ضیافتی برای کارتن خوابها
گروه مردمی پایان کارتن خوابی تا نیمه های شب همه روزه کار غذارسانی به کارتن خوابها را بهگونهای داوطلبانه پی میگیرد؛ آرام و بدون هیاهو؛ ضیافتی که پرماجرا و منحصر به فرد است. این گروه از چهارشنبه نخستین گرمخانه خصوصی اصفهان را نیز به روی کارتن خواب ها گشوده است.
احمدرضا جلوه نژاد/اصفهان امروز: ساعت 10 شب است و سرمای گزنده زیر صفر؛ حدود 10 نفر از اعضای گروه مردمی پایان کارتن خوابی در منتها الیه یکی از خیابانهای حاشیه ای شهر گرد آمدهاند تا توزیع غذای شبانه برای
کارتن خوابها را آغاز کنند. حدود 150 بسته معمولِ یکبار مصرف چلومرغ به همراه سیب و موز و
بسته ای حاوی صبحانه نان و پنیر، توزیع امشبشان است. یکی از کارکشتههای گروه، دارد به موزعانش که در سه پراید قرار است توزیع در سه منطقه را انجام دهند، آدرس کارتن خوابها را یادآوری میکند:
«از این ور برید، اول امید را؛ بعد لای چوبها اسمال را بدید، بعد برید به پل آخری که رسیدید بزنید به صحرا، اون پشت بشیر افغانیه و پسر جدیده را. بعد بر می گردید تو کوچه، شاهرخ را، بعد میزنید تو کوچهِِی مدرسه، اون ورِ مادی می رید دیگه لای درختها نیستند، اسفالت که تموم می شه همین تو مادی، زن و شوهره و بچهشون کف مادی خوابیدن، صاحبِ زمین بیرونشون کرده و ... از این ور که میری تو این اتوبان یه صد متر که رفتی دو راهی میشه پیچ را که می پیچی تو خروجی یه پل هست، تو این پیچ خروجی، یه کوچه خاکی دراز هست، رو حال خود جاده که برید، کوچه یه پیچ ال میخوره بعد پیچ یه دیوار بلوکی هست، دیوار را که میرید پایین، یه در وسطشه، در را که بری تو، سعید سمت راست میخوابه، اونی هم بود که تو یونجهها میخوابید، حالا اونور میخوابه.»
سرپرستی این گروه را محسن انصاری بر عهده دارد که امشب هم غذاها را آورده و پیش از قسمت کردن بین موزعان داوطلبش، آنها را جمع کرد و گفت: « بیایید انرژی مثبت بگیریم، با یک خبر خوب که ما از امروز صبح، اولین گرمخانه خصوصی را در اصفهان راهانداختیم، سه وعده غذا به کارتنخوابها خواهیم داد و متادون رایگان برای درمان. آزادند که صبحها بروند اگر خواستند دنبال کار و زندگیشان. ظرفیت این گرمخانه حدود 50 نفر است.» او همچنین از داوطلبان میخواهد که در توزیع غذاها مشارکت بیشتری داشته باشند، چراکه آنگونه که میگوید، خودش پس از مدتها توزیع شبانه دیگر از نفس افتاده است.
پدیده کارتنخوابی در تمامی جوامع چه پیشرفته و چه در حال توسعه و چه جهان سومی کمو بیش وجود دارد؛ چه بسا در جوامع غربی با اقتصاد آزاد بیشتر. نیویورک پایتخت سرمایهداری جهانی، خود یکی از بالاترین میزان کارتن خوابها را دارد؛ حدود 60 هزار نفر. شاید بیش از 100 برابر اصفهان!
گذشته از آمار بیش و کم کارتن خوابی در شهرهای مختلف، مسئولیت شهرداریها در ارتباط با این پدیده کاملا تعریف شده و شفاف است.
تمامی شهرداریهای جهان، هر ساله ردیف بودجه مشخصی برای اسکان و غذا و بهداشت کارتنخوابها اختصاص میدهند؛ از قضا نیویورک که در این حوزه هم پیشروست. بیل دو بلاسیو، شهردار نیویورک بودجه خود برای بیخانمانهای این شهر را بیش از 60 درصد افزایش داده و بودجهای که برای سال 2017 به این موضوع اختصاص داده است را به رقم نجومی 6/1 میلیارد دلار افزایش داده است. سرانه سالانه 26 هزاردلار به ازای هر کارتن خواب، که از سرانه درآمدی خیلی از کشورها از جمله ایران هم بیشتر است. سان فرانسیسکو با حدود 7 هزار بیخانمان البته بودجه ای 241 میلیون دلاری را تصویب کرده که به لحاظ سرانه از نیویورک هم بالاتر است، هر کارتن خواب معادل 34 هزار دلار.
