مافیای بلیت سینما در کوچه سپاهان

متولد سال 41 هستم و از سن 5 سالگی در مغازه پدرم، فروشگاه کفش شاهین در اول کوچه سپاهان کار می‌کردم. کوچه سپاهان در آن سال‌ها پررفت و آمد بود، چون دو سینمای مولن روژ و سپاهان و تئاتر سپاهان در آن قرار داشت.

اصفهان امروز- اکبر مردی‌ها:

متولد سال 41 هستم و از سن 5 سالگی در مغازه پدرم، فروشگاه کفش شاهین در اول کوچه سپاهان کار می‌کردم. کوچه سپاهان در آن سال‌ها پررفت و آمد بود، چون دو سینمای مولن روژ و سپاهان و تئاتر سپاهان در آن قرار داشت. در چهار دهانه ابتدای سمت راست این کوچه، داروخانه آلمانی دکتر عریضی بود و در کنار آن، به ترتیب ایران هتل، فروشگاه کفش سوئیس، قهوه‌خانه اخلاقی، نانوایی سنگکی و لبنیاتی حلبیان.

بعد از آنها، سینما مولن روژ بود و آجیل و خشکبار اخلاقی که سیگار هم می‌فروخت. در آن سال‌ها، سیگار کشیدن در سینماها آزاد بود و همیشه سالن سینما پر از دود بود. به همین دلیل هر کس می‌خواست وارد سینما شود، یک پاکت تخمه و یک پاکت سیگار از خشکبارفروشی اخلاقی می‌خرید. مردم آن روزها در سینماها از اول تا آخر نمایش فیلم تخمه می‌شکستند و پوسته‌هایش را زیر پایشان می‌ریختند و در پایان هر سئانس هم نظافتچی‌های سینما، این پوسته تخمه‌ها را جارو می‌کردند. آخر کوچه هم یک دل و جگرفروشی بود که اکنون به برنج‌فروشی تبدیل‌شده و عکاسی اسکوپ هم در طبقه بالای آن قرار داشت و متعلق به آقایی به نام شماعی‫زاده بود. در کنار آنها هم قهوه‌خانه شعبان بود که بسیار پررفت و آمد بود و به‌نوعی پاتوق صنف بنا، معمار، کاشی‌کار و سیمان‌کار بود که هر شب برای خستگی درکردن به آن می‌آمدند و کار پیدا می‌کردند.

ابتدای سمت چپ این کوچه هم دفتر فروش بلیت اتوبوس‌های تی بی تی بود و فروشگاه ما هم در زیرزمین آن واقع بود. در طبقه بالای آن‌هم چند کارگاه خیاطی معروف اصفهان بود، ازجمله خیاطی پوشاک که متعلق به آقای حجارزاده از خیاط‌های باسابقه اصفهان بود و خیاطی لادن بود که کت‌وشلوارهای خوبی می‌دوخت. بعد از مغازه ما هم تریکو خرازی موحدیان بود که لوازم اصلاح و پیپ و توتون می‌فروخت. بعدازآن، ساندویچ‌فروشی سپاهان متعلق به آقای فیروزه بود که اکنون ساعت‌فروشی شده است. بعد از آنها هم دو کفاشی رُم و بن بود که به رضا کلنات، از پیشکسوت‌های کفش اصفهان تعلق داشت. یک عکاسی هم در این سمت کوچه بود و یک آرایشگاه زنانه.

دکتر نصیری چشم‌پزشک هم در کنار این آرایشگاه بود و مشتریان زیادی داشت و در کنار مطب او هم خانه دکتر نصیری بود که اکنون به زمین متروکه‌ای تبدیل‌شده و بعدازآن ‌هم سینما سپاهان قرار داشت. گاراژ تی بی تی هم در انتهای کوچه در سمت چپ بود که اکنون به پارکینگ تبدیل‌شده است.

این ساعت‌فروشی‌ها و لوازم شکارفروشی‫های کوچه در آن سال‌ها وجود نداشتند.

فیلم‌های دو سینمای این کوچه بسیار جذاب بود و مردم عام را جذب می‌کرد. این سینماها بیشتر فیلم‌های خارجی کسانی چون بروس لی را اکران می‌کردند و همیشه در کنار باجه‌های آنها صف تشکیل می‌شد و حتی مافیای فروش بلیت سیاه و قاچاق آنها وجود داشت که وقتی بلیت‌ها تمام می‌شد، بلیت 15 ریالی را خارج از گیشه 35 ریال می‌فروختند. چند گاری‌دستی هم در این کوچه تخمه و دوغ و گوشفیل می‌فروختند. این کوچه عصرها شلوغ بود که این شلوغی، شب‌ها و عصر و شب جمعه به‌مراتب بیشتر می‌شد. حتی وقتی سئانس 10 تا 12 سینما تمام می‌شد، مردم از سینما برای خرید کفش به سراغ ما می‌آمدند. به دلیل این رونق، مغازه‌های این کوچه ارزش زیادی داشت.

تردستی‌هایی هم در کنار این کوچه می‌شد و کسانی با ظرف‌هایی که چیزی زیرش بود، بازی‌هایی می‌کردند که جمعیتی را دورشان جمع می‌کرد.

خیاطی معتبر برلَن هم در این کوچه بود که صاحب آن معروف به عباس برلَن بود و متمولانی چون خانواده کازرونی از آن خرید می‌کردند.

مغازه‌دار کوچه سپاهان
ارسال نظر