افول حیات بدنه شرقی چهارباغ
کوچه فتحیه، کافه علی انجیری، هتل گلستان، کافه سیدابوالقاسم و سینما مایاک، تنها برخی از مکانهای مهم اجتماعی بدنه شرقی خیابان چهارباغ در فاصله دروازه دولت تا بازار هنر بودند. مکانهایی که در این سالها از بین رفتند و حیات این خیابان مهم را مخدوش کردند.
خیابان چهارباغ چند سالی است برای بسیاری از ما تبدیلشده به خیابانی پر از خاکوخل و مدام در حال تعمیر و ساخت. شاید همین اجرای طرحهای عمرانی متنوع در این خیابان، جذابیت آن را برای اصفهانیها کم کرده و زمینه افول آن را رقمزده، افولی که کاسبان این خیابان بیش از هر چیز آن را درک کردهاند.
علیآقا، حدودا 70 ساله، صاحب مغازه کتوشلوار فروشی شکوه که جایی در میانه دروازه دولت تا پاساژ ایفل واقعشده، با ناامیدی از این میگوید که چهارباغ در سالهای دهههای 40 و 50 بسیار شلوغتر بود، اما حالا دیگر هیچ خبری در آن نیست و شهرداری خرابش کرده، یکطرفش را برای مترو بسته و طرحهای دیگری هم درجاهای دیگر آن اجرا کرده. او میگوید: «انگار میخواهند اینجا را از دُور بیندازند.»
او از این هم میگوید که دیگر طرحهای شهرداری مثل ساختمان جهاننما هم نهتنها کمکی نکرده که بر عمق فاجعه افزوده است. علیآقا میگوید پاساژی که شهرداری در بدنه شرقی ساخته، هشت ورودی دارد که یکطرف این ورودیها پلهبرقی و طرف دیگرش پیادهرو است. او معتقد است این پاساژ، چشم چهارباغ را کور کرده و اگر کسی بخواهد از مغازههای آن خرید کند، باید در راهروی پاساژ دور بزند تا به آنها برسد.
نهتنها طراحی غیراصولی که مسئله دیگر تغییرات بنیادی در ساحت شهر بدون دخیل کردن شهروندان و ساکنان و مالکان مناطقی است که زیر تغییرات قرار میگیرد. علی آقا این کارهای انجامشده توسط شهرداری را حکم اجبار ارزیابی میکند، روندی که همچنان ادامه دارد.
علیآقا اما سالهای شکوه خیابان چهارباغ را هم خوب به یاد دارد. سالهایی که هنوز بهجای کوچه معروف فتحیه، پارک هشتبهشت ایجاد نشده بود. کوچهای که وقتی خراب شد، مغازهدارهایش بهناچار با شهرداری وارد توافق شدند و مبلغی به نسبت جزئی گرفتند. او علت خراب کردن این کوچه را اجرای طرح تبدیل بدنه شرقی چهارباغ به پارک میداند و انتقاد میکند که درحالیکه ساخت بخشی از بدنه شرقی به دلیل کیفیت پایین آن جواب نداده، میخواهند این طرح را روی تمام بدنه شرقی از دروازه دولت تا بازار هنر پیاده کنند.
علیآقا کوچه فتحیه آن سالها را چنین توصیف میکند: «ورودی کوچه فتحیه از خیابان چهارباغ در نزدیکی مغازه جگرکی معروفی که اکنون در پارک هشتبهشت است، بود و تا مدرسه بهشتآیین ادامه داشت. در کوچه فتحیه، مغازههای زیادی بود، هتل مرمر در آن معروف بود و لباسفروشی اصفهان. سینما هم داشت و سوپرمارکت و کبابی. کوچه فتحیه، پیچوخم زیادی داشت و درنهایت به مدرسه بهشتآیین میرسید و در نزدیکی این مدرسه، این کوچه با کوچه جهانبانی تداخل پیدا میکرد.»
او تعریف میکند که در آن سالها، خیابان باغ گلدسته وجود نداشت و بهجای آن، کوچه جهانبانی در ضلع جنوبی ساختمان شهرداری اصفهان در دروازه دولت بود. این کوچه هم کبابی و بریانیهای مشهوری داشت و اتو شهپر و چندین فروشگاه، نمایشگاه و مسافربری، دیگر مکانهای معروف آن بود. کوچه جهانبانی هم به بیمارستان خورشید و مدرسه ادب هم میخورد و هم به مدرسهای که اکنون به ساختمان آموزشوپرورش تبدیلشده است.
علیآقا یادش میآید که مدرسه ادب هم بسیار وسیع، عالی و بزرگ بود و میدان فوتبال و والیبال داشت، اما بعد آنقدر در خیابانسازیها افتاد که تقریباً نصف شد. یکطرف این مدرسه مادی بود و طرف دیگر آن، کوچهای که به بیمارستان خورشید میخورد.
بدنه شرقی چهارباغ در آن سالها، مکانهای مهم دیگری هم داشته است. علی آقا میگوید: «در نزدیکی دروازه دولت هم ورودی هتل گلستان بود که حالا نردهای به سمت پارک هشتبهشت بهجای آن گذاشتهاند. ورودی دیگر پارک هم ورودی سینما مایاک بوده که هنوز قابهای گچی پوستر فیلمها در دیوارهای آن دیده میشود. این سینما یک دالان 12 متری داشت که آن را آتش زدند.»
او یادش میآید که هتل گلستان را هم در سال 57 آتش زده شد و بعدها به پارک تبدیل شد. هتلی که در آن، کافه، چایخانه و قهوهخانه علی انجیلی هم بود و یک پاتوق عمده شهری بهحساب میآمد. علی آقا میگوید: «این هتل آنقدر پررفتوآمد بود که دوچرخههای مراجعهکنندگان به آنها ازیکطرف تا دروازه دولت و از طرف دیگر تا خیابان شیخ بهایی پارک میشد. افراد در این کافه مینشستند، چای میخوردند و باهم قرارداد میبستند.»
او با ناراحتی از این هم میگوید که شهرداری، خیابان چهارباغ را از دروازه دولت تا شیخ بهایی پیادهراه و سنگفرش کرده و حالا میخواهد با آنطرف خیابان هم همین کار را بکند.
او میگوید: «میدان نقشجهان را هم پیادهرو کردند، اما آنجا توریست دارد و از این طریق مغازهدارهایش کسب درآمد میکنند، اما مشاغل فعال در خیابان چهارباغ فرق دارد و مناسب جذب توریست نیست و این باعث آسیب دیدن کاسبان آن شده است. البته در سالهای دهه 40 و 50 توریستهای زیادی از چهارباغ دیدن میکردند، اما حالا توریست هم چندان زیاد نیست.»
افول چهارباغ با طرحهای شهری پرانتقاد و بدون توجه به نظر مغازهدارهایی که بعضی 50 سال تمام در این خیابان زیست کردهاند و آن را بهخوبی میشناسند، بهطورجدی حیات اجتماعی و هویت تاریخی این خیابان را تهدید کرده است.