سوغات شاردن از اصفهان صفوی

اصفهان در دوره شاه‌عباس صفوی از باشکوه‌ترین شهرهای جهان بوده است. ژان شاردن جواهرفروش، جهانگرد و تاجر فرانسوی نه در دوره شاه‌عباس کبیر که حدود نیم‌قرن بعدازآن دوره طلایی به اصفهان آمد، گو اینکه هنوز اصفهان شهری شکوهمند بود. او دوره‌ای حدوداً پنج‌ساله را در اصفهان سپری می‌کند، شاردن تمام ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگ عامیانه مردم اصفهان را به تصویر ثبت و ضبط کرده است.

شیما خزدوز/اصفهان امروز: «از هر سو که شهر اصفهان را تماشا کنیم، آن را مانند جنگل و بیشه می‌بینیم. کاخ‌های عالی، خانه‌های مجلل و فرح‌انگیز، کاروانسراهای وسیع، بازارهای بسیار زیبا و نهرها و کوچه‌هایی که در دو طرف درختان چنار بلند دارد. درحالی‌که کوچه‌های سایر بلاد تنگ و کثیف و کج‌ومعوج و بدون سنگ‌فرش است.»

«رودخانه زاینده‌رود در هنگام بهار به‌اندازه رودخانه سن در زمستان آب دارد و طغیان می‌کند. اصفهان به‌اندازه شهر لندن که پرجمعیت‌ترین شهر اروپاست، جمعیت دارد. اصفهان دارالعلم شرق است و علم و دانش آن به بلاد دیگری مثل هندوستان پراکنده‌شده است.»

«اصفهان زیباترین و بزرگترین شهرهای مشرق زمین است و بازرگانانی از هر گوشه دنیا در آن گردآمده‌اند.»

اینها کلیتی از اصفهان عصر صفوی در نگاه شاردن، جهانگرد فرانسوی است.

ژان شاردن، سیاح و بازرگان فرانسوی در نیمه دوم قرن هفده میلادی، بین سال‌های 1665 تا 1667 همزمان با دوره حکومت صفویه، دو بار به ایران سفر کرد؛ و بعدها در سفر اصلی‌اش که موضوع کتاب سفرنامه‌اش شد، پنج سال از 1673 تا 1677 را در اصفهان گذراند، سفرهایی از زمان حکومت شاه سلیمان و بخش دیگر در زمان شاه‌عباس دوم. او مشاهداتش را با قالب سفرنامه در اروپا منتشر کرد.

وی که فرانسوی اما ساکن لندن بود، اصفهان را اگرچه به لحاظ وسعت کوچکتر و به لحاظ جمعیت تا حدودی همسطح لندن می‌دانست اما ازلحاظ شکوه و زیبایی و ثروت این شهر را به‌مراتب بالاتر از لندن می‌دید. او بیشتر بناها و خانه‌های مهم اصفهان را در این مدت دیده و زبان فارسی را به‌خوبی فراگرفته بود و به جهت پیشه‌اش که بازرگانی و جواهرفروشی بود، در هر جا حتی نزد بزرگان شهر جایگاهی پیداکرده بود.

البته گفته‌شده شاه‌عباس دوم هم علاقه ویژه‌ای به او داشته تا آنجا که عنوان بازرگان شاه را برای او برمی‌گزیند.

سفرنامه شاردن در زمان چاپ بسیار موردتوجه اروپاییان قرار می‌گیرد، عده‌ای که علاقمند به جستجو درباره فرهنگ و زندگی اجتماعی و رفتارهای عامیانه مردم مشرق زمین بودند و عده‌ای دیگر که در سودای ثروت‌ها و گنج‌های سلطنتی ایرانیان بودند به این سفرنامه توجه ویژه داشتند.

