سینماها، حیات‌بخش کوچه سپاهان دهه 40

جای تا جای این کوچه و شهر خاطراتی دارد که باید ثبت شود. وقتی اوایل انقلاب دو سینمای مولن‌روژ و سپاهان را در کوچه سپاهان آتش زدند و سینماهای آن تعطیل شد، این کوچه از جنب و جوش و رونق افتاد، چراکه رونق سینماهایش در سال‌های دهه 40 و 50 به رونق کاسبی کاسب‌های کوچه کمک می‌کرد.

اصفهان امروز- اکبر مردی‌ها:

جای تا جای این کوچه و شهر خاطراتی دارد که باید ثبت شود. وقتی اوایل انقلاب دو سینمای مولن‌روژ و سپاهان را در کوچه سپاهان آتش زدند و سینماهای آن تعطیل شد، این کوچه از جنب و جوش و رونق افتاد، چراکه رونق سینماهایش در سال‌های دهه 40 و 50 به رونق کاسبی کاسب‌های کوچه کمک می‌کرد. البته اجرای ارحام‌صدر در تئاتر سپاهان در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40 هم تأثیر زیادی در رونق این کوچه داشت. در آن سال‌ها شاید 300 خانواده از طریق کاسبی‌های کوچه سپاهان نان می‌خوردند، از کسانی که کنار کوچه بساط می‌کردند تا کسانی که مغازه داشتند و کسانی که در کوچه کارهای خلاف می‌کردند.

کوچه سپاهان معروف بود، کوچه فتحیه در روبروی آن‌هم همین‌طور. سینما آسیا در کوچه فتحیه بود. در خیابان چهارباغ و نزدیکی دروازه دولت هم کافه علی انجیلی و سینما مایاک بود. وجود این سینماها در این محدوده، این منطقه را شلوغ می‌کرد.

در آن سال‌ها حتی در سئانس‌های صبح سینماها هم یک صندلی خالی نبود و مردم فیلم‌ها را می‌پسندیدند. با سینما نمی‌شود مردم را ارشاد و هدایت کرد. مردم به فضاهای تفریحی هم نیاز دارند که سینما یکی از آن‌ها است.

در سال‌های دهه 50، آن‌قدر توریست به اصفهان می‌آمد که اقتصاد شهر به کمک توریسم اداره می‌شد. هتل ایران در کوچه سپاهان‌ همیشه توریست داشت و ما که مغازه تولید کفش در این کوچه داشتیم، 30 درصد کفش‌هایمان را به توریست‌ها می‌فروختیم، درحالی‌که در 40 ساله گذشته حتی یک جفت کفش هم نتوانستیم به توریست‌ها بفروشیم. توریست‌های فعلی اصفهان، مسن هستند و با پول بازنشستگی سفر می‌کنند و اهل خرید نیستند. توریست‌های آن سال‌ها اما جوان بودند و فرش، صنایع‌دستی، کفش و چیزهای دیگر می‌خریدند. امروزه بازار صنایع‌دستی و فرش ما نابودشده، چون توریست نداریم.

در آن سال‌ها سر کوچه سپاهان به‌جای باغچه‌های فعلی، دو کیوسک سیگارفروشی بود که سیگار، فندک، کبریت، توتون، چاقو و پنجه‌بوکس می‌فروخت و بلیت‌های 20 ریالی اعانه ملی که تا می‌زدند و لای یک گیره قرار می‌دادند. تعداد زیادی جوان‌های حدود 15ساله هم این بلیت‌ها را در خیابان چهارباغ می‌فروختند. چهارشنبه هر هفته هم ساعت 7 عصر همه رادیو گوش می‌دادند تا پس از قرعه‌کشی، شماره‌های برنده اعلام شود.

حفظ نظم شلوغی‌های آن روزگار کوچه سپاهان‌ هم به عهده لوتی‌هایی بود که ازلحاظ بدنی و فیزیکی قوی بودند. آن‌هاحواسشان بود در کوچه دعوا نشود، افراد به هم اجحاف نکنند و کسی جای کسی را نگیرد.

