ارزش ریسک کردن را دارم!

«بهنوش بختیاری» برای گفت و گو، به همان اندازه ای که جلوی دوربین می بینیم، پرانرژی و نقدپذیر است.همان طور که از کارنامه دو، سه سال اخیرش پیداست، می خواهد مسیر دیگری را در بازیگری ادامه دهد؛ اما هم چنان نمی تواند از کمدی بگذرد، چون به قول خودش، غریزه اش با کمدی پیوند خورده است.

اصفهان زیبا: «بهنوش بختیاری» برای گفت و گو، به همان اندازه ای که جلوی دوربین می بینیم، پرانرژی و نقدپذیر است.همان طور که از کارنامه دو، سه سال اخیرش پیداست، می خواهد مسیر دیگری را در بازیگری ادامه دهد؛ اما هم چنان نمی تواند از کمدی بگذرد، چون به قول خودش، غریزه اش با کمدی پیوند خورده است. بازیگری که در کنار فعالیت زیادش در سینما و تلویزیون، سعی می کند در حرکت های اجتماعی خیلی پررنگ ظاهر شود و این فعالیت ها، گاهی حواشی بسیاری را برایش رقم زده اند.با این بازیگر دوست داشتنی که عنوان پرطرفدارترین هنرمند ایرانی در شبکه های مجازی را پشت سر خود می بیند، گفت و گویی ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانید.

شما قبل از اینکه وارد جریان بازیگری شوید، منشی صحنه کارگردانان سرشناسی همچون مهرجویی و عیاری بودید؛ دو کارگردانی که می توانستند جنس کارهای آینده شما را مشخص کنند؛ اما شما در آغازین فعالیت های بازیگری تان، خوشبختانه یا متأسفانه به تور دو غول کمدی ساز تلویزیون؛ یعنی مدیری و عطاران گیر افتادید و به نوعی، خیلی ناخواسته در کمدی به فعالیت پرداختید و ادامه دادید. نقش هایی که طی دو، سه سال اخیر از شما دیدیم نشان می دهد که شما گرایش معناداری به سمت درام های اجتماعی و خانوادگی پیدا کردید و حتی برای یک نقش کوتاه اجتماعی، نامزد دریافت سیمرغ هم شدید. این دگردیسی در شما، به معنای شروع دوران جدید و پایانی بر فعالیت های کمیک است؟

بعد از مدتی خواستم بگویم من تنها یک کمدین نیستم؛ من یک بازیگرم، مدرسه تئاتر رفتم و برای بازیگری، ارزش قائلم. مطالعه می کنم و خواهش می کنم به من اعتماد کنید و اجازه بدهید نقش های جدی تر هم بازی کنم. در فیلم«من»، به بنده اعتماد کردند و چهار، پنج سکانس جدی به من دادند که من هم بازی دیگری را آنجا ارائه کردم. دلم می خواهد متفاوت تر کار کنم؛ چون مطمئنم می توانم.هنوز هم نقش های اصلی کمدی را بازی می کنم؛ اما در کنارش، پنج کار جدی دیگر هم دارم: آباجان، مرداد، ماجان، آستیگمات و انزوا. بعد از این چند کار جدی، در کمدی «پا تو کفش من نکن» بازی کردم. فیلمنامه این کار، خیلی خنده دار بود که من قبول کردم در آن بازی کنم. اینکه بعد از چند کار جدی، دوباره در یک کمدی بازی کردم، از دید من اشکالی ندارد. من بازیگرم، الان در تمام دنیا به این شکل است که یک بازیگر، هم کمدی کار می کند و هم کار جدی. بازیگر که نباید بگوید من فقط این ژانر را بازی می کنم؛ من کودک، تئاتر، درام، کمدی کار می کنم، پشت صحنه کار کردم؛ یعنی چیزی در سینما نیست که امتحانش نکرده باشم.ریسک پذیری کارگردانان سخت است؛ ولی چند کارگردانی که به من اعتماد کردند و نقش های جدی تری به من دادند، ثابت کرد که دادن نقش های جدی به من، ارزش ریسک را داشت.از «پا تو کفش من نکن» بگوئید و اینکه تا چه اندازه به این جنس کمدی علاقمند هستید.«پا تو کفش من نکن» یک کمدی مفرح است؛ طبیعتا خیلی آن را دوست دارم. چند بار فیلم را با مردم تماشا کردم و هر بار دیده ام که مردم تا چه اندازه این فیلم را دوست دارند و چقدر می خندند. کمدی «پا تو کفش من نکن»، کمدی شریفی است که یک کارگردان دوست داشتنی، آن را ساخته. خدا را شکر که فیلم بر خلاف تحریم هایی که برایش رقم خورده، توانسته مورد استقبال مردم قرار بگیرد و من از این بابت خیلی خوشحالم.