شاردن جمعیت آن دوره از اصفهان را بین 600 هزار تا یک‌میلیون و 100 هزار نفر تخمین می‌زند و برای شهر دو محله (برزن) و هشت دروازه عنوان می‌کند. محله جویباره نعمت‌اللهی و دردشت حیدری. هشت دروازه هم دروازه حسن‌آباد، دروازه جویباره یا عباسی، دروازه کران، دروازه سیداحمدیان، دروازه دولت، دروازه لنبان، دروازه طوقچی و دروازه دردشت. شاردن گوشه‌گوشه شهر اصفهان را از کوی و برزن تا دولتخانه صفوی و تمام ویژگی‌های محلات را چنان ساده و روان تشریح می‌کند که خواننده می‌تواند پا‌به‌پای او در تمام نقاط این شهر و حتی تا اندرون قصرهای سلطنتی قدم بگذارد.

در سفرنامه شاردن می‌توان اصفهان عصر صفوی را زندگی کرد. توصیفاتی از جلال و شکوه قصرها تا تعدد بناها، عظمت میدان نقش‌جهان و بازارهای آن به‌عنوان زیباترین میدان جهان و حتی قصه‌ها و باورهای عامیانه در مورد برخی بناها که در معاشرت و رفت‌وآمد در میان مردم درک کرده، افسانه‌های پیرامون شخصیت‌های بنام اصفهان، از خرافات تا مناسک مذهبی حتی اقلیت‌ها، آداب‌ورسوم، نوع تفکر و جالب حتی تفریح‌های زنان و خلق‌وخوی آنها که همه در قالب سبک زندگی توضیح داده‌شده است.

از نگاه شاردن، مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دولت صفوی و حتی قانون کار و رواج بسیاری از شغل‌های شهری با جزئیات کامل بیان‌شده است.

به‌عنوان‌مثال او درباره شیوه خدمت افراد در دستگاه‌های دولتی آن روزگار می‌نویسد: هر کارگری که داخل خدمت دولت می‌شود، سندی که مهر شاه، وزراء و اعتمادالسلطنه بر روی آن است را به او می‌دهند. حقوق او را از روز ورود تا روزی که سال مالی کارخانه او شروع می‌شود، می‌پردازند.

عموم کارگران در تمام مدت عمر خود بدون اینکه آنها را خارج کنند، از طرف دولت حقوق دریافت می‌دارند. در مواردی مثل بیماری از مزد آنها کم نمی‌کنند. کار آنها به‌اندازه‌ای کم است که می‌توانند چهار برابر برای خود و ارباب‌رجوع شخصی کار کنند. زرگرانی را دیده‌ام که مدت سه یا چهار سال متوالی حقوق دریافت کرده‌اند، بدون این‌که از طرف شاه، کاری به آنها رجوع شود.»

شاردن همچنین به رونق کسب‌وکار بازارهای اصفهان و تجارت‌های خارجی در آن دوره هم می‌پردازد و دراین‌باره می‌نویسد که شاه‌عباس دوم، شیوه تجارت و صنعت اروپاییان را پسندیده است و همواره می‌کوشد که به‌واسطه آنها به ملت و مملکت خود سود برساند، پس با انجام مراسم مذهبی آنها مخالفت نداشته و همواره دل‌های آنان را به‌سوی خود متوجه می‌کند.

اشاره او به تجارت‌های گسترده در بازار مجلل قیصریه و تجارت پارچه‌های گرانبها به‌وسیله هندی‌هایی که در سرای مولتانیان این بازار فعال‌اند و اشاره دیگرش به تجارتخانه‌های انگلیسی‌ها و هلندی‌ها در این شهر جالب‌توجه است.

شاه‌عباس دوم همچنین دستور می‌دهد که برای سهولت در امر تجارت، تولیدکنندگان و تجار همه نوع کالایی در بازار و در اطراف میدان نقش‌جهان، فعالیت کنند، حتی پیشه‌ورانی در وسط میدان چادر می‌زنند و به دادوستد مشغول‌اند.

