از تنبورنوازی به دنیای سازسازی
ادیب شاهابراهیمی، نوازنده و سازنده ساز از 9 سالگی نوازندگی را نزد پدربزرگش، مرحوم امراله شاهابراهیمی از بزرگان تنبورنوازی ایران در شهر صحنه کرمانشاه آموخته و 23 سال است که ساز میسازد. او خلاقیتهای مختلفی در ساختن ساز انجام داده و نتیجه آن ابداع چند ساز است که بهدنبال ثبت آنهاست. تحصیل در دانشگاه، پای او را به اصفهان بازکرده تا آموزش و ساختن ساز را در اصفهان ادامه دهد.
لیلا شهبازیان/اصفهان امروز: میگوید اگر پرگار برمیداشتی و از خانهشان در صحنه کرمانشاه یک شعاع 500 متری رسم میکردی بهترین نوازندگان تنبور را در این محدوده مییافتی. در مرکز این شعاع هم خانه آنها بود که پدربزرگش، مرحوم امراله شاهابراهیمی، تنبورنواز بزرگ ایران زندگی میکرد. اصلا پدربزرگ بود که تنبورنوازی را در صحنه رواج داد. قصه هم این بود: «پدربزرگم یک روز جایی بود که نمیتوانست تنبور بزند، میگوید که فلانی تو ساز بزن و او میگوید بلد نیستم، به دیگری و دیگری میگوید و آنها هم میگویند که نمیتوانند. پدربزرگ که تنبور را نزد پدرش آموخته بود و در تار و سهتار، شاگرد استاد احمد اعتضادی از شاگردان درویش خان بود، وقتی میبیند در صحنه آدمهای زیادی نیستند که بتوانند تنبور بزنند، میگوید که اگر این تنبور را توسعه ندهم از بین میرود. از همان موقع شروع میکند به آموزش دادن به افراد بزرگسال، بعد جوانها هم میآیند. او نخستین گروه تنبورنوازی ایران را در صحنه پایهریزی کرد که در جشنواره فرهنگ و هنر آن زمان، اول شد.»
ادیب شاهابراهیمی که نوازندگی در خانوادهشان موروثی است، نواختن تنبور، تار و سهتار را از 9 سالگی نزد پدربزرگش در «صحنه» آموخت. ساختن ساز را هم از حدود 17 سالگی قبل از دوره سربازی با شاگردی نزد استاد سیمچی که از شاگردان استاد عشقی بود، شروع کرد و ساختن سهتار، تنبور، تار، سنتور و کمانچه را از او یاد گرفت. در ویالونسازی هم یک استاد ایتالیایی داشت. حالا در کارگاه سازسازیاش در اصفهان بسیاری از سازها را میسازد. در ویولن سازی، مدرک بینالمللی دارد و دیپلم سه تارسازی و سنتورسازی گرفته. تنبور، تار و سهتار، سازهای اصلیاش در نواختن و آموزش هستند.
او ساخت سازها در زادگاهش صحنه را بسیار متفاوت از دیگر نقاط کشور میداند و میگوید: «25 کیلومتر آن سوی صحنه در کنگاور، سازهای مشقی میسازند و میفروشند. آنجا خانوادگی ساز میسازند مثلا در یک هفته 300، 400 ساز میسازند و با قیمت کم، بازار را از این سازها پر میکنند؛ اما سازسازان صحنه بسیار قوی هستند و سازهای خوبی میسازند.»
تحصیل در دانشگاه، پای این هنرمند را به شهرضا و بعد اصفهان باز کرد. سال 78 دانشجوی رشته روابط بینالملل در شهرضا شد و دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در این رشته را در دانشگاه شهرضا خواند و در همان زمان شروع به تدریس ساز در برخی از آموزشگاههای شهرضا کرد، گروه تشکیل داد و ساز هم ساخت. حالا 13 سال است که شاهابراهیمی به اصفهان آمده و در آموزشگاههایی چون شهید آوینی (باشگاه کارگران)، رودکی و سوره (حوزه هنری) تدریس داشته و حالا در کنار تدریس خصوصی، شنبهها در آموزشگاه آریا و سهشنبهها نیز در آموزشگاه کانون در تهران تنبور تدریس میکند. ساز اصلیاش در آموزش، تنبور است و گاهی دیوان و دوتار هم یاد میدهد. شاهابراهیمی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه نیز است.