شهرداری اصفهان اما هیچ ردیف بودجهای در این خصوص ندارد. علی قاسم زاده، معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری اصفهان میگوید: «اگرچه ردیف بودجهای برای کمک به بیخانمان ها و فقرا در شهرداری اصفهان نیست اما یک ردیف بودجه برای کمک به سازمانهای مردمنهاد وجود دارد که میتوان از آن به انجمنهایی که خدماتی انساندوستانه از جمله اطعام کارتنخوابها ارائه میدهند، تخصیص داد.» در عمل اما همچنان عدد صفر تقریبا معتبر است. لااقل گروه کارتن خوابی که با کمکهای مردمی صرف فعالیت میکند.
محسن انصاری از همین امشب دغدغه برنامه فرداشب را دارد، در یکی از مناطق پر خطر که میگوید برای نخستین بار قرار است توزیع داشته باشند. او حساسیتهای تأمین امنیت برای داوطلبان موزع غذا را به خوبی درک کرده و از مدتها پیش تلاش کرده تا با ارتباط گرفتن با محلیها نسبت به امنیت یارانش به یک تضمین یا اطمینان خاطر برسد. چهره پر انرژی و مصمم وی اما در اندیشه این مأموریت جدید، همچنان نگران است. او میگوید: «هنوز مطمئن نیستم.»
کارتنخوابها همه چیزشان را از دست دادهاند، توی خرابهها میخوابند و شاید 90 درصدشان معتادند. انگشتشمار از این کارتن خوابها که کنار دیواری چهارتا پارچه و پتو سرهم کردهاند و آلونکمانندی را برای خوابشان فراهمکردهاند، در میان دیگر کارتنخوابها که حتی کارتنی به عنوان زیرانداز ندارند، به نوعی حکم پادشاه خوشبخت را دارند.
توزیع تا ساعت یک نصفه شب طول کشیده و داستانهای خود را داشته است. به آقای انصاری خبر میرسد «اسمال» را زیر چوبها پیدا نکردهاند. امیدوارند برایش مسئلهای پیش نیامده باشد، در این جدال ناجوانمردانه با سوز سرما، بیماری و گرسنگی.
و البته کارتنخوابها چندان استقبالی هم از اینکه به گرمخانه تازه احداث، نقل مکان کنند، بروز نمیدهند. دلیل چیست؟ گرمخانه در اصفهان نبوده، سرپناهی پیشتر برای زنان کارتنخواب بهزیستی ایجاد شده و کم رمق فعالیتی کوچک دارد اما مردان کارتنخواب هیچ تصوری از گرمخانه در اصفهان ندارد و به آن با دیده تردید نگاه میکنند، گویی دست و پنجه نرم کردن با سرما، در یک آزادی نسبی از نان شب برایشان واجبتر است.
کارتن خوابها را آغاز کنند. حدود 150 بسته معمولِ یکبار مصرف چلومرغ به همراه سیب و موز و
بسته ای حاوی صبحانه نان و پنیر، توزیع امشبشان است. یکی از کارکشتههای گروه، دارد به موزعانش که در سه پراید قرار است توزیع در سه منطقه را انجام دهند، آدرس کارتن خوابها را یادآوری میکند:
«از این ور برید، اول امید را؛ بعد لای چوبها اسمال را بدید، بعد برید به پل آخری که رسیدید بزنید به صحرا، اون پشت بشیر افغانیه و پسر جدیده را. بعد بر می گردید تو کوچه، شاهرخ را، بعد میزنید تو کوچهِِی مدرسه، اون ورِ مادی می رید دیگه لای درختها نیستند، اسفالت که تموم می شه همین تو مادی، زن و شوهره و بچهشون کف مادی خوابیدن، صاحبِ زمین بیرونشون کرده و ... از این ور که میری تو این اتوبان یه صد متر که رفتی دو راهی میشه پیچ را که می پیچی تو خروجی یه پل هست، تو این پیچ خروجی، یه کوچه خاکی دراز هست، رو حال خود جاده که برید، کوچه یه پیچ ال میخوره بعد پیچ یه دیوار بلوکی هست، دیوار را که میرید پایین، یه در وسطشه، در را که بری تو، سعید سمت راست میخوابه، اونی هم بود که تو یونجهها میخوابید، حالا اونور میخوابه.»
سرپرستی این گروه را محسن انصاری بر عهده دارد که امشب هم غذاها را آورده و پیش از قسمت کردن بین موزعان داوطلبش، آنها را جمع کرد و گفت: « بیایید انرژی مثبت بگیریم، با یک خبر خوب که ما از امروز صبح، اولین گرمخانه خصوصی را در اصفهان راهانداختیم، سه وعده غذا به کارتنخوابها خواهیم داد و متادون رایگان برای درمان. آزادند که صبحها بروند اگر خواستند دنبال کار و زندگیشان. ظرفیت این گرمخانه حدود 50 نفر است.» او همچنین از داوطلبان میخواهد که در توزیع غذاها مشارکت بیشتری داشته باشند، چراکه آنگونه که میگوید، خودش پس از مدتها توزیع شبانه دیگر از نفس افتاده است.
