بازگشت به عصر مس

سید مرتضی دادخواهی یکی از پیرمردان مسگر اصفهان است. او نزدیک به 5 دهه است که با صلابت برقامت مس چکش می‏زند تا نوای این هنرِ نه چندان گوش نواز در نصف جهان جاودانه بماند. او معتقد است، پس از یک دوره فراموشی، دیگر بار مردم به اهمیت ظروف مسی پی برده اند.

شیما خزدوز/اصفهان امروز: گرچه این روزها بازارهای میدان نقش‌جهان از حرفه های قدیمی خالی است اما هنوز سالخوردگانی در حجره های قدیمی که دلهایشان گنجینه خاطرات روزگاری فراموش شده است، همچنان حضوری پربار دارند.
وقتی‌که از میان ازدحام این شهر از میدان نقش‌جهان گذر می‏کنیم، از میان این قلمرو تاریخ تنها چکش‌کاری پیرمردان مسگر است که موسیقی نوستالژیک این هویت تاریخی را طنین‌انداز می‏کند.
«سال 1336 پدرم سید رضا دادخواهی ابتدای بازار مسگرها دکان مسگری داشت. ششم ابتدایی را که تمام کردم یک دوچرخه لاری انگلیسی خریدم که با آن از منزلمان که در حوالی محله بساقیه یعنی پشت مسجد جامع بود تا دکان پدر در میدان نقش‌جهان می‌آمدم.»
«کسبه بازار مسگرها اغلب نسل در نسل در این حرفه‏اند، بیشتر چند برادر یا پدر به همراه فرزندان در مسگری‌ها مشغول بودند. مثلا از قدیمی‏ها حاج حیدر و حاج مرشد زارعی یا برادران هرندی و برادران احمدی و استاد رجبعلی باقری که آخر بