آیا حضور افراد مشهور در تبلیغات تجاری باعث ترویج مصرف گرایی می‌شود؟

نسبت افراد مشهور با مصرف‌گرایی چیست؟ این پرونده به‌دنبال این موضوع است تا روشن کند که آیا حضور بازیگران و ورزشکاران در تبلیغ برندها و کالاهای مصرفی لوکس باعث ترغیب مردم به مصرف گرایی می‌شود؟

نسبت افراد مشهور با مصرف‌گرایی چیست؟ این پرونده به‌دنبال این موضوع است تا روشن کند که آیا حضور بازیگران و ورزشکاران در تبلیغ برندها و کالاهای مصرفی لوکس باعث ترغیب مردم به مصرف گرایی می‌شود؟
به گزارش شهروند، تمایل به مصرف کالاهای لوکس پدیده‌ای است که عمر کوتاهی در ایران دارد. شاید به واسطه افزایش شبکه‌های اجتماعی و اشتراک گذاشتن عکس‌هایی از زوایای آراسته و تجملاتی، نشانه‌هایی از تغییر سبک زندگی برخی مردم را با خود داشته است. از طرف دیگر عموما در سال‌های اخیر که افراد مشهور قانونا اجازه حضور در تبلیغات تجاری را پیدا کرده‌اند، بسیاری از برندها و مارک‌های تجاری تولیدات لوکس و گرانقیمت نیز بازار خوبی برای فروش داشتند. چهره‌های سرشناس که کم و بیش در جامعه طرفدارانی از اقشار مختلف دارند یکی از تاثیرگذارترین ویژگی‌های‌شان الگو قرار گرفتن است. سبک لباس پوشیدن، حرف زدن، ورزش کردن، خرید کردن و هر بخشی از زندگی افراد مشهور همواره توجه مردم را به خود جلب می‌کند و درنهایت هر فردی به اندازه برداشتی که از علایق و خواسته‌های خودش دارد ممکن است از سبک زندگی بازیگران و ورزشکاران نیز الگوبرداری کند. بنابراین حضور افراد مشهور در تبلیغ برندهای تجاری نیز یکی از همین اتفاق‌های تاثیرگذار است. درواقع به دلیل علاقه‌ای که مردم به شخصیت‌های مشهور دارند، اعتمادی بی‌واسطه بین طرفداران و آنها شکل می‌گیرد و این دقیقا همان نقطه مهمی است که بازار فروش کالاهای تجاری نیز به خوبی آن را می‌شناسد. همین هم شده که در سال‌های اخیر بسیاری از کالاهای مصرفی برای تبلیغات‌شان از چهره‌های مشهور دعوت به همکاری می‌کنند.
رضایت از تبلیغات و فروش
