در مهر گوهر و مهربان؛ نگاهی به آتشکده اصفهان
در گذر قرنها، آتشکدههای باستانی زرتشتیان در اصفهان از میان رفتند یا به مساجد بدل شدند. از جمله گفته میشود که مسجد جامع اصفهان بر محل یک آتشکده بنیان نهاده شد. آتشکده فعلی اصفهان اما در سال 1357 ساخته شد، نشانی از همزیستی ادیان در این شهر که میتواند برای تورهای گردشگری مذاهب و ادیان مورد توجه قرار گیرد.
«به یاری اهورامزدا، در مهر گوهر و مهربان، زمان بازدید یا نیایش، 8 بامداد تا 12 نیمروز، 4 پسین تا 8 شامگاه، انجمن زرتشتیان استان اصفهان».
این تابلویی است که بر روی در نیایشگاه و عبادتگاه زرتشتیان استان اصفهان به چشم میخورد. «در مهر گوهر و مهربان»، نام آتشکده زرتشتیان اصفهان است، به مناسبت نام بانو و آقای بنیانگذار و بانی این سرا، مهربان و گوهر. دو بنیانگذاری که نام آنها بر روی سنگ یادبود آتشکده هم برده شده: «در مهر گوهر و مهربان، به نامگانی پدر و مادر نیکوکار و عزیزمان، گوهر بهرام گشتاسبپور مهربانی و همسرش، مهربان رستم مهربانی زرتشتی. این سرای نور و راستی را به پیروی از آیین جاودانی اشوزرتشت اسپاتمان بنا نهادیم. باشد با آمرزش نیاکان که اندیشه و گفتار و کردارشان در نگهبانی مهر نهادهاند، اینچنین باد. اصفهان بنیاد 1357 خورشیدی.»
این عبادتگاه در سال 1357 بنیاد شده و زیر آنهم شعر سعدی نوشتهشده: «همی نیکویی ماند و مردمی/ جوانمردی و خوبی و خرمی»
موبد بهزاد نیکدین، موبد این آتشکده، آیینهای زرتشتیان در این عبادتگاه را چنین توضیح میدهد: «در ورودی آتشکده، ابتدا افراد برای حفظ تمیزی و پاکیزگی، پاپوشهای خود را درمیآورند که این رفتار، مانند اهمیت تمیزی در فرهنگ اسلامی است که در آن، نظافت نشانه ایمان است. لباس ایرانیان هم به نشانه پاکی، دوستی و محبت سپید بوده و به همین دلیل مردهایی که وارد آتشکده میشود، عرقچینهای سپید به سر میگذارند و بانوان روسریهای سپیدی به سر میکنند.»
او توضیح میدهد که آنها سپس به سمت «پادیابسرا» که به معنای وضوخانه است، میروند. «پادیاب» به معنای جایگاه آب است. آنها در «پادیابسرا» وضو میگیرند و دست و صورتشان را با حولههای تمیز آن خشک میکنند. پسازآن به سراغ کتابخانه کتابهای دینی میروند.
نیکدین توضیح میدهد که زرتشت دین نیاورده، بلکه آیین و فلسفهای آورده که پایه و اساس آن، شعار «اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک» است. او میگوید: «کتاب «گاتها» سرودههای زرتشت و حاوی سخنان مینوی، فلسفی و آیینی او است و یک کتاب دینی نیست و به همین دلیل انسانها را آزاد میگذارد تا بر اساس اندیشه، گفتار و کردار نیک، خودشان راه درست را تشخیص دهند. پس از زرتشت، موبدان و روحانیان زرتشتی، دین را بر اساس اوستا بیان کردند که «خرده اوستا» حاصل آن است. هر دو کتاب «گاتها» و «خرده اوستا» در کتابخانه آتشکده وجود دارند. زرتشتیان پس از برداشتن این کتابها برای نیایش و عبادت وارد آتشکده میشوند.»