هرکدام از چرخ‌دستی‌های این کوچه، جای مخصوص خود را داشتند و کسی حق نداشت جای آن‌ها را بگیرد. شهربانی هم دم سینماها پاسبان داشت تا در شلوغی‌ها دعوا نشود، اما وظیفه اصلی تأمین امنیت به عهده لوتی‌ها بود که از خود مردم بودند. البته شاید این لوتی‌ها بعضی وقت‌ها زورگویی هم می‌کردند.

در کوچه تی‫بی‫تی هم که به کوچه سپاهان می‌خورد، در نزدیکی خیابان طالقانی (یابقا خیابان شاه)، مراکزی بود که آلات موسیقی کرایه می‌داد و گروه‌های موسیقی داشت که شب‌های جمعه در جشن‌های عروسی اجرا می‌کردند. بین کوچه سپاهان و دروازه دولت هم، فروشگاه کازرونی بود، اولین فروشگاه بزرگ پوشاک اصفهان که در سال 45 راه افتاد و انواع پوشاک زنانه، مردانه و بچه‌گانه داشت. سمت راست کوچه سپاهان ‌هم نرسیده به سینما مولن‌روژ، سلف‌سرویس غنچه بود، اولین سلف‌سرویس اصفهان که چلوکباب و غذا می‌فروخت.

ما هم در کارگاه کفش شاهین در ابتدای کوچه سپاهان، چکمه‌های نظامی دست‌دوز برای افسرهای عالی‌رتبه ارتش آن سال‌ها تولید می‌کردیم که با پوتین‌های سربازی فرق داشت. چکمه‌های اسب‌سواری هم برای باشگاه‌های سوارکاری درست می‌کردیم. برای آمریکایی‌ها، کره‌ای‌ها و ژاپنی‌هایی که در آن سال‌ها در برخی شرکت‌ها و ارتش ایران کار می‌کردند، هم کفش کار می‌دوختیم. در آن سال‌ها در خانه اصفهان تعداد زیادی آمریکایی زندگی می‌کرد. روس‌ها هم در آن سال‌ها به ایران می‌آمدند، اما زیاد خرید نمی‌کردند و هیچ‌وقت هم انعام نمی‌دادند، برخلاف آمریکایی‌ها که خوب خرج می‌کردند. در آن زمان، یک جفت کفش 30 تومان بود و یک جفت چکمه ارتشی 250 تومان. آمریکایی‌ها این چکمه‌ها را می‌خریدند و 50 تومان ‌هم انعام می‌دادند. آمریکایی‌ها آن‌قدر منضبط بودند که نیم ساعت زودتر از زمان تحویل کفش به نزدیکی مغازه ما می‌آمدند و منتظر می‌ماندند تا سر ساعت برای تحویل کفش اینجا باشند. ما وقت‌شناسی و احترام به فروشنده و مشتری را از آن‌ها یاد گرفتیم.

حالا دیگر بافت قدیمی چهارباغ تغییر کرده و رونق قبل را ندارد و دچار رکود و خلوتی شده است. شیوه اجرای طرح‌هایی مثل تغییر کاربری خیابان چهارباغ اهمیت زیادی دارد. شهرداری و بخش دولتی هیچ‌گاه در اجرای طرح‌ها موفق نبوده و ساختمان جهان‌نما و پاساژ بدنه شرقی، مثال این ادعا است، درحالی‌که اگر شهرداری اجرای این طرح‌ها را به بخش خصوصی واگذار کند، بهتر است. سیتی سنتر 30 کیلومتر خارج از شهر است، اما به دلیل این‌که بخش خصوصی آن را مدیریت می‌کند، از آن استقبال می‌شود، درحالی‌که ارگ جهان‌نما را شهرداری در مرکز شهر ساخته که طرحی کاملا شکست‌خورده است. معماری این بنا هم هیچ هماهنگی با فرهنگ، معماری و سنت ما ندارد. ساختمان ناکارآمد پاساژ بدنه شرقی را هم شهرداری در زمین ارزشمندی ساخته که رونق ندارد.

مغازه‌دار کوچه سپاهان
ارسال نظر