در سال‌های اخیر حضور زنان و مردان در تبلیغ بسیاری از محصولات و کالاها روی پرده سینما، تلویزیون، بیلبوردها و مجله‌ها افزایش پیدا کرده است. در این بین بازیگران و ورزشکاران نیز از ماجرا دور نمانده و به واسطه چهره بودن‌شان نقش تایید‌کننده محصولات و خدمات را برعهده می‌گیرند. استفاده از چهره‌های مشهور برای معرفی کالاها و خدمات مختلف اگرچه هزینه‌های بیشتری را به سازمان‌ها تحمیل می‌کند اما به‌طور قطع تاثیرگذاری این نوع تبلیغات بر افزایش فروش یکی از دلایلی است که این روزها مارکت تبلیغات را به این سمت و سو کشانده است. بنابراین، این روزها علاوه بر رضایت صاحبان کالا‌ها و خدمات از فروش محصولاتشان، گسترش روز افزون بازیگران و ورزشکاران در تبلیغات بیلبوردی و تصویری به نظر می‌رسد در این شرایط اقتصادی، بازار فروش برخی از محصولات داغ باشد. همین هم شده که این گردش اقتصادی در تقابل با مصرف‌گرایی که درواقع به رفاه و دارایی‌های مادی اشاره دارد، قرار گرفته است.
ارتباط بین چهره‌ها و مصرف‌گرایی
پدیده مصرف‌گرایی تاثیرات زیادی بر زندگی اجتماعی مردم یک جامعه می‌گذارد، به‌طوری که در بعد جزیی‌تر آن اسراف یکی از موضوعات قابل توجه این مبحث به شمار می‌رود. درواقع برخی از مخالفان تبلیغات تجاری لوکس معتقدند این‌گونه تبلیغات پای کالاهای غیرضروری را به زندگی مردم باز می‌کند و دراین میان حضور افراد مشهور برای تبلیغ این کالاها یکی از انتقادهایی است که به تبلیغات اینچنینی وارد می‌شود، چراکه چهره‌ها به دلیل جذابیت‌های فیزیکی و ویژگی‌های خاصی که دارند با حضور خود در تبلیغ یک کالا یا خدمات باعث به وجود آمدن پدیده مصرف‌گرایی می‌شوند. این درحالی است که برخی از موافقان حضور بازیگران و ورزشکاران را در تبلیغاتی که عموما در تلویزیون پخش نمی‌شوند یک امر شخصی قلمداد می‌کنند و اعتقاد دارند برخی از تبلیغاتی که بدون حضور افراد مشهور در رسانه ملی نیز پخش می‌شوند، نشانه‌هایی از ترغیب مردم به مصرف‌گرایی دارند. امروز در صفحه «یک پرسش چند پاسخ» با کارشناسان اقتصادی در رابطه با مصرف‌گرایی و ارتباط آن با حضور افراد مشهور در تبلیغات کالاهای تجاری و خدماتی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