بازار صحافان، صندوق سازان، سراجان(یراق و زین)، حلاجان، مسگران، کفاشان و کلاهدوزان، ساغری دوزها، نجاران، خراطان، چلونگران، آهنگران، علاقه بندان، نقده دوزان، جواهرفروشان، حکاکان و شیشه بران از بازارهای پرشمار دوره صفویه در اصفهان است که شاردن به آن پرداخته است.

ژان شاردن درباره دیگر ویژگی‌های شهری اصفهان به تعدد پیروان مذاهب گوناگون از مسلمان گرفته تا مسیحی و کلیمی و آتش‌پرست و زندگی آنها در کنار یکدیگر توضیح می‌دهد. او از 162 مسجد، 3 کنیسه، 48 مدرسه، 1802 کاروانسرا، 273 حمام، 12 گورستان و 3 هزار برج کبوتر که از سازه‌های شهری آن دوره بوده یاد می‌کند و البته بسیاری از بناها و قصرهای سلطنتی که در دوره سیاحت او در اصفهان وجود داشته و در دوره‌های بعدی ازمیان‌رفته است را هم ذکر کرده.

بناهایی همچون باغ تخت، باغ هزارجریب، برج شاخ، تالار طویله، کاخ ساروتقی، نقاره‌خانه، عمارت ساعت، کاخ جهان‌نما و باغ‌های متعددی با کلاه‌فرنگی‌های در وسط آن. شاردن یکی از ویژگی‌های بناهای این شهر را مصون بودن آنها در برابر آتش‌سوزی عنوان می‌کند، چراکه همه از خشت و آجر ساخته‌شده‌اند و تا آن روز حریقی در آنان رخ نداده است، چه لندن در همان سال 1666 بزرگترین حریقش را از سر گذراند که به‌نوعی تاریخی جهان را تحت تأثیر قرارداد.

او همچنین در رابطه با خیابان چهارباغ از علاقه بیش اندازه شاه‌عباس به ساخت و محافظت از آن یاد می‌کند تا جایی که به گفته شاردن، شاه‌عباس اجازه نمی‌داده حتی یک درخت از این خیابان بریده شود، گویا با این تعبیر که زیر هرکدام از درختان هم یک سکه شاه‌عباسی پنهان بوده است.

در رابطه با رودخانه زاینده‌رود شاردن می‌گوید که شاه‌عباس، برای آنکه اصفهان دارای آب فراوان باشد، با مخارج باورنکردنی و بسیار زیاد، طرحی را در دست دارد که کوهی که در سه روز فاصله با شهر واقع است را شکاف ‌دهد و رودخانه پشت آن را به زاینده‌رود وصل کند. منظور وی کوه کارکنان است و پروژه‌ای که با مرگ شاه‌عباس ادامه نیافت تا آنچه 300 سال بعد با عنوان تونل اول کوهرنگ با اختلاف فاصله‌ای اندک از آن کوه ایجاد شد، نخستین طرح عمده انتقال آب در ایران لقب بگیرد.

شاردن البته درجایی دیگر به خزانه شاهی و گنج‌های چشم‌نواز این شهر هم اشاره دارد. سکه‌های مربوط به دوران هارون‌الرشید و کوروش کبیر و قسمتی از پیراهن حضرت عیسی و پیراهن به خون آغشته امام حسین (ع) و همچنین قرآن خطی که به دست امام رضا(ع) نگاشته شده و در آن زمان در اصفهان نگهداری می‌شده است. بخشی از سرمایه‌هایی که شاه‌عباس با آنها پس از قرن‌ها دیگربار دولت-ملت ایران را متحد کرد و کشور را به جلو پیش برد.

سفرنامه شاردن بارها و بارها چاپ‌شده. 1686 همزمان در پاریس و لندن به فرانسه و انگلیسی چاپ شد و همچنان تا سال‌های اخیر در قرن بیست و یکم نیز انتشار آن ادامه یافته است.

ارسال نظر