بهره اندک اصفهانی‌ها از کتاب

مطالعه کردن در میان شهروندان اصفهانی، جایگاه چندانی ندارد و در این میان، نبود نهادهای فرهنگی متناسب با این نیاز، به شکل پررنگی خودنمایی می‌کند.

الهام باطنی/اصفهان امروز: کتاب خواندن محدود به شهر خاصی نیست و نمی‌توان گفت اهالی فلان شهر کتابخوان هستند و اهالی شهر دیگر نه. نکته این است که وقتی در شهری امکان پیشرفت بیشتری در زمینه‌های فرهنگی وجود دارد، کتابخوان‌ها و پژوهشگران شهرهای مختلف کشور به اجبار به آن مهاجرت می‌کنند، اتفاقی که در تهران افتاده است. بااین‌همه قطعاً هنوز هم هر شهری، اهل علم و هنری دارد که باید برای پیشرفت بیشتر اندیشه خود کتاب بخوانند و کتاب بنویسند. اصفهان یکی از این شهرها است و به دلیل داشتن دانشگاه هنر، دانشگاه اصفهان، دانشگاه غیرانتفاعی سپهر و دانشگاه علمی و کاربردی فرهنگ و هنر، پایگاه‌هایی برای پرورش افرادی درزمینه فرهنگ و هنر دارد.

بااین‌وجود متأسفانه هیچ محفلی وجود ندارد که اهالی فرهنگ این شهر بتوانند به آن بروند، کتاب‌های جدید را به هم معرفی کنند یا برای نوشتن باهم تعامل کنند. یکی از علت‌های اصلی این موضوع به روحیه غیر جمعی اصفهانی‌ها برمی‌گردد که موجب شده تحمل همدیگر را کمتر داشته باشند و کمتر رغبت کنند برای انجام یک کار مشترک دورهم جمع شوند. این موضوع موجب شده تلاش‌های فردی به قضاوت گذاشته نشود و با بحث صحیح و خالی از غرض‌ورزی و چاپلوسی، تمام جنبه‌های درست و نادرست یک پژوهش علمی بررسی نشود و واکنش مدونی به کتاب‌های بازار نشر آن در محافل فرهنگی‌اش رخ ندهد. سکوت اساتید دانشگاه‌های شهر هم در این زمینه قابل‌تأمل است.

بااین‌همه نباید فراموش کرد که برگزاری برنامه‌هایی مثل رونمایی از کتاب‌های فرهنگی تازه نشر یافته اصفهان می‌تواند ما را از این رکود نجات دهد. تا دو یا سه سال پیش، شهر کتاب اصفهان گاه‌به‌گاه جلساتی درزمینه تازه‌های نشر کشور با حضور نویسندگان برگزار می‌کرد. جلساتی که بیش از این‌که رونمایی باشند، به‌نقد و بررسی آن کتاب‌ها اختصاص داشتند و بیشتر هم محدود به کتاب‌های ادبیات داستانی بودند. این در حالی است که می‌توان به این فکر کرد که ناشران اصفهانی با یکی از کتاب‌فروشی‌های شهر تعامل کنند و تازه‌های نشر خود را در آن با حضور مخاطبان ویژه آن کتاب‌ها و اهالی فرهنگ اصفهان رونمایی کنند تا این‌گونه هم کتاب به دست مخاطبان هدفش برسد و هم فضایی برای گفتگوی اهالی کتاب اصفهان فراهم شود و این جزیره‌های دور از هم راهی برای وصال یابند.

از مسائل مربوط به کتاب در میان اهالی فرهنگ اصفهان که بگذریم، به این مسئله می‌رسیم که کتاب خواندن در اصفهان یکی از عادت‎های روزمره شهروندان هم نیست و کمتر کسی وقتی به گزینه‎هایش برای پر کردن اوقات فراغتش فکر می‎کند، کتاب خواندن هم یکی از آن‌ها است. البته به‌جز نبود فرهنگ کتابخوانی در این شهر، کم بودن کتابخانه‎ها و کتاب‌فروشی‎ها هم مزید بر علت است.

کتابخانه‎های استان اصفهان به سه دسته کتابخانه‎های کانون‎های فرهنگی مساجد، کتابخانه‎های شهرداری‎ها و کتابخانه‎های عمومی نهاد کتابخانه‎ها تقسیم می‎شوند.