بازیگران و تبلیغات در گذر تاریخ
مطالعات تاریخی نشان می‌دهد تنها ورود تکنولوژی و فناوری‌های نوین در تبلیغات، زمینه تجملات و درنهایت مصرف‌گرایی را فراهم نکرده‌اند، بلکه در گذر تاریخ حکومت‌ها و دولت‌ها به اقتضای شرایط اقتصادی و اجتماعی‌شان در چاله مصرف‌گرایی افتاده‌اند. به این معنی که اگر رد مصرف‌گرایی را در تاریخ ایران دنبال کنیم به دوره قاجار خواهیم رسید. در این دوران تاریخی اگرچه تجارت خارجی بخش اصلی اقتصاد کشور را تشکیل نمی‌داد، اما بنابر سیاست‌های حکومت و عهد‌نامه‌های ننگین گلستان و ترکمان‌چای پای تاجران زیادی به کشورهای خارجی باز شد. همین هم شد که در آن دوران مردم با تولیدات خارجی آشنا شدند اما به دلیل گران‌بودن این نوع کالاها همه اقشار جامعه امکان استفاده از کالاهای خارجی را نداشتند و تنها درباریان و شاهزادگان مشتریان پروپا قرص کالاهای خارجی شدند. این روند ادامه داشت تا با انحطاط حکومت قاجار و آغاز حکومت پهلوی اول این اتفاق به صورت دیگری در ایران ادامه‌دار شد. درواقع در این دوران زمینه واردات کالاهای خارجی به کشور بیش از پیش فراهم شد و برای نخستین‌بار مردم ایران به‌صورت رسمی شاهد تنوع کالاهای خارجی در بازار فروش شدند. با آغاز حکومت پهلوی دوم نیز تجارت کالاهای خارجی میراث ماندگار پهلوی اول شد. در این میان نیز در ‌سال ١٣٢٥ کار تبلیغات تجاری آغاز شد. تبلیغاتی که ابتدا به صورت یک آگهی یا به در و دیوار کوچه و خیابان کوبیده می‌شدند یا در نشریات به چاپ می‌رسیدند. اما چشمگیر‌ترین اتفاقی که در این دوره تاریخی تا زمان انقلاب شکوهمند اسلامی افتاد این بود که در فاصله سال‌های ١٣٣٢ تا ١٣٥٧ اجرای سیاست درهای باز به خرید و فروش کالاهای خارجی دامن زد. به این معنی که در این دوران محدودیت واردات کالاهای مصرفی برداشته شد و به دلیل روابط ایران با کشورهای خارجی، کالاهایی متنوع و غیرضروری نیز پا به دنیای‌ هزار رنگ بازار گذاشتند. بنابراین در این دوران خرید کالاهای لوکس و غیرضروری بیش از پیش در کشور شدت گرفت و کم‌کم باعث تغییر سبک زندگی برخی از افراد جامعه شد. از طرف دیگر در این دوران نیز با رشد برنامه‌های تلویزیونی و سینمایی کم‌کم پای بسیاری از بازیگران نیز به تبلیغات باز شد. درواقع بازیگران و چهره‌های سینمایی و تلویزیونی از آدامس گرفته تا شامپو و محصولات داخلی و خارجی را با دریافت مبالغ بالایی دستمزد در آگهی‌های بازرگانی یا جراید تبلیغ می‌کردند. با پیروزی انقلاب اسلامی هنوز کشور تحت‌تأثیر پدیده مصرف‌گرایی قرار داشت و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران الگوی مشخصی برای مصرف وجود نداشت، با این حال، رفته‌رفته و در سال‌های سوم و چهارم بعد از جنگ مردم به دلیل فشارهای اقتصادی از خرید کالاهای خارجی و غیره ضروری امتناع کردند. با این حال پس از دوران دفاع‌مقدس به دلیل برقرار شدن ثبات در کشور و اتکا بر درآمدهای نفتی، دوباره پای تجارت خارجی به کشور باز شد و درنهایت روند مصرف در بین خانواده‌های ایرانی افزایش پیدا کرد. اتفاقی که به دلیل عدم الگوی مصرف مناسب و ورود تکنولوژی و کالاهای لوکس غیرضروری به کشور حالا پدیده مدرن‌تر مصرف‌گرایی در کشور را رقم زده است. با این حال بعد از انقلاب اسلامی نخستین‌بار در‌ سال ١٣٨٢ از بازیگران برای تبلیغات کالاهای تجاری تولید داخلی استفاده شد. جمشید مشایخی، محمدرضا گلزار، بهرام رادان و مهران مدیری جزو نخستین بازیگرانی بودند که پایشان به بیلبوردهای تبلیغات کالاهای تجاری در سطح شهر باز شد.

