وامواژگان و پیرایش زبان پارسی

بهنام فلاحی متولد 28 خردادماه 1347 محله سیچان اصفهان، پس از بیست سال تحقیق کتاب «فرهنگ فراگیر وامواژگان در زبان پارسی» مشتمل بر شرح و تفسیر 30 هزار وام‌واژه را منتشر کرد. سه شنبه 3 مرداد ماه 1395 کانون ادبی پیرسوک واقع در نگارخانه سیتی‌سنتر اصفهان با همراهی ناشر کتاب، نشر نهفت، برای این کتاب یک برنامه رونمایی برگزار کرد. در این مراسم نویسنده به پرسش‌های حاضران درباره اثر و انگیزه نگارش این اثر پاسخ گفت. دو روز بعد و قبل از سفر نویسنده به آلمان، فرصتی شد تا در نگارخانه استاد حسین فلاحی، پدر نویسنده با وی درباره این اثرش بیشتر به گفتگو بنشینیم.

سعید آقایی/اصفهان امروز: «زبان پارسی دری همچون دیگر زبان‌های زنده جهان در درازنای زمان، شماری واژه از زبان های دیگر به وام گرفته است. دارا بودن وام‌واژه در هیچ زبانی نشانه کاستی برای آن زمان به شمار نمی‌آید، ولی آنچه مایه نگرانی است، به کارگیری بیش از اندازه و نابجای وام‌واژگان آن هم وام‌واژگانی که بی‌هیچ نیازی و تنها برای سخن بازی به دستگاه واژگان زبان ما راه یافته‌اند.» این را بهنام فلاحی می‌گوید که هفته پیش از کتابش «فرهنگ فراگیر وامواژگان در زبان پارسی» رونمایی کرد.

وی این کار را به دلیل دلبستگی‌اش به زبان و فرهنگ ایران، نیازی که به چنین فرهنگ فراگیری در جامعه فارسی زبان حس می‌شد و البته در پاسخ به تحلیل‌هایی که زبان فارسی را از توانمند نمی‌داند، به نگارش درآورده است. پیش از این و در ابتدا خلاصه این اثر در 15 هزار واژه منتشر و مورد استقبال واقع شد و اکنون کل فرهنگ تقدیم خوانندگان و علاقمندان شده است. وی درباره برخی از وامواژگان چنین می‌گوید: «شماری از این وام‌واژگان در درازنای زمان به دستگاه واژگان زبان پارسی درآمده‌اند و به گفته‌ای شناسنامه پارسی دریافت کرده‌اند. هر چند شمار این وام‌واژگان اندک‌اند، ولی بیرون راندن این وام‌واژگان که دیگر بخشی از واژگان پارسی به شمار می‌آیند مایه گسیختگی پیوند ما با ادب پارسی خواهد شد، که این خود زیان فرهنگی هنگفتی را در پی خواهد داشت.» وی در ادامه می گوید:«ساده‌گویی و ساده‌نویسی و همچنین پرهیز از به کارگیری واژگان سخت و سنگین بیگانه بهترین راهکار برای نگاهداری و پاسداری از زبان پارسی خواهد بود.»

در این کتاب نام جامه‌ها، خوراک‌ها، داروها، افزارهای کهن، گیاهان دارویی زبان فارسی دری نیز وجود دارد. وی همچنین می‌گوید: «زبان ابزار اندیشه است و اندیشه و دانش با هم در پیوندی ناگسستنی‌اند. زبان یکی از پایه‌های فرهنگ و از لایه‌های زیرین آن به شمار می‌آید. زبان پدیده‌ای است زنده و همچون هر پدیده زنده دیگری همواره در دگرگونی است و از همین روی نیز پیوسته نیازمند نگاهداری، بازبینی و بازرسی است.» فلاحی ادامه می‌دهد: «هنگامی که به شناسه خود تیزبینانه بنگریم، می‌توانیم دو چیز را به نیکی در آن دربیابیم، که یکی تاریخ ما و دیگری همانا فرهنگ ماست. تنها با شناخت خود و بازگشت به پایه‌های فرهنگی و تاریخی خودمان است که می‌توان از ایستایی فرهنگی بیرون آمد.» به نظر وی و با توجه به برخی از اشعار و متون فارسی، فرهنگ ایران زمین در سنجش با فرهنگ‌های دیگر دارای پنج ویژگی است. این پنج ویژگی عبارتند از: «مهرورزی، خردگرایی، راستی جویی، توانمندی و دانش‌دوستی.»

