طوماربازنشستگان آموزش و پرورش در انتظار پاسخ
بازنشستگان آموزش و پرورش در حال امضای طوماری هستند که واکنشی است نسبت به سرنوشت قانون مدیریت خدمات کشوری و وضعیت همسانسازی حقوق آنها. موادی از این قانون پس از حدود 10 سال معطل مانده و سطح برابری حقوق بازنشستگان حدود 68 درصد تنزل کرده است. با این حال بازنشستگان از اینکه دولت همسانسازی را در روندی تدریجی به پایان برنامه ششم توسعه محول کند، موافق نیستند.
احمدرضا جلوه نژاد/اصفهان امروز: چهارشنبه گذشته، کانون بازنشستگان آموزش و پرورش اصفهان همچون بیشتر روزهای سال پر رفت و آمد بود. یک خانه دو طبقه و بهنسبت قدیمی در خیابان فلسطین، محلی که حدود 7 هزار بازنشسته آموزش و پرورش اصفهان برای پیگیری مسائل صنفیشان به آنجا مراجعه میکنند.
بیش و کم میتوان چهرههای قدیم که عمری در مدارس این شهر به نسلهای پی در پی جوانان این شهر ادب و دانش و هنر آموختند را به نظاره نشست، افرادی که چه بسا از نفس افتاده و خسته از تلاش سالیان، چندان رنگی از انرژی و ابهتی که در کلاسهای درس در چشم دانشآموزان تحسین برانگیز مینمود را تداعیگر نیستند.
سید محمد معزالدین، دبیر قدیم ادبیات، در میان پلکان طبقه اول و دوم حالش متغیر شده و تعادلش به هم میخورد اما نفر کناری هوایش را دارد. شارژ باتری قلب معزالدین رو به پایان است، و باید تا حدود سه چهار ماه دیگر برای تعویض آن اقدام کند، چیزی که نیازمند 38 میلیون تومان هزینه است و به گفته وی بیمه تنها حدود 17 میلیون تومان از آن را تقبل میکند. وی که با شوخ طبعی اشارهای مختصر دارد به آنچه «کلکسیون بیماریهای خود» مینامد، میگوید: «اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم/ که دل آزرده شوی ور نه سخن بسیار است.»
ناکارامدی بیمه تکمیلی ظاهرا یکی از همان «سخنهای بسیار» است که از آن میگذرد اما معزالدین، از بیان یک تک جمله مضایقه نمیکند و معتقد است: «آنچه بازنشستگان را رنج میدهد، تبعیض است.»
وی که سال 75 بعد از 39 سال خدمت در آموزش و پرورش و مجموع 46 سال کار در دستگاه های دولتی بازنشسته شده، میگوید: «فهرستی از تبعیضها بازنشستگان آموزش و پرورش را آزار میدهد، تبعیض در سطح مستمری به نسبت دیگر دستگاهها، تبعیض میان شاغلین و بازنشستگان در خود آموزش و پرورش و یکی هم تبعیض میان بازنشستگان پیش از سال 79 و پس از آن.»
او ادامه میدهد: «اگر پول نیست چرا برخی حقوقهای دهها میلیونی میگیرند و اگر هست، چرا برای همه نیست. در دولت های نهم و دهم، 800 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم ولی مطالبات معوق قانون خدمات کشوری همچنان انباشته شد. ظاهرا پول هست اما ارادهای برای حل مسائل نیست.» وی میافزاید: «یک دبیر بازنشسته فیزیک اصفهان که در 1328 از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده، بعد از 35 سال تدریس در بالاترین سطح آموزش و پرورش حقوق بازنشستگیاش به دو میلیون تومان نمیرسد، حال آنکه نه تنها چنین حقوق پایینی برای بازنشستهای با این سابقه و سطح سوادی اینچنین در هیچ دستگاه دیگری نمیبینیم که شاغلین در این سطح هم دستکم بیش از یکمیلیون و 200 هزار تومان بیشتر حقوق میگیرند.»
در حیاط کانون، اما دهها بازنشسته آموزش و پرورش در حال امضای طوماری به عنوان دادخواست، خطاب به کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی هستند. همزمان با بررسی برنامه ششم توسعه و نیز لایحه بودجه سال آتی کل کشور بندهای مربوط به همسانسازی بازنشستگان کشوری و از جمله معلمان یکی از حساسترین بخش های این برنامه توسعه و نیز لایحه بودجه به شمار میرود و البته زیر چکشکاری دولت و مجلس هم قرار دارد.
رضا باغبان، از امضاکنندگان این طومار میگوید: «ذیل ماده 109 قانون مدیریت خدمات کشوری که در سال 86 از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب شد، بر مبنای آن مستمری بازنشستگان کشوری باید همسان با نرخ تورم افزایش پیدا میکرد. این قانون از زمان تصویب از سال 86 تا سال 91 اجرایی نشد و دیوان عدالت اداری بارها در پاسخ به دادنامههای بازنشستگان آموزش و پرورش، اجرایی نشدن آن را خلاف قانون دانست. اما حالا چرخشی در موضعگیریهای پیشین حتی از سوی دیوان عدالت اداری نیز دیده میشود و یک نوع همسویی با دولت برای تغییر در بندهایی از این قانون به وجود آمده که بازنشستگان با آن موافق نیستند.»