نظر موافق

افراد مشهور نباید در تبلیغات نامتناسب با حرفه‌شان نقش‌آفرینی کنند
عــــــزت‌الله یوسفیان‌ملا، عضـو کمیسیـون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی| مصرف کالا یک پدیده اقتصادی و مصرف‌گرایی پدیده‌ای فرهنگی است. تبلیغات یکی از ارکان فروش محصول و شناساندن کالا یا خدمات به مصرف‌کننده است. تبلیغات صحیح می‌تواند در سبک زندگی افراد جامعه تاثیرات مثبت بگذارد، به همین خاطر است که گاهی از چهره‌های محبوب و مشهور برای شناساندن یک کالا یا خدمات در تبلیغات استفاده می‌شود. عزت‌الله یوسفیان‌ملا، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس یکی از کسانی است که با حضور افراد مشهور در تبلیغات غیرمرتبط با حرفه‌شان مخالف است و دراین‌باره می‌گوید: «اگر چهره‌های مشهوری مرتبط با یک کالا باشند، این موضوع قابل نقد نیست، به‌عنوان مثال یک دندانپزشک متخصص سرشناس می‌تواند معرفی‌کننده یک کالای بهداشتی مانند مسواک یا خمیردندان باشد، چراکه ضمن تبلیغ کالا می‌تواند در رابطه با مراقبت از لثه و دندان‌ها نیز مردم را آگاه کند. این هم تبلیغ و هم آموزش است. همین مسواک را اگر یک هنرپیشه سینما، مجری تلویزیون یا خواننده معروف تبلیغ کند، کاملا نامتناسب است و تبلیغاتی که از طریق افراد مشهور اما غیرمرتبط با آن حرفه و خدمات صورت می‌گیرد، کاملا به خاطر بالا بردن قیمت آن کالا یا خدمات یا بازاریابی برای فروش بیشتر است. اگرچه در کشورهای اروپایی و آمریکا که فرهنگ دیگری دارند، بازیگران و ورزشکاران در تبلیغ محصولات و کالاهای مختلف حضور پیدا می‌کنند اما برای کشور ما و جمهوری اسلامی که اساس آن ارزش‌هاست به هیچ عنوان امر پسندیده‌ای نیست.»یوسفیان‌ملا با بیان این‌که با اصول و اساس بازاریابی و تبلیغات کاملا موافق است، در این رابطه می‌افزاید: «وقتی افراد مشهور در رابطه با کالایی که ارتباطی با حرفه‌شان ندارد تبلیغات می‌کنند با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما جور درنمی‌آید. درحال حاضر هم ما شاهد این هستیم که در تبلیغات کالاها و خدمات مختلف از چهره افراد مشهور و مورد علاقه مردم به‌خصوص بازیگران و ورزشکاران استفاده می‌شود که هیچ ارتباطی با هنر و حرفه‌شان ندارد. یکی از مهمترین مشکلات کشور در این حوزه ناشی از تبلیغات بی‌حساب و بدون تمهید مقدمات در جهت ممانعت از سوء جریان‌هاست. متاسفانه درحال حاضر پول در تبلیغات تعیین‌کننده است. مردم به هنرمندان و ورزشکاران اعتماد دارند و چهره آنها تاثیر زیادی در فروش می‌گذارد اما به‌واقع در خیلی از موارد این موضوع ممکن است به بدنه جامعه آسیب بزند، درست مثل همین موضوع که این نوع تبلیغات می‌توانند مروج فرهنگ مصرف‌گرایی باشند. از طرف دیگر برخی از تبلیغات نیز فریبنده هستند که البته این موضوع شامل حال هر نوع تبلیغی می‌شود. به این معنی که نه‌تنها چهره هنرمندان بلکه برخی از تبلیغاتی که در همین رسانه ملی کشور پخش شده یا می‌شوند ممکن است نه‌تنها باعث ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی شود، بلکه باعث آسیب‌های وسیع‌تری می‌شود. به‌عنوان مثال چند‌سال پیش، قبل از اخبار شبانگاهی تبلیغی برای سرمایه‌گذاری در یک پروژه بزرگ از تلویزیون پخش می‌شد. همان زمان خیلی‌ها حتی خانه و زندگی‌شان را فروختند و به امید افزایش سرمایه‌شان در این پروژه سرمایه‌گذاری کردند اما مدتی بعد این پروژه متوقف شد و سرمایه‌های مردم از دست‌شان رفت. بسیاری از عموم مردم نقطه اعتمادشان فقط چشم است و گوش و بیش از این ممکن است شناختی نسبت به یک موضوع نداشته باشند. درواقع رسانه ملی را نیز مشابه تاثیرگذاری چهره‌ها و افراد مشهور در تبلیغات قلمداد می‌کنیم، به این معنی که مردم همان‌قدر که ممکن است برای خرید کالایی که توسط بازیگر یا ورزشکار مورد علاقه‌شان تبلیغ می‌شود، ترغیب شوند، رسانه ملی نیز نقش تاثیرگذاری در ذهنیت و باورهای مردم خواهد گذاشت.»این نماینده مجلس در پایان اظهار می‌کند: «تبلیغات منشأ فساد است. ما منکر بازاریابی و تبلیغات نیستیم اما تبلیغاتی که مردم را گمراه کند، به بدنه جامعه آسیب خواهد رساند. این‌که فلان هنرپیشه یا خواننده کالایی را که حتی ممکن است خودش هم استفاده نکرده باشد، تبلیغ می‌کند، واقعا چه اهدافی را جز منافع خودش در نظر می‌گیرد؟»