گرچه کتابخانه‎های شهرداری اصفهان، پراکندگی و تعدد به نسبت خوبی در سطح شهر اصفهان دارند، اما هنوز هم بسیاری از مناطق حاشیه‎ای اصفهان از داشتن کتابخانه محروم هستند. نهاد کتابخانه‎های عمومی استان هم در شهر اصفهان تنها یک کتابخانه، یعنی کتابخانه ابن مسکویه را دارد و کتاب‎های کتابخانه‎های کانون‎های فرهنگی مساجد هم محدود به موضوعات خاصی است و نمی‎تواند خوراک فرهنگی همه اقشار جامعه را فراهم کند.

گرچه کتابخانه‎های اصفهان با مشکلاتی روبرو هستند، اما وضعیت آنها نسبت به کتاب‌فروشی‎های آن بهتر است. کتاب‌فروشی‎های اصفهان را به‌جز خیابان چهارباغ نمی‎توان درجاهای دیگر شهر سراغ گرفت و هرروز یکی از آنها به فروشگاه کتاب‎های کمک‎درسی تبدیل می‎شود. نکته دیگر این است که ناشران اصفهانی به دلیل مشکلات مالی، با مسائلی در پخش کتاب مواجه هستند و انجمن ناشران استان مدت زیادی است خواهان اختصاص کتاب‌فروشی ویژه‎ای برای فروش محصولاتشان هستند.

راهکار موقتی که گاه برای پنهان کردن مشکلات اصلی به کار گرفته می‌شود، برگزاری نمایشگاه‎های کتاب است. راهکاری نه‌چندان خوب که به نظر می‌رسد باید به‌جای فکر کردن به آن، به افزایش کتابخانه‎های شهر بیندیشیم.

در این میان البته اصفهان چند سالی است مانند تهران، شهر کتاب‌هایی به خود دیده، شهر کتاب‌هایی که در طی چند سال گذشته، شعبه‌های مختلف آن‌ها در نقاط گوناگون شهر تأسیس‌شده‌اند. کتاب‌فروشی‌هایی که بیش از این‌که یک کتاب‌فروشی صرف باشند، تلفیقی‌اند از لوازم‌التحریرفروشی و کادو فروشی و احتمالاً همین جذابیت‌ها است که آن‌ها را پررونق‌تر از دیگر کتاب‌فروشی‌ها می‌کند که اغلب از بازار کسادشان، شکایت می‌کنند. تا دو سه سال پیش هم می‌شد جلسات رونمایی و معرفی تازه‌های بازار نشر را در شعب مختلف شهر کتاب اصفهان سراغ گرفت که با حضور نویسندگان تهرانی همراه بود. درواقع برگ برنده شهر کتاب، استفاده از روش‌های جدید برای جذب مخاطب بود و شناخت سلیقه مشتریان اصفهانی کتاب.

شهرداری‌ها هم البته در این میان وظیفه‌ای دارند که شاید یکی از آن‌ها، در اختیار گذاشتن کتاب برای شهروندان در فضاهای عمومی است. شاید کمیته فرهنگ شهروندی شهرداری اصفهان در همین راستا، چند سالی بود که طرح «سفر کتاب» را در اتوبوس‌های شهر برگزار می‌کرد. طرحی که البته انتخاب اسم آن، ربط چندانی به محتوای آن نداشت. طرحی که محدودشده بود به میخ کردن ورقه‌هایی با قالب اینفوگرافیک به پشت صندلی‌های اتوبوس‌ها، ورقه‌هایی که بر اساس نگاه ایدئولوژیک حاکم بر کلیت شهرداری اصفهان، همان نقش تابلوهای این کمیته در سطح شهر را ایفا می‌کردند و بیشتر ابزاری بودند برای نصیحت شهروندان توسط مدیران شهری که خود را به‌غلط، متولی هدایت آن‌ها می‌دانستند.

طرح‌های گاه خودجوش هم البته در این میان می‌شود سراغ گرفت، مثل کافه کتاب‌های سیار در سطح شهر یا بوک تاب ها که اغلب خود شهروندان درگیر طراحی و اجرای آن‌ها بوده‌اند، شاید که اصفهانی‌ها بهره بیشتری از مطالعه ببرند .
ارسال نظر