خزان زرد یا آغازی دیگر

روایت سپاهان و پرسپولیس فوتبالی نیست. نه قرار است آمار بگوییم و عدد بدهیم که فلان تیم فلان سال فلان طور شده و نه می‌شود تاریخ را بگذاریم کنار و بچسبیم به همین یک بازی و همان یک روز! اصلاً مگر می‌شود به یک بازی، به آن دو تیم و به آن هزاران هواداری که برای تیم محبوبشان از جان‌ودل می‌گذارند فقط فوتبالی نگاه کرد؟

مجتبی فدایی-ورزش ایرانی : روایت سپاهان و پرسپولیس فوتبالی نیست. نه قرار است آمار بگوییم و عدد بدهیم که فلان تیم فلان سال فلان طور شده و نه می‌شود تاریخ را بگذاریم کنار و بچسبیم به همین یک بازی و همان یک روز! اصلاً مگر می‌شود به یک بازی، به آن دو تیم و به آن هزاران هواداری که برای تیم محبوبشان از جان‌ودل می‌گذارند فقط فوتبالی نگاه کرد؟ اگر می‌شود پس احتمالاً تا امروز نه به ورزشگاه رفته‌اید و نه در کنار خانواده و دوستان و همکارانتان « الکلاسیکوی ایرانی» دیده‌اید! فارغ از هر شرایط و نتیجه‌ای تماشای این قبیل مسابقات که برای مخاطبانشان با پسوند «حیثیتی» نامگزاری می‌شود بدون هیچ قانون و شرط اضافه ای مهم است. عاملش نه‌فقط ورزشی است، نه‌فقط سیاسی، نه‌فقط جغرافیایی و نه هیچ تک عامل شاخص دیگری باعث اهمیت آنها می شود. و البته دیداری که حیثیتی است برای هواداران دو تیم با هیچ قانون و قاعده‌ای توصیف نمی‌شود.

همین چند وقت پیش خانوادگی‌ نشسته بودیم پای ال کلاسیکوی اورجینال و چقدر کیف دارد با شور و شوق پسربچه‌ها فوتبال را دنبال کردن؛ بچه‌هایی که سن بزرگترین شان به ده‌سال نرسیده هر سه طرفدار بارسا بودند؛ و به گمانم کوچک‌ترها تحت تأثیر تبلیغات آن سومی آبی اناری شده بودند. بازی با جذابیتی خیره‌کننده ادامه داشت. بارسا گل نخست را که زد، جیغ و کیف و هورای بچه‌ها خانه را از جا کند؛ ما هم به همراه آنها. نیمه نخست بازی با همین نتیجه تمام شد و هنوز چنددقیقه‌ای از نیمه دوم نگذشته بود که رئال گل مساوی را زد. بچه‌ها با افسوس همدیگر را نگاه کردند. بازی ادامه داشت و رسیده بود به دقایق پایانی که در میان آه‌وافسوس بچه‌ها، رئال گل پیروزی‌اش را به ثمر رساند. هنوز حال و هیجان این گل فروکش نکرده بود که ناگهان یکی از بچه‌ها فریاد زد:
- من طرفدار رئالم!
شنیدن این جمله کافی بود که همگی با تعجب همدیگر را نگاه کنند؛ او به‌قدری قاطعانه گفت: «طرفدار رئالم» که گویی باید ذاتاً طرفدار رئال می‌بوده، اما غفلتی عمیق باعث طرفداری او از تیم دیگری شده است. بعد هم از پیروزی رئال شاد و سرخوش شد.

از خاطره آن روز که بگذریم، نه‌فقط در مورد «ال کلاسیکوی اورجینال» بلکه در نسخه وطنی آن‌هم آیا شما تابه‌حال دیده‌اید یک سپاهانی پرسپولیسی شود؟ یا حتی استقلالی؟ دیده یا شنیده‌اید که یک بارسایی، به‌جز موردی که بنده ذکر کردم رئالی شود یا برعکس؟
این طرفداران، هیچ‌وقت تیم موردعلاقه‌شان را تنها نمی‌گذارند، اما بازیکنان همان تیم ممکن است در فصل بعدی در تیم دیگری دیده شوند! نیازی به یادآوری نیست که در طول رقابت‌های لیگ برتر چند سپاهانی پرسپولیسی شدند و یا چند پرسپولیسی رهسپار اصفهان شده‌اند. اما برای هواداران موضوع حیثیتی‌تر از آن است که قابل توصیف باشد. بدون شک این هفته همه نگاه‌ها معطوف به دیدار بزرگ لیگ است. اگر هوادار هم باشید، ماجرا سخت‌تر است. سپاهانی‌ها بدون در نظر گرفتن نتایج ضعیفشان با پافشاری بر سهم ده‌درصدی میهمان از نقش‌جهان آماده حضور پرشور در ورزشگاه می‌شوند. موضوعی که تنها معطوف به شبکه‌های اجتماعی و صفحات هواداری نبود و حتی مدیر رسانه‌ای باشگاه سپاهان با اظهارنظری شفاف دیدار زردها در هفته هفتم را دیداری برای مانور قدرت هواداران سپاهان دانست. سپاهانی‌ها معتقدند اختصاص سکوهای بیشتر به سرخ‌پوشان اجحاف در حق هواداران سپاهان است و این یعنی زردها آغازگر نبردی بزرگ حتی خارج از مستطیل سبز شده‌اند.

به نظر می‌رسد هواداران پیش از دیدار هفته هفتمشان بیش از هر زمان دیگری به متعصب‌ترین هواداران فوتبال تبدیل‌شده‌اند. آنها در اتحادی مثال‌زدنی تمام نقطه‌ضعف‌ها و انتقادات از ارکان باشگاه را کنار گذاشته‌اند تا یک‌بار دیگر برگ برنده تیمشان در استادیوم نقش‌جهان باشند. گویا در اصفهان قرار نیست فعلاً کسی از سپاهانی ماندن دست بکشد و انگار دیدار با پرسپولیس پیش از آنکه حساسیت‌ها را تشدید کند سبب نزدیک شدن هواداران، بازیکنان و کادر فنی به هم شده است تا همه امیدوار به آخرین پنجشنبه شهریورماه باشند. باید دید فصل ناکامی‌ها(همانطور که کرانچار وعده داده بود) با پشت سر گذاشتن قرمز پوشان پایتخت به پایان می‌رسد یا شکست مقابل پرسپولیس خزانی سرد را راهی نصف جهان خواهد کرد.

ارسال نظر