تدریس تنبور او به شیوه آکادمیک رایج در آموزشگاههای موسیقی نیست. او میگوید: «آموزش تنبور در صحنه خیلی تفاوت دارد با تدریس امروز آن در آموزشگاههای موسیقی. اگر تنبور را بخواهیم تقسیمبندی کنیم قسمت اصلیاش آهنگها و مقامهایی است که در خانقاه میزنند. آهنگهایی هم بهصورت مقامهای باستانی است که در زمان و مکان خاص خودش اجرا میشود، یک سری از آهنگها هم هستند که جدید اجرا میشوند مثل کارهایی که آقایان ناظری، عالی نژاد و کیخسرو پورناظری اجرا میکنند. تنبور دو قسمت میشود؛ یکی حوزه گوران و دیگری صحنه، حوزه گوران که بنا بر آدابورسوم و لحن و گویش، نوع زدن با صحنه متفاوت است. در صحنه تکنیکیتر، مشخصتر و روانتر تنبور میزنند و خیلی هم تاکید دارند که ما اصیل تنبور میزنیم. در مکتب قدیم، سمت گوران میتوان از عابدین خادمی و سمت صحنه از درویش امیر حیاتی و امراله شاهابراهیمی، پدربزرگم نام برد و در مکتب جدید هم از مرحوم عالی نژاد. آموزش تنبور حالا شده آموزش فرمهای جدید و دیگر مقام نوازی نمیکنند که ضعف بزرگی است.»
او درباره شیوه تدریس تنبور خود می گوید: «من مقامنوازی درس میدهم و مقامهایی هم که میزنم در جاهای دیگر نمیزنند. بااینکه شاگردانم بومی نیستند اما باید با همان لحن و حالت کسی که کرد زبان است اجرا کنند؛ این قسمت مقام نوازیاش است اما آهنگهایمان جدید است و تنوع تکنیکیمان را بالا میبریم. شما چند دقیقه برای کسی تنبور بزنید اگر دوست نداشته باشد خسته میشود، باید تنوع تکنیکی را بسیار بالا برد و احساس را سوار بر تکنیک کرد تا بر روی مخاطب تاثیر
بگذارد.»
شاهابراهیمی که 23 سال است ساز میسازد، خلاقیتهایی نیز در ساختن ساز داشته، ازجمله چند ساز در کارگاهش نشان میدهد که در پی ثبت آنهاست. او میگوید: «در سازسازی شما یا باید دقیقا به همان فرم و شکلی که کسی از شما خواسته ساز بسازی یا ذوق و سلیقهای داشته باشی که خلاقیتهایی در کار انجام بدهی. من به سبکهای قدیمی، ساز میسازم با همان متریال کهنه و قدیمی و از چسبهای حیوانی استفاده میکنم اما نوع تراش و نوع ساختم کاملا بهروز و جدید است. در این 23 سالی که ساز میسازم، 16 سال است که اندازههای مختلف را جابهجا کردهام و تغییر دادهام تا بهاندازه های مطلوب برسم. خواندن کتابهای سازسازی مثل ویولن و گیتار و ترجمه آنها کمک بزرگی به من کرده و باعث پیشرفتم شده. اروپاییها و آمریکاییها سازسازی را بهروز و علمی انجام میدهند اما در ایران بیشتر تجربی کار میشود.»
«کابوک» به معنی آشیانه پرنده نامی است که او برای گروه موسیقیاش که حدود 10 عضو دارد انتخاب کرده است. «وقتیکه سال 85 در حوزه هنری اصفهان تدریس میکردم شاگردان خوبی داشتم و گروه ساز هم برای خانمها و هم برای آقایان تشکیل دادم، بچهها در کنسرتهای آموزشی شرکت میکردند و خیلی خوب بودند. خواننده هم از دوستانم بود. بعد از مدتی این گروه دیگر فعال نبود و بعد دوباره شروع کردم به چیدن گروهی با فرم جدید. یک نفر باید در گروه به کار بیاید. عود زنم را یک روز در تاکسی که هم مسیر بودیم پیدا کردم. او دانشکده موسیقی رفته بود و جایی هم اجرا نکرده بود. خوانندهام را نزدیک کارگاه پیدا کردم. برایم خیلی مهم است که اعضای گروهم همدل باشند. نوازندههای تنبور؛ حسن سلامتی، مسلم سرکلان، مسعود طباطبایی، مهدی اسماعیلی، نازنین شیخ ابومسعود و مهدی ضیایی از شاگردانم هستند. اعضای کوبهای گروه نیز بسیار قوی هستند. نوازنده دف، استاد حمید گوشبُر است که از قروه کردستان میآید، ضرب را استاد مهرداد مهدوی میزند که خیلی قوی است. طبل و چند ساز دیگر را دوستم، نیما صفدریان که استاد نقاشی هم هست میزند. این سه نفر کوبهای گروه، 10 ساز مختلف را میزنند. خواننده کردی گروه هم علی امینی است. هر هفته دوشنبه عصر تمرین داریم و سال دیگر قرار است دو کنسرت برگزار
کنیم.»
