750 میلیون تومان تاوان یک لحظه عصبانیت!

مرد راننده که بر سر نوبت سوار کردن مسافر در آژانس، با همکارش درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده بود، پس از 7 سال و با جلب رضایت اولیای دم برای آخرین بار پای میزمحاکمه ایستاد.

روزنامه ایران: مرد راننده که بر سر نوبت سوار کردن مسافر در آژانس، با همکارش درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده بود، پس از 7 سال و با جلب رضایت اولیای دم برای آخرین بار پای میزمحاکمه ایستاد.

مرد راننده 7 سال قبل دستگیر شد و در بازجویی گفت: «دراتاق استراحت راننده‌ها مشغول خوردن میوه بودیم که مقتول با من شوخی کرد و همین باعث شد با چاقوی میوه خوری یک ضربه به او بزنم که متأسفانه کشته شد. باور کنید قصد کشتن او را نداشتم و همه چیز یک اتفاق بود.»

پس از اعتراف صریح متهم به قتل، کیفرخواست او به اتهام قتل عمد صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت.

اما زمانی که متهم در برابر قضات دادگاه ایستاد با رد ادعاهای قبلی‌اش گفت: آن شب مقتول با دوستانش مشروب خورده و مست بود. همه‌مان در آژانس بودیم که مسافری وارد شد و او با اینکه نوبت من بود می‌خواست مسافر را ببرد. به همین دلیل با هم درگیر شدیم و او با سرضربه محکمی به بینی‌ام زد که خونریزی کرد.

از آژانس بیرون رفتم که سوار ماشینم شوم اما او و دوستانش دنبالم آمدند و سوار ماشینم شدند و سوییچ مرا برداشتند. درگیری ما بالا گرفت و من هم در اوج عصبانیت با چاقوی میوه خوری که همیشه در ماشینم بود به او حمله کردم که ضربه کاری بود و باعث مرگش شد.»

با اعترافات صریح متهم، قضات حکم قصاص او را صادر کرده و با تأیید حکم در دیوان عالی کشور پرونده به شعبه اجرای احکام رفت. در این میان با تلاش خانواده قاتل، اولیای دم با دریافت 750 میلیون تومان از قصاص گذشت کردند و پس از 7 سال، صبح چهارشنبه متهم از جنبه عمومی جرم در شعبه چهارم دادگاه کیفری به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور قاضی واعظی - مستشار دادگاه - تحت محاکمه قرار گرفت.

متهم دراین جلسه به قضات گفت: «پدرم تمام زندگی خودم و خانواده‌ام را فروخت تا اینکه توانستیم رضایت اولیای دم را بگیریم. 750 میلیون تومان تاوان یک لحظه عصبانیت من بود و از قضات محترم دادگاه می‌خواهم حکمم را طوری تعیین کنند که زودتر آزاد شوم. مادرم در این سال‌ها از غصه دق کرد و خانواده‌ام در حال متلاشی شدن است و اگر هر چه زودتر آزاد نشوم دیگر زندگی برایم نمی‌ماند. من در زندان هم برای مقتول نماز خواندم و هم روزه‌هایش را گرفتم تا خدا او را بیامرزد و او نیز از گناه من بگذرد.»

در پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند تا حکم پرونده را صادر کنند.
ارسال نظر