نظر مخالف

ایرادی به حضور هنرمندان در تبلیغات وارد نیست
پــروانــه سلحشـوری، عضــو کمیسیون فرهنگی مجلس|‌ در ســــال‌هــای اخیر که شاهد حضور بازیگران، ورزشکاران و خواننده‌ها در تبلیغ محصولات مختلف تولیدکنندگان هستیم، نگاه‌های مختلفی به این مقوله شده است. درواقع نمی‌توان گفت که تنها افراد مشهور هستند که از این موضوع سود می‌برند، بلکه چهره آنها به‌گونه‌ای تاثیرگذار است که برای فروشنده و آگهی‌دهنده آن کالا نیز سراسر سود و افزایش فروش به همراه دارد.
در هر حال حالا که بحثی درخصوص ارتباط بین تبلیغات سلبریتی‌ها و مصرف‌گرایی وجود دارد، صرفا نمی‌توان گفت که افزایش فروش یک کالایی که توسط افراد مشهور تبلیغ شده نشان‌دهنده مصرف‌گرایی است، چراکه ممکن است ما در زمینه‌هایی مصرف‌گرا شویم که حتی تبلیغی هم برای آن کالا وجود نداشته باشد.
پروانه سلحشوری، نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی دراین‌باره به «شهروند» می‌گوید: «تجربه‌های بین‌المللی در امر تبلیغات نشان می‌دهد که حضور سلبریتی‌ها در تبلیغات امری جا افتاده است. این تجربه در حوزه تبلیغات که یکی از ارکان مهم در فروش محصولات است هم برای هنرمندان و هم برای تولیدکنندگان سود دارد، چراکه فرد مشهور دستمزد خوبی را برای تبلیغ دریافت می‌کند و از آن طرف تولید‌کننده نیز با تبلیغ کالایش توسط یک شخصیت محبوب و مورد علاقه مردم می‌تواند فروش کالایش را بالا برده و حتی تضمین کند. با همه اینها این‌که تبلیغ کالاها توسط افراد مشهور باعث معرفی کالا و خدمات شده یا منجر به مصرف‌گرایی می‌شود، دو مقوله جداگانه است. به‌طور قطع در فرهنگ دینی و اسلامی ما مصرف‌گرایی امر پسندیده‌ای نیست اما بعضا ممکن است کالایی توسط چهره‌ها معرفی می‌شود که مورد نیاز مردم است و به تبع بعد از این تبلیغ منجر به مصرف می‌شود. به نظر من این اتفاق هیچ ایرادی ندارد.»
سلحشوری معتقد است استفاده از چهره افراد مشهور برای معرفی کالا و خدمات است و در این‌باره می‌افزاید: «به‌نظر من در بعضی از موارد حضور افراد مشهور در تبلیغات ضروری نیز هست. مثلا وقتی کالا یا خدماتی که مورد نیاز مردم است، تولید می‌شود هیچ اشکالی ندارد که آن کالا یا برند با یکی از چهره‌های شناخته‌شده و مورد علاقه مردم تبلیغ و معرفی شود.»