شاهابراهیمی کُرد که خوی سرسختی و مبارزه در حرفهایش نشسته و در آموزش هم سختگیر است، میگوید که خیلی برایش مهم است که شاگردانش از همه بهتر باشند و خوب ساز بزنند. «به کسی که برای آموزش پیش من میآید میگویم که باید مثل یک چشمه سیال باشی نه مثل یک حوض که در آن آب بریزند. او اول باید به آنچه میگویم گوش بدهد، بعد اجازه دارد یک سری خلاقیتها را در کارهایش انجام دهد و در دوره عالی که مقام نوازی است باید همراه من بداههنوازی کند و اجبار دارد که 10 دقیقه برود در فلان دستگاه و برای من بزند. خیلیها میترسند و دلهره دارند اما من آنقدر این کار را انجام میدهم تا بتوانند.»
ادیب شاهابراهیمی که نوازندگی در خانوادهشان موروثی است، نواختن تنبور، تار و سهتار را از 9 سالگی نزد پدربزرگش در «صحنه» آموخت. ساختن ساز را هم از حدود 17 سالگی قبل از دوره سربازی با شاگردی نزد استاد سیمچی که از شاگردان استاد عشقی بود، شروع کرد و ساختن سهتار، تنبور، تار، سنتور و کمانچه را از او یاد گرفت. در ویالونسازی هم یک استاد ایتالیایی داشت. حالا در کارگاه سازسازیاش در اصفهان بسیاری از سازها را میسازد. در ویولن سازی، مدرک بینالمللی دارد و دیپلم سه تارسازی و سنتورسازی گرفته. تنبور، تار و سهتار، سازهای اصلیاش در نواختن و آموزش هستند.
او ساخت سازها در زادگاهش صحنه را بسیار متفاوت از دیگر نقاط کشور میداند و میگوید: «25 کیلومتر آن سوی صحنه در کنگاور، سازهای مشقی میسازند و میفروشند. آنجا خانوادگی ساز میسازند مثلا در یک هفته 300، 400 ساز میسازند و با قیمت کم، بازار را از این سازها پر میکنند؛ اما سازسازان صحنه بسیار قوی هستند و سازهای خوبی میسازند.»
تحصیل در دانشگاه، پای این هنرمند را به شهرضا و بعد اصفهان باز کرد. سال 78 دانشجوی رشته روابط بینالملل در شهرضا شد و دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در این رشته را در دانشگاه شهرضا خواند و در همان زمان شروع به تدریس ساز در برخی از آموزشگاههای شهرضا کرد، گروه تشکیل داد و ساز هم ساخت. حالا 13 سال است که شاهابراهیمی به اصفهان آمده و در آموزشگاههایی چون شهید آوینی (باشگاه کارگران)، رودکی و سوره (حوزه هنری) تدریس داشته و حالا در کنار تدریس خصوصی، شنبهها در آموزشگاه آریا و سهشنبهها نیز در آموزشگاه کانون در تهران تنبور تدریس میکند. ساز اصلیاش در آموزش، تنبور است و گاهی دیوان و دوتار هم یاد میدهد. شاهابراهیمی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه نیز است.
تدریس تنبور او به شیوه آکادمیک رایج در آموزشگاههای موسیقی نیست. او میگوید: «آموزش تنبور در صحنه خیلی تفاوت دارد با تدریس امروز آن در آموزشگاههای موسیقی. اگر تنبور را بخواهیم تقسیمبندی کنیم قسمت اصلیاش آهنگها و مقامهایی است که در خانقاه میزنند. آهنگهایی هم بهصورت مقامهای باستانی است که در زمان و مکان خاص خودش اجرا میشود، یک سری از آهنگها هم هستند که جدید اجرا میشوند مثل کارهایی که آقایان ناظری، عالی نژاد و کیخسرو پورناظری اجرا میکنند. تنبور دو قسمت میشود؛ یکی حوزه گوران و دیگری صحنه، حوزه گوران که بنا بر آدابورسوم و لحن و گویش، نوع زدن با صحنه متفاوت است. در صحنه تکنیکیتر، مشخصتر و روانتر تنبور میزنند و خیلی هم تاکید دارند که ما اصیل تنبور میزنیم. در مکتب قدیم، سمت گوران میتوان از عابدین خادمی و سمت صحنه از درویش امیر حیاتی و امراله شاهابراهیمی، پدربزرگم نام برد و در مکتب جدید هم از مرحوم عالی نژاد. آموزش تنبور حالا شده آموزش فرمهای جدید و دیگر مقام نوازی نمیکنند که ضعف بزرگی است.»