امیر پویانفر، عضو هیئت مدیره کانون بازنشستگان آموزش و پرورش اصفهان میگوید: «برمبنای محاسبات خود دولت، پرداختی به بازنشستگان آموزش و پرورش طی سالهای 86 تا به امروز حدود 68 درصد از مبلغ تعیین شده توسط قانون کمتر است.» وی ادامه میدهد: «آنچه همواره صندوق بازنشستگی کشوری را در اجرا نکردن قانون برکنار گذاشته است، بهانهای است تحت عنوان «تأمین نشدن بودجه» عبارتی که البته وجاهت قانونی ندارد.»
حال در طوماری که بازنشستگان آموزش و پرورش در حال جمعآوری امضا برای آن هستند، پیشنهاد شده که ماده 109 قانون مدیریت خدمات دولتی به شکل زیر تغییر کند: «به منظوررفع نابرابری ها و تبعیض پیش آمده در سنوات گذشته به دلیل عدم اجرای کامل قانون خدمات کشوری در مورد کلیه بازنشستگان، دولت مکلف است با رعایت ماده 125 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 1386 ازابتدای سال 96 و اجرای احکام حقوق آنها در فروردین ماه اختلاف موجود بین حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری در سنوات مختلف را همسان سازی کند، به نحوی که از ابتدای سال 96 اختلاف حقوق هیچ یک از بازنشستگان، وظیفه بگیران و متوفیان کشوری و لشکری که بازنشسته، موظف یا فوت شده و میشود پس از اعمال ضریب سالیانه از 90 درصد آخرین حقوق و فوق العاده های مشمول کسور بازنشستگی شاغلان دیگر ادارات و دستگاهها در همان سال کمتر نباشد.»
این در حالی است که دولت برای رسیدن به معیاری اینچنین قول پایان دوره پنج ساله برنامه ششم را داده است و دیون گذشته نیز چندان سرنوشت روشنی ندارد. برای همسانسازی حقوق بازنشستگان آموزش و پرورش، بر مبنای سنوات بازنشستگی ممکن است تا حدود 70 درصد به حقوق آنان اضافه شود، آنچه که دولت میخواهد آن را در روندی تدریجی طی پنج سال آینده تحقق بخشد.
بازنشستگان آموزش و پرورش که اما شرایط امروز را دشوار میبینند، و طی سالهای اخیر جز وعده و وعید چندان اثر مثبتی از قانون ندیده و اجرای قوانین مصوب را بی ضمانت دیدهاند میگویند که زیر فشار زندگی هم ازنظر معیشتی خرد شدهاند و هم منزلتشان به بازی گرفته شده است. عموم بازنشستگان آموزش و پرورش متفقالقولاند که حقوق اغلبشان زیر خط فقر است.
بیش و کم میتوان چهرههای قدیم که عمری در مدارس این شهر به نسلهای پی در پی جوانان این شهر ادب و دانش و هنر آموختند را به نظاره نشست، افرادی که چه بسا از نفس افتاده و خسته از تلاش سالیان، چندان رنگی از انرژی و ابهتی که در کلاسهای درس در چشم دانشآموزان تحسین برانگیز مینمود را تداعیگر نیستند.
سید محمد معزالدین، دبیر قدیم ادبیات، در میان پلکان طبقه اول و دوم حالش متغیر شده و تعادلش به هم میخورد اما نفر کناری هوایش را دارد. شارژ باتری قلب معزالدین رو به پایان است، و باید تا حدود سه چهار ماه دیگر برای تعویض آن اقدام کند، چیزی که نیازمند 38 میلیون تومان هزینه است و به گفته وی بیمه تنها حدود 17 میلیون تومان از آن را تقبل میکند. وی که با شوخ طبعی اشارهای مختصر دارد به آنچه «کلکسیون بیماریهای خود» مینامد، میگوید: «اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم/ که دل آزرده شوی ور نه سخن بسیار است.»
ناکارامدی بیمه تکمیلی ظاهرا یکی از همان «سخنهای بسیار» است که از آن میگذرد اما معزالدین، از بیان یک تک جمله مضایقه نمیکند و معتقد است: «آنچه بازنشستگان را رنج میدهد، تبعیض است.»
وی که سال 75 بعد از 39 سال خدمت در آموزش و پرورش و مجموع 46 سال کار در دستگاه های دولتی بازنشسته شده، میگوید: «فهرستی از تبعیضها بازنشستگان آموزش و پرورش را آزار میدهد، تبعیض در سطح مستمری به نسبت دیگر دستگاهها، تبعیض میان شاغلین و بازنشستگان در خود آموزش و پرورش و یکی هم تبعیض میان بازنشستگان پیش از سال 79 و پس از آن.»