کلا حاشیه های زیادی اطرافتان است، به طوری که گاهی این حواشی روی فعالیت های هنری شما سایه می اندازد. گاهی احساس می شود این حاشیه ها به صورت عمدی از طرف شما رقم می خورد؛ مانند ماجرای قهر و آشتی شما با تتلو.
ببینید، حاشیه ها همیشه با هنرمند وجود دارد حتی یک انسان عادی هم وقتی کاری خارج از عرف انجام می دهد و یک نفر با دوربین از آن کار، فیلم یا عکس تهیه و در فضای مجازی پخش کند، همان می شود حاشیه. پس حاشیه ها چندان عمدی نیستند. دعوای من با تتلو از طرف ایشان شروع شد. در خبرگزاری فارس من ایشان را اتفاقی دیدم.انسانی نیستم که با کینه زندگی کنم؛ یک عده آدم آنجا نشسته بودند، شیرینی آوردند، خب آدم آشتی می کند دیگر. ضمن اینکه من و ایشان همدیگر را تا آن زمان ندیده بودیم که بخواهیم به آن معنا با یکدیگر قهر کنیم. طبیعتا حاشیه، گریبان یک هنرمند را می گیرد؛ یعنی شما در هر لولی که باشی، بالاخره یک جا حاشیه گریبانت را خواهد گرفت. من خودم در زندگی شخصی ام فقط بین محیط کار و خانه در رفت و آمد هستم؛ نه مهمانی می روم و نه اصلا روابط اضافه دارم؛ ولی حاشیه هست، همه جای دنیا هم هست، مثلا فکر کنید ماه رمضان است و یک نفر بدون اینکه حواسش باشد، یک لیوان آب می خورد، یکی فیلم می گیرد و همان می شود حاشیه یا مثلا همین اتفاقی که اخیرا برای یکی از مجریان تلویزیون افتاده. من نمی خواهم درگیرش شوم.

گویا فارغ از بازیگری، به تهیه کنندگی هم رو آوردید؟
بله، من تهیه کننده فیلم مستند هستم. امسال دو فیلم کوتاه تهیه کردم: یکی در مورد مهاجرت افغان ها و دیگری هم در مورد مواد مخدر در کرمان که جفتش را با دو تا از دستیاران کاربلد سینما کار کردم. تهیه کننده مستند «فصل انگور» هستم که راجع به خودکشی است. تهیه کننده مستند «ترنس» که راجع به ترنس و مصایب آنهاست. من اینها را دارم تهیه می کنم و می خواهم حرفم را با مستندها و فیلم های کوتاهم بزنم. آثاری که می خواهم به سینما حقیقت بفرستم،واقعا پروداکشن دارند و اصلا راحت نبودند.

نمی خواهید کارگردانی فیلم بلند را تجربه کنید؟
کارگردانی را اصلا دوست ندارم؛ اما عاشق تهیه کنندگی هستم. سعی ام را می کنم که وارد تولید فیلم بلند شوم؛ اما فعلا جزو برنامه های یکی، دو سال آینده ام نیست. کمی کار دارم؛ زندگی شخصی ام کار دارد، خودم کار دارم.

شما جزو هنرمندانی هستید که چشم امید به حمایت دولت دارید؟
طبیعتا دولت باید به سینما کمک کند.از دولت توقع دارم که حتما سرمایه کافی در اختیار فیلم ها قرار دهد.ما جوانان فوق مستعد زیادی داریم که باید دولت حمایتشان کند که نمی کند. سال هاست که داریم می گوییم؛ اما دولت این کار را نمی کند. ما نیاز به حمایت دولت داریم فعلا چیزی که دارم در مورد فیلم سازی همه بچه ها می بینم و متأسف می شوم؛ کسانی است که در دوره منشی صحنه بودن من، دستیاری می کردند و 20 سال است پشت صحنه دارند کار می کنند، الان جلوی تجار و کاسبان سر خم می کنند تا بیایند و برای فیلم هایشان سرمایه گذاری کنند و این اتفاق، برای هنرمند و سینما، خیلی بد است.

ارسال نظر