پدیده کارتنخوابی در تمامی جوامع چه پیشرفته و چه در حال توسعه و چه جهان سومی کمو بیش وجود دارد؛ چه بسا در جوامع غربی با اقتصاد آزاد بیشتر. نیویورک پایتخت سرمایهداری جهانی، خود یکی از بالاترین میزان کارتن خوابها را دارد؛ حدود 60 هزار نفر. شاید بیش از 100 برابر اصفهان!
گذشته از آمار بیش و کم کارتن خوابی در شهرهای مختلف، مسئولیت شهرداریها در ارتباط با این پدیده کاملا تعریف شده و شفاف است.
تمامی شهرداریهای جهان، هر ساله ردیف بودجه مشخصی برای اسکان و غذا و بهداشت کارتنخوابها اختصاص میدهند؛ از قضا نیویورک که در این حوزه هم پیشروست. بیل دو بلاسیو، شهردار نیویورک بودجه خود برای بیخانمانهای این شهر را بیش از 60 درصد افزایش داده و بودجهای که برای سال 2017 به این موضوع اختصاص داده است را به رقم نجومی 6/1 میلیارد دلار افزایش داده است. سرانه سالانه 26 هزاردلار به ازای هر کارتن خواب، که از سرانه درآمدی خیلی از کشورها از جمله ایران هم بیشتر است. سان فرانسیسکو با حدود 7 هزار بیخانمان البته بودجه ای 241 میلیون دلاری را تصویب کرده که به لحاظ سرانه از نیویورک هم بالاتر است، هر کارتن خواب معادل 34 هزار دلار.
شهرداری اصفهان اما هیچ ردیف بودجهای در این خصوص ندارد. علی قاسم زاده، معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری اصفهان میگوید: «اگرچه ردیف بودجهای برای کمک به بیخانمان ها و فقرا در شهرداری اصفهان نیست اما یک ردیف بودجه برای کمک به سازمانهای مردمنهاد وجود دارد که میتوان از آن به انجمنهایی که خدماتی انساندوستانه از جمله اطعام کارتنخوابها ارائه میدهند، تخصیص داد.» در عمل اما همچنان عدد صفر تقریبا معتبر است. لااقل گروه کارتن خوابی که با کمکهای مردمی صرف فعالیت میکند.
محسن انصاری از همین امشب دغدغه برنامه فرداشب را دارد، در یکی از مناطق پر خطر که میگوید برای نخستین بار قرار است توزیع داشته باشند. او حساسیتهای تأمین امنیت برای داوطلبان موزع غذا را به خوبی درک کرده و از مدتها پیش تلاش کرده تا با ارتباط گرفتن با محلیها نسبت به امنیت یارانش به یک تضمین یا اطمینان خاطر برسد. چهره پر انرژی و مصمم وی اما در اندیشه این مأموریت جدید، همچنان نگران است. او میگوید: «هنوز مطمئن نیستم.»
کارتنخوابها همه چیزشان را از دست دادهاند، توی خرابهها میخوابند و شاید 90 درصدشان معتادند. انگشتشمار از این کارتن خوابها که کنار دیواری چهارتا پارچه و پتو سرهم کردهاند و آلونکمانندی را برای خوابشان فراهمکردهاند، در میان دیگر کارتنخوابها که حتی کارتنی به عنوان زیرانداز ندارند، به نوعی حکم پادشاه خوشبخت را دارند.
توزیع تا ساعت یک نصفه شب طول کشیده و داستانهای خود را داشته است. به آقای انصاری خبر میرسد «اسمال» را زیر چوبها پیدا نکردهاند. امیدوارند برایش مسئلهای پیش نیامده باشد، در این جدال ناجوانمردانه با سوز سرما، بیماری و گرسنگی.
و البته کارتنخوابها چندان استقبالی هم از اینکه به گرمخانه تازه احداث، نقل مکان کنند، بروز نمیدهند. دلیل چیست؟ گرمخانه در اصفهان نبوده، سرپناهی پیشتر برای زنان کارتنخواب بهزیستی ایجاد شده و کم رمق فعالیتی کوچک دارد اما مردان کارتنخواب هیچ تصوری از گرمخانه در اصفهان ندارد و به آن با دیده تردید نگاه میکنند، گویی دست و پنجه نرم کردن با سرما، در یک آزادی نسبی از نان شب برایشان واجبتر است.