نظر کارشناس

افراد مشهور مراقب قانون باشند
بهمن کشاورز، رئیس اتحادیــه کانون وکـلای دادگستری ایران| اگرچه در هر برهه زمانی و به اقتضای شرایط، تعریف مصرف‌گرایی نیز در جامعه تغییر می‌کند اما به‌طورکلی مصرف‌گرایی مشوق یک نظام اجتماعی، اقتصادی است که درواقع خرید کالا و خدمات بیشتر را طرح ریزی می‌کند. بنابراین تبلیغات می‌توانند تاثیر چند برابری برای اشاعه مصرف در میان مردم داشته باشند. اگرچه مرز باریکی میان مصرف‌گرایی و اسراف وجود دارد اما با این حال خرید کالا و خدمات لوکس و گرانقیمت با خرید همان کالاها در مقدار و تعداد بیشتر مرز میان مصرف‌گرایی و اسراف است. بهمن کشاورز، حقوقدان و رئیس اتحادیه کانون وکلای دادگستری ایران در این رابطه به «شهروند» می‌گوید: «در دنیای امروز رقابت بین واحدهای تولیدی و خدماتی مختلف امری ناگزیر و جدی است و جلوی آن را نمی‌توان گرفت. در گذشته‌های دور که در مورد ورزشکاران موضوع لزوم غیرحرفه‌ای بودن (آماتوریسم) مطرح بود، ورزشکاران حق نداشتند وسیله تبلیغ کالاها قرار بگیرند. درحال حاضر موضوع آماتوریسم منتفی است و ورزش به عاملی برای ثروت‌اندوزی و مبادلات مالی تبدیل شده است. در مورد هنرمندان نیز در گذشته چنین قیدی وجود نداشت و آنها در قبال عرضه هنر خود می‌توانستند پول بگیرند و از طریق تبلیغ کالاهای مختلف هم کسب درآمد می‌کردند.»
کشاورز معتقد است امروزه استفاده از افراد مشهور و مورد علاقه مردم در تبلیغات موضوعی شناخته شده و به اصطلاح جا افتاده است و در این‌باره می‌افزاید: «بدیهی است هر رشته ورزشی یا هنری یا برخی از خدمات شأنی دارد که دارندگان آن به رعایت و حفظ آن مکلف هستند و در صورت عدم رعایت شأن با برخورد و عدم تایید حرفه‌ای یا اجتماعی مواجه می‌شوند که این خود ضمانت اجرایی برای دوری گزیدن صاحبان این مشاغل و حِرف از اقداماتی است که ممکن است به یک ضایعه اجتماعی برای آنها منجر شود و تبلیغات نیز در این زمره است.» این حقوقدان با تاکید بر این‌که اگر این‌گونه افراد در مقام تبلیغات و آوازه‌گری می‌گویند یا به آنان نسبت داده می‌شود دروغ نباشد نمی‌توان به آنان ایراد گرفت و اظهار می‌کند: «رقابت مکارانه و اقدامات توأم با فریب و نیرنگ در زمینه تبلیغات- چه با استفاده از چهره‌های معروف باشد یا نباشد- اصولا ممنوع است و درکشور ما نیز در گذشته این موارد در قانون مجازات قابل مجازات اعلام شده بود و بعدا از قانون مجازات حذف شد اما در سایر متون قانونی نظیر تعزیرات حکومتی و قوانین مربوط به رقابت به نوعی آمد. واضح است که اگر افرادی از چهره‌های صاحب‌نام مرتکب اعمالی شوند که به موجب این قوانین جرم باشد، حسب مورد، به‌عنوان معاون یا شریک یا حتی مباشر ممکن است قابل‌تعقیب باشند.»بهمن کشاورز در پایان بیان می‌کند: «در قانون مطبوعات مواردی برشمرده شده که مطبوعات از آن منع شده‌اند. صرف‌نظر از این‌که ما با این موارد که راه بسیار مبهم و قابل‌تعبیر و تفسیر هستند، موافق باشیم یا نباشیم، فعلا در قوانین همگان مکلف هستند در موقع استفاده از مطبوعات برای تبلیغات آنها را رعایت کنند. با این حال شاید وجود قانون جداگانه و مدونی در آن مورد مفید باشد. با همه اینها اگرچه حضور افراد مشهور و صاحب‌نام در تبلیغات ایرادی ندارد اما به‌نظر می‌رسد اگر مصرف‌گرایی را به مفهوم اسراف، امری منفی تلقی کنیم، بی‌گمان تشویق مردم به اسراف از زبان یا با استفاده از چهره افراد مشهور و مورد علاقه مردم باید منفی ارزیابی شود.»