عکس «مهربان» و «گوهر»، زن و شوهر بنیانگذار در ابتدای ورودی این آتشکده نصبشده و در یک تابلوی نقاشی که 15 سال پیش کشیده شده، هم زرتشت در دربار گشتاسبشاه کیانیان، پادشاه و همراهان او را که به آیین طبیعتپرستی میتراییسم معتقد بودند، به دین زرتشتی دعوت کند.
نیکدین توضیح میدهد: «دین، شریعت، چارچوب و قوانینی است که انسانهای گمراه را هدایت و ارشاد میکند. «کده» هم به معنای خانه و «آتشکده» به معنای «خانه آتش» است. شوربختانه به فرهنگ و بینش ما ایرانیان، اتهامات ناروا، مغرضانه و ناآگاهانه آتشپرستی واردشده، درحالیکه ما از چهار هزار سال پیش، قومی خداپرست و یکتاگرا بودیم.»
او درباره فلسفه روشن کردن آتش توسط ایرانیهای زرتشتی در آتشکدهها هم میگوید: «آتش، نماد نور و پاکی است. در فرهنگ ایرانیان از دیرباز، چهارآخشیج (عنصر) آب، باد، خاک و آتش را گرامی و پاکیزه نگه میدارند و به آن بیحرمتی نمیکنند. روانشاد حافظ هم میگوید: «از آن به دیر مغانم عزیز میدارند/ که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست». این آتش به ما یادآوری میکند که همانند آن، نورافشانی کنیم و پاککننده باشیم.»
نیکدین توضیح میدهد که قبله نیایش و عبادت زرتشتیان در نمازهای پنجگانه روزانه آنها، نور و روشنایی است و آنها از یک طلوع خورشید تا طلوع خورشید بعدی، پنج بار به شکلهای ایستاده و نشسته و با دستهای برافراشته نماز میخوانند. آتشکدهها هم به شکل شرقی- غربی ساخته میشود، به شکلی که محل قرارگیری آتش در آن، در شمال یا جنوب قرار گیرد، نه شرق یا غرب تا محل قرارگیری نور خورشید و آتش آتشکده تداخل پیدا نکند و با قرار گرفتن دو منبع نور در یک نقطه، معنای آتش آتشکده از دست نرود.
او درباره وجود امکان برای بازدید مردم از این آتشکده هم میگوید: «ما ایرانیان زرتشتی، دوستدار این هستیم که در این سراها به روی همه باز باشد و در جشنها شرکت کنند و با آنها آشنا شوند، اما تابع قوانین پشت این در هم هستیم. ضمن اینکه متأسفانه برخی اهداف سیاسی خود را به اینجا میآورند که این برای بازدید عمومی از این آتشکده مشکل ایجاد میکند، درحالیکه برای مثال زادروز اشوزرتشت، یک جشن ملی است و هیچ مانعی ندارد بقیه هم به آن بیایند.»
نیکدین از این هم میگوید که زرتشتیها هنرمندان خاص خود را هم داشتند که در یزد، عکسها و اسنادش وجود دارد، اما در اصفهان چنین نیست.
آیین زرتشتی آنقدر در فرهنگ ایرانی اهمیت دارد که روانشاد حکیم ابوالقاسم فردوسی درباره آن گفته: «مپندار که آتشپرستان بدند/ پرستنده پاک یزدان بدند.»
نیکدین میگوید: «بعد از انقلاب، احترام به زرتشتیها بسیار بیشتر شده و زیاد پیش میآید که من مهمانانی از قم داشته باشم و یا خودم به نزد عالمان دین اسلام در قم بروم. ما اعتقاداتمان را بدون هیچ مشکلی برای هم بیان میکنیم.»
او در پایان بیان میکند: «اصفهان عزیز ما، نمونه بارز شهری است که در آن، هر چهار آیین در کنار هم زندگی میکنند. در این شهر، زرتشتیان آزادانه در آتشکده خود رسومشان را اجرا میکنند، مسلمانان در مسجد، ارمنیهای مسیحی در کلیسا و یهودیان در کنیسههایشان عبادت میکنند؛ اما شوربختانه برخی بیگانگان تلاش میکنند در میان ما تفرقه بیندازند که باید از این حاشیهها دوریکنیم.»