او ادامه میدهد: «اگر پول نیست چرا برخی حقوقهای دهها میلیونی میگیرند و اگر هست، چرا برای همه نیست. در دولت های نهم و دهم، 800 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم ولی مطالبات معوق قانون خدمات کشوری همچنان انباشته شد. ظاهرا پول هست اما ارادهای برای حل مسائل نیست.» وی میافزاید: «یک دبیر بازنشسته فیزیک اصفهان که در 1328 از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده، بعد از 35 سال تدریس در بالاترین سطح آموزش و پرورش حقوق بازنشستگیاش به دو میلیون تومان نمیرسد، حال آنکه نه تنها چنین حقوق پایینی برای بازنشستهای با این سابقه و سطح سوادی اینچنین در هیچ دستگاه دیگری نمیبینیم که شاغلین در این سطح هم دستکم بیش از یکمیلیون و 200 هزار تومان بیشتر حقوق میگیرند.»
در حیاط کانون، اما دهها بازنشسته آموزش و پرورش در حال امضای طوماری به عنوان دادخواست، خطاب به کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی هستند. همزمان با بررسی برنامه ششم توسعه و نیز لایحه بودجه سال آتی کل کشور بندهای مربوط به همسانسازی بازنشستگان کشوری و از جمله معلمان یکی از حساسترین بخش های این برنامه توسعه و نیز لایحه بودجه به شمار میرود و البته زیر چکشکاری دولت و مجلس هم قرار دارد.
رضا باغبان، از امضاکنندگان این طومار میگوید: «ذیل ماده 109 قانون مدیریت خدمات کشوری که در سال 86 از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب شد، بر مبنای آن مستمری بازنشستگان کشوری باید همسان با نرخ تورم افزایش پیدا میکرد. این قانون از زمان تصویب از سال 86 تا سال 91 اجرایی نشد و دیوان عدالت اداری بارها در پاسخ به دادنامههای بازنشستگان آموزش و پرورش، اجرایی نشدن آن را خلاف قانون دانست. اما حالا چرخشی در موضعگیریهای پیشین حتی از سوی دیوان عدالت اداری نیز دیده میشود و یک نوع همسویی با دولت برای تغییر در بندهایی از این قانون به وجود آمده که بازنشستگان با آن موافق نیستند.»
امیر پویانفر، عضو هیئت مدیره کانون بازنشستگان آموزش و پرورش اصفهان میگوید: «برمبنای محاسبات خود دولت، پرداختی به بازنشستگان آموزش و پرورش طی سالهای 86 تا به امروز حدود 68 درصد از مبلغ تعیین شده توسط قانون کمتر است.» وی ادامه میدهد: «آنچه همواره صندوق بازنشستگی کشوری را در اجرا نکردن قانون برکنار گذاشته است، بهانهای است تحت عنوان «تأمین نشدن بودجه» عبارتی که البته وجاهت قانونی ندارد.»
حال در طوماری که بازنشستگان آموزش و پرورش در حال جمعآوری امضا برای آن هستند، پیشنهاد شده که ماده 109 قانون مدیریت خدمات دولتی به شکل زیر تغییر کند: «به منظوررفع نابرابری ها و تبعیض پیش آمده در سنوات گذشته به دلیل عدم اجرای کامل قانون خدمات کشوری در مورد کلیه بازنشستگان، دولت مکلف است با رعایت ماده 125 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 1386 ازابتدای سال 96 و اجرای احکام حقوق آنها در فروردین ماه اختلاف موجود بین حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری در سنوات مختلف را همسان سازی کند، به نحوی که از ابتدای سال 96 اختلاف حقوق هیچ یک از بازنشستگان، وظیفه بگیران و متوفیان کشوری و لشکری که بازنشسته، موظف یا فوت شده و میشود پس از اعمال ضریب سالیانه از 90 درصد آخرین حقوق و فوق العاده های مشمول کسور بازنشستگی شاغلان دیگر ادارات و دستگاهها در همان سال کمتر نباشد.»
این در حالی است که دولت برای رسیدن به معیاری اینچنین قول پایان دوره پنج ساله برنامه ششم را داده است و دیون گذشته نیز چندان سرنوشت روشنی ندارد. برای همسانسازی حقوق بازنشستگان آموزش و پرورش، بر مبنای سنوات بازنشستگی ممکن است تا حدود 70 درصد به حقوق آنان اضافه شود، آنچه که دولت میخواهد آن را در روندی تدریجی طی پنج سال آینده تحقق بخشد.
بازنشستگان آموزش و پرورش که اما شرایط امروز را دشوار میبینند، و طی سالهای اخیر جز وعده و وعید چندان اثر مثبتی از قانون ندیده و اجرای قوانین مصوب را بی ضمانت دیدهاند میگویند که زیر فشار زندگی هم ازنظر معیشتی خرد شدهاند و هم منزلتشان به بازی گرفته شده است. عموم بازنشستگان آموزش و پرورش متفقالقولاند که حقوق اغلبشان زیر خط فقر است.