او درباره شیوه تدریس تنبور خود می گوید: «من مقامنوازی درس میدهم و مقامهایی هم که میزنم در جاهای دیگر نمیزنند. بااینکه شاگردانم بومی نیستند اما باید با همان لحن و حالت کسی که کرد زبان است اجرا کنند؛ این قسمت مقام نوازیاش است اما آهنگهایمان جدید است و تنوع تکنیکیمان را بالا میبریم. شما چند دقیقه برای کسی تنبور بزنید اگر دوست نداشته باشد خسته میشود، باید تنوع تکنیکی را بسیار بالا برد و احساس را سوار بر تکنیک کرد تا بر روی مخاطب تاثیر
بگذارد.»
شاهابراهیمی که 23 سال است ساز میسازد، خلاقیتهایی نیز در ساختن ساز داشته، ازجمله چند ساز در کارگاهش نشان میدهد که در پی ثبت آنهاست. او میگوید: «در سازسازی شما یا باید دقیقا به همان فرم و شکلی که کسی از شما خواسته ساز بسازی یا ذوق و سلیقهای داشته باشی که خلاقیتهایی در کار انجام بدهی. من به سبکهای قدیمی، ساز میسازم با همان متریال کهنه و قدیمی و از چسبهای حیوانی استفاده میکنم اما نوع تراش و نوع ساختم کاملا بهروز و جدید است. در این 23 سالی که ساز میسازم، 16 سال است که اندازههای مختلف را جابهجا کردهام و تغییر دادهام تا بهاندازه های مطلوب برسم. خواندن کتابهای سازسازی مثل ویولن و گیتار و ترجمه آنها کمک بزرگی به من کرده و باعث پیشرفتم شده. اروپاییها و آمریکاییها سازسازی را بهروز و علمی انجام میدهند اما در ایران بیشتر تجربی کار میشود.»
«کابوک» به معنی آشیانه پرنده نامی است که او برای گروه موسیقیاش که حدود 10 عضو دارد انتخاب کرده است. «وقتیکه سال 85 در حوزه هنری اصفهان تدریس میکردم شاگردان خوبی داشتم و گروه ساز هم برای خانمها و هم برای آقایان تشکیل دادم، بچهها در کنسرتهای آموزشی شرکت میکردند و خیلی خوب بودند. خواننده هم از دوستانم بود. بعد از مدتی این گروه دیگر فعال نبود و بعد دوباره شروع کردم به چیدن گروهی با فرم جدید. یک نفر باید در گروه به کار بیاید. عود زنم را یک روز در تاکسی که هم مسیر بودیم پیدا کردم. او دانشکده موسیقی رفته بود و جایی هم اجرا نکرده بود. خوانندهام را نزدیک کارگاه پیدا کردم. برایم خیلی مهم است که اعضای گروهم همدل باشند. نوازندههای تنبور؛ حسن سلامتی، مسلم سرکلان، مسعود طباطبایی، مهدی اسماعیلی، نازنین شیخ ابومسعود و مهدی ضیایی از شاگردانم هستند. اعضای کوبهای گروه نیز بسیار قوی هستند. نوازنده دف، استاد حمید گوشبُر است که از قروه کردستان میآید، ضرب را استاد مهرداد مهدوی میزند که خیلی قوی است. طبل و چند ساز دیگر را دوستم، نیما صفدریان که استاد نقاشی هم هست میزند. این سه نفر کوبهای گروه، 10 ساز مختلف را میزنند. خواننده کردی گروه هم علی امینی است. هر هفته دوشنبه عصر تمرین داریم و سال دیگر قرار است دو کنسرت برگزار
کنیم.»
شاهابراهیمی کُرد که خوی سرسختی و مبارزه در حرفهایش نشسته و در آموزش هم سختگیر است، میگوید که خیلی برایش مهم است که شاگردانش از همه بهتر باشند و خوب ساز بزنند. «به کسی که برای آموزش پیش من میآید میگویم که باید مثل یک چشمه سیال باشی نه مثل یک حوض که در آن آب بریزند. او اول باید به آنچه میگویم گوش بدهد، بعد اجازه دارد یک سری خلاقیتها را در کارهایش انجام دهد و در دوره عالی که مقام نوازی است باید همراه من بداههنوازی کند و اجبار دارد که 10 دقیقه برود در فلان دستگاه و برای من بزند. خیلیها میترسند و دلهره دارند اما من آنقدر این کار را انجام میدهم تا بتوانند.»