابی پوشیدنش. به عقیده من، این موتیف ها باقیمانده تصویر مرد بد در دهه شصت است و باید برای تغییر این قالبها مطابق با زمان فعلی تلاش کرد.
طبایی فیلم «دختری در میان اتاق» را هم جذاب دانست، فیلمی که طنز دلنشین آن لبخند به لب مخاطب میآورد و تجربهای موفق از کارگردان این اثر است، اثری که قصه پدر پیری را روایت میکند که پس از سالها، منتظر دیدن دختر خود است که از آلمان میآید. فیلم، نیمنگاهی هم به بحث مهاجران ترکیه به آلمان دارد.
طبایی اظهار داشت: نمونه چنین فیلمی در سینمای ایران کم است و گرچه نمیتوان از فیلم کوتاه انتظار تولید قویتری داشت، اما این اثر، ازلحاظ عمق قاب و دکوپاژ کار خوب و قابل قبولی بود. طبایی ادامه داد: سکانس واپسین فیلم، یادآور فیلم «دیپان» (ژاک اودیار) است که در آن، رویای واپسین دیپان به تصویر کشیده میشود.
در «دختری در میان اتاق» هم با اسلوموشن، موسیقی شاد و تصویر رویای آقاسید که به سمت سرزمین موعودش، آلمان میرود، چنین صحنهای داریم. البته جای پرداختن به این موضوع در این فیلم کوتاه نیست، چراکه انسجام فیلم را به هم میریزد و آن غایت شیرین کلیشهای را که معمول سینماست، وارد فیلم میکند، درحالیکه میتوانست به همان شکل قبلی و بدون رفتوبرگشت از حقیقت به مجاز ادامه یابد. درواقع این صحنه، گویا زنگی برای یادآوری پایان زمان فیلم بوده تا چیزی در جهت تعالی آن. بااینوجود، فیلم تجربه موفقی است و کارگردان با توجه به تفاوت زبانی بازیگرها، زحمت زیادی برای آن کشیده است. شاید اگر برخی محدودیتها نبود، فیلم شکل جذابتری به خود میگرفت.