تجربه دیگران

دنیای جهانی چهره‌ها
در همه ‌جای جهان تولیدکنندگان به دنبال بازاری برای فروش محصولات‌شان هستند، بنابراین منطقی است که با ورود پدیده‌ای مانند تبلیغات برای فروش بیشتر روش‌های مختلف را انتخاب کنند. بنابراین اگرچه امروزه حضور بازیگران و ورزشکاران ایرانی در تبلیغات پدیده‌ای نوظهور در کشور تلقی می‌شود اما دنیای غرب از سال‌ها قبل و با فاصله زیادی با کشور ما از این روش تبلیغاتی استفاده می‌کند. با این‌حال بسیاری از بازیگران، خواننده‌ها و ورزشکاران خارجی که چهره‌های شناخته‌شده‌ای هستند، حاضر به نقش آفرینی در تبلیغات تجاری نمی‌شوند اما در این میان بازیگران و چهره‌های مشهوری نیز وجود دارند که از چهره و شهرت خود در صنعت تبلیغات استفاده کرده و درآمد کسب می‌کنند. به این ترتیب باید گفت که امروزه در همه دنیا از افراد مشهور برای تبلیغات و فروش کالاهای مصرفی استفاده می‌شود. در زیر با برخی از افراد مشهور که سابقه طولانی در تبلیغات دارند و باعث رشد فروش محصولات شده‌اند، آشنا می‌شویم.
دیوید بکهام: ستاره بی‌رقیب فوتبال انگلستان علاوه بر درخشش در مستطیل سبزرنگ یکی از چهره‌های معروف و درخشان دنیای برندهای تجاری است. او که به واسطه چهره‌اش لقب یکی از جذاب‌ترین مردان جهان را از آن خود کرده است، در همان اوج شهرت پایش به دنیای تبلیغات باز شد. او در بسیاری از تبلیغات مانند عطر، کفش ورزشی و لباس زیر شرکت کرده است. با این‌حال او که یکی از گران‌ترین مدل‌های صنعت تبلیغات است، گاهی‌اوقات به دلیل حضور در برخی تبلیغات اظهار پشیمانی نیز کرده است. به‌عنوان مثال او در یک برنامه اعتراف کرد که پس از تبلیغ یکی از برندهای لباس زیر در جمع دوستانش خجالت‌زده بوده است.
جانی دپ: این بازیگر‌ هالیوودی نیز یکی از کسانی است که در نظرسنجی‌های مختلف عنوان جذاب‌ترین مرد جهان را به خود اختصاص داده است. همین هم شد که صنعت تبلیغات او را برای تبلیغات انتخاب کرد و تاکنون چندین‌بار در تبلیغات کالاهای تجاری مانند عطر حضور داشته است.
جولیا رابرتز: این بازیگر زن موفق‌ هالیوودی یکی از چهره‌های تاثیرگذار در فروش محصولات شرکتی آرایشی و بهداشتی است. او که در سال‌های اخیر حضور کمرنگی در فیلم‌های‌ هالیوودی داشته از چند‌سال پیش با بستن قراردادی کلان با یکی از برندهای مشهور لوازم آرایش و عطر به یکی از چهره‌های شاخص تبلیغات تلویزیونی و ویدیویی بدل شد.

منابع دیگر
تبلیغات یکی از موثر‌ترین روش‌های فروش کالا و خدمات است. موفقیت فروش کالاها و خدمات اگرچه به چرخه اقتصادی کشور کمک می‌کند و درنهایت باعث بهبود وضع اقتصادی کشور می‌شود اما نوع محصول و کشور سازنده آن یکی از مسائل مهم در این امر است. به این معنی که برخی از محصولات ممکن است کالاهای غیرضروری یا تولید کشورهای خارجی باشد که همین اتفاق باعث می‌شود تبلیغات ذیر ذره‌بین قرار بگیرد. اگر علاقه‌مند به مطالعه بیشتری در رابطه با تاثیر تبلیغات روی پدیده مصرف‌گرایی، مصرف‌زدگی و تجمل‌گرایی هستید، لینک‌های زیر را مطالعه کنید.

ارسال نظر