بررسی سفرهای روسای جمهور ایران به آمریکا
روحانی پنج بار، احمدینژاد هشت بار و سایرین چهار بار. این تعداد سفرهایی است که روسای دولت جمهوری اسلامی ایران به نیویورک داشتهاند.
روحانی پنج بار، احمدینژاد هشت بار و سایرین چهار بار. این تعداد سفرهایی است که روسای دولت جمهوری اسلامی ایران به نیویورک داشتهاند.
به گزارش ایسنا، اولین بار در مهر ۱۳۵۹ محمدعلی رجایی بهعنوان نخستوزیر و رئیس دولت عازم نیویورک شد. البته سفر او نه برای حضور در مجمع عمومی بلکه برای شرکت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. بعد از شهادت رجایی و با به ریاستجمهوری رسیدن آیتالله سیدعلی خامنهای ایشان در سال ۱۳۶۶ یعنی شش سال بعد از ریاستجمهوری خود و هفت سال بعد از سفر رجایی راهی نیویورک شد و بهعنوان اولین رئیسجمهوری اسلامی ایران در چهلودومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد. در آن زمان هفت سال از دفاع مقدس میگذشت و رئیسجمهور وقت هم محور اصلی نطق ۹۰ دقیقهای خود را روی جنایات عراق و حامیان شرقی و غربیاش متمرکز کرد. در سال ۱۳۶۸ آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی به ریاستجمهوری رسید اما در طول هشت سال ریاست دولت خود هیچگاه به نیویورک سفر نکرد و وزیر خارجه او (علیاکبر ولایتی) در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل شرکت میکرد. در سال ۷۶ سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور ایران شد. او یک سال بعد در بحران به شهادت رسیدن دیپلماتهای ایرانی در افغانستان و حضور طالبان در مرزهای شرقی ایران، با سفر به نیویورک در پنجاه و سومین مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کرد و در مقابل نظریه برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون، طرح گفتگوی تمدنها را مطرح کرد که با استقبال فوقالعادهای مواجه شد و علاوه بر تصویب در مجمع عمومی سازمان ملل، سال ۲۰۰۱ هم از سوی سازمان ملل به نام سال گفتگوی تمدنها نامیده شد. در این سخنرانی برای اولین بار رئیسجمهور وقت آمریکا (بیل کلینتون) جای خود را ترک نکرد و سخنرانی رئیسجمهور ایران را گوش داد. خاتمی سه سال بعد یعنی در سال ۸۰ برای دومین بار راهی نیویورک شد و باز از طرح گفتگوی تمدنها دفاع کرد. تا پیش از محمود احمدینژاد روسای دولت ایران در طول ۲۷ سال تنها چهار بار به نیویورک سفر کردند، اما احمدینژاد از سال ۸۴ که رئیسجمهور شد تا سال ۹۱ هر هشت سال عازم ایالاتمتحده شد و در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. احمدینژاد در اولین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل با نفی هولوکاست نام خود را در جهان بر سر زبان انداخت. او در همین سفر پیشنهاد تشکیل کمیته ویژهای را ارائه داد که گزارش جامعی درباره تدوین راهکارهای عملی خلع سلاح هستهای دنیا ارائه دهد و به غیرعادلانه بودن ترکیب شورای امنیت اعتراض کرد. سفرهای هشتساله او همواره حواشی زیادی به همراه داشت، از حضور تیم همراه عریض و طویل و بردن خانواده به نیویورک گرفته تا حواشی دانشگاه کلمبیا، از پیشنهاد مناظره با مسئولان آمریکایی درباره ۱۱ سپتامبر تا دیدار با تنها سه رئیس دولت (بولیوی، کومور و سوازیلند) در سفر آخر. او در نطق سال ۸۹ خود در شصت و پنجمین مجمع عمومی پیشنهاد داد سال بعد سال «انرژی هستهای برای همه و بمب هستهای برای هیچکس» نامگذاری شود و این دهه، دهه مدیریت مشترک جهانی باشد. البته این پیشنهاد برعکس پیشنهاد خاتمی به تصویب جهانی نرسید و از آن استقبال چندانی نشد. در بیشتر سخنرانیهای احمدینژاد بهخصوص در چند سال پایانی بسیاری از سران کشورهای دنیا در هنگام سخنرانی صندلی خود را ترک میکردند که این کار درواقع توهینی به ملت ایران بهحساب میآمد اما احمدینژاد همچنان اصرار داشت به این سفرها ادامه دهد و تا سال آخر ریاستجمهوری خود عازم نیویورک شد تا در این زمینه رکورددار شود. کمتر از دو ماه بعد از روی کار آمدن حسن روحانی در سال ۹۲، رئیسجمهور جدید ایران عازم نیویورک شد. در اوج بحران هستهای، جهان با تغییرات صورت گرفته در ایران آماده بود تا سخنان رئیس دولت تازه ایران را بشنود. روحانی در همین سفر و نطق خود در مجمع عمومی پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» را مطرح کرد که همچون طرح گفتگوی تمدنهای خاتمی با استقبال جهانی مواجه و در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. او در پایان همان سفر به پیشنهاد آمریکاییها تلفنی با رئیسجمهور وقت آمریکا صحبت کرد. گفتگویی که برخی آغازگر به نتیجه رسیدن توافق هستهای میدانند. بههرحال روحانی در چهار سال گذشته نشان داده اگر قرار است سفرهایش به نیویورک ازنظر کمی افزایش داشته باشد ازنظر کیفی هم نسبت به هشت سال دولت احمدینژاد کیفیت بالاتری داشته و او در هر سفر خود با بسیاری از سران کشورهای بزرگ دنیا دیدار و گفتوگو میکند و گرههای دیپلماتیکی را باز میکند. حالا روحانی در اولین سال دوره جدید ریاستجمهوری خود برای پنجمین بار عازم نیویورک شده است تا مانند چهار سال گذشته علاوه بر نشان دادن پیام صلح و دوستی ملت ایران به جهانیان، اقتدار جمهوری اسلامی را هم در سطح جهان نشان دهد. اقتداری که در بعضی مقاطع به خاطر برخی سوء مدیریتها زیر سؤال رفته بود.