خیابان طالقانی و خاطراتش

خیابان طالقانی دهه‌های 20 و 30 حال و هوای دیگری داشت. بیشتر مشاغل کیش‌بافی در آن فعال بودند. بخش زیادی از این محله به علت باغ‌های فراوان و حفر گودال‌های عمیق و خاکی، یخچال‌های طبیعی وجود داشت که با استفاده از آب مادی سرلت در طول زمستان عملیات تولید یخ در آن صورت می‌گرفت.

رضا بی‌ریا-از کسبه قدیمی خیابان طالقانی : خیابان طالقانی دهه‌های 20 و 30 حال و هوای دیگری داشت. بیشتر مشاغل کیش‌بافی در آن فعال بودند. بخش زیادی از این محله به علت باغ‌های فراوان و حفر گودال‌های عمیق و خاکی، یخچال‌های طبیعی وجود داشت که با استفاده از آب مادی سرلت در طول زمستان عملیات تولید یخ در آن صورت می‌گرفت.

بیشتر در دو سمت خیابان طالقانی باغ‌های بسیار بزرگ، خانه‌های قدیمی و کوچه‌باغی قرار داشتند. چهره‌های سرشناس بسیاری از روحانیون، رجال و دولتمردان و بازاری‌ها و ثروتمندان شهر برای دهه‌های متمادی در این محل زندگی می‌کردند.

خاندان‌های روضاتی، زرگرباشی، بنکدار و عموییان و چایچی از این جمله بوده‌اند. دهه‌های 20 و 30 آخر خیابان طالقانی در نزدیکی مادی سرلت، سالن اجتماعات یک حزب وجود داشت که مدتی بعد کارگران ساختمانی، کلنگ و تیشه‌ها را در آن قرار می‌دادند و به شکل انبار درآمده بود و بعدها به تماشاخانه تغییر کاربری داد.

قهوه‌خانه معروف این محله، قهوه‌خانه رضا سنگتراش بود که معمولا صفحه‌های قدیمی موسیقی سنتی پخش می‌کرد و در آن حال و هوای ویژه‌ای بود. صادق شماعی‌زاده که یک استوار نظامی و پهلوان نامی بود هم آن دوره در این قهوه‌خانه زیاد رفت‌وآمد می‌کرد.

چندین دوره‌گرد هم بودند که یا به‌وسیله گاری و یا به‌وسیله طبق‌هایی که روی سر می‌گذاشتند، زمستان، لبو و شلغم و باقالا و تابستان سیب‌زمینی و نمک، نان و ریحان و پیاز و بلال می‌فروختند.

رادیولوژی دکتر وحدانیان هم دهه 30 در این خیابان افتتاح شد. یک خاندان قدیمی به نام خلجا هم که اصالتا ترک بودند در این محله از قدیم زندگی می‌کردند که بازارچه و کوچه خلجا به اسم آنها نامگذاری شده است.

کاروانسرای تحدید ابتدای خیابان طالقانی سر دروازه دولت قرار داشت و بسیار قدیمی بود و بیشتر مشاغل در آن فعالیت داشتند و شبیه به یک بازارچه مردمی برای خریدهای روزانه بود و مردم در آن رفت‌وآمد می‌کردند. بسیاری از نوجوانان محله طالقانی که ابتدا در این کامسرا مشغول به کار شدند بعداً در خیابان چهارباغ و شیخ‌بهایی استادکار و صاحب مغازه می‌شدند.

این یادداشت شفاهی است

ارسال نظر