او درباره مبانی کارش می‌گوید: «اندیشه پیرایش زبان پارسی از واژگان بیگانه، اندیشه نویی نیست. یکی از نخستین پیشگامان این اندیشه پس از فردوسی بزرگ، دانشمند و پزشک پرآوازه خاورزمین پورسیناست. پورسینا کارمایه‌های گرانمایه‌ای از خود به جای گذاشته که از آن میان دانشنامه علایی به زبان پارسی است. از این دانشمند واژگان پیشنهادی چندی به ویژه در برابر وام‌واژگان پزشکی، بر جای مانده است.»

وی کار فرهنگستان‌های نخست زبان و ادب فارسی را بسیار چشمگیر می‌داند: «برای مثال با کار همین گروه‌ها، واژگان سجل، مدعی‌العموم، بلدیه، نظمیه، محکمه و میزان‌الحراره جای خود را به واژگان ساده و همه فهم شناسنامه، دادستان، شهرداری، شهربانی، دادگاه و دماسنج سپردند.» وی درباره این نوع واژه‌گزینی می‌گوید: «گزینش نام واژه برای این دسته از واژگان بیگانه، گزینشی بسیار درست و بجاست، زیرا با برخورد توده‌ها و فرهنگ‌ها با یکدیگر به ناچار دسته‌ای از واژگان بیگانه به زبان راه می‌یابند.» این پژوهشگر می‌گوید: «امروزه دیگر به کار بردن واژگان سخت و سنگین بیگانه نه تنها نشانه دانش و فرهیختگی نیست، بلکه نشان دهنده نادانی و از خودبیگانگی به کارگیرنده این واژگان است.»

نویسنده کتاب فرهنگ فراگیر وام‌واژگان در زبان پارسی می‌گوید: «روند وام‌گیری واژگان در برخورد فرهنگ‌ها با یکدیگر هیچ‌گاه یکسویه نبوده و همان‌گونه که زبان پارسی از زبان‌هایی چون آرامی و یونانی و دیگر زبان‌ها، واژگانی به وام گرفته است، به همین گونه نیز واژگانی از زبان پارسی به این زبان‌ها راه‌یافته‌اند. گزارش رفتن برخی از این واژه‌ها از پارسی به تازی و باز برپشت تازی شده آن به پارسی را می‌توانید در این کتاب بخوانید.» وی همچنین یادآور می‌شود: «به‌کارگیری واژگان ناساییده‌ای از زبان اوستایی و یا پارسی‌میانه و یا واژگانی که از روال دستگاه واژگان پارسی پیروی نمی‌کنند، نه تنها زبان پارسی را از آهنگ زیبای خود بیرون می‌راند و از فهم و رسایی آن می‌کاهد، بلکه مایه جدایی زبان ما با زبان دیگر توده‌های پارسی‌زبان بیرون از مرز ایران می‌شود.»

فرهنگ «فرهنگ فراگیر وامواژگان در زبان پارسی» تألیف بهنام فلاحی در برگیرنده بیش از 30 هزار وامواژه و همکردهای آنها و بیش از 70 هزار برابر پارسی این وام‌واژگان در همه زمینه‌های کاربردی در زبان گفتاری، نوشتاری و دانشی است. وی در این فرهنگ واژگان، روال واژه‌یابی به جای واژه‌سازی را در پیش گرفته است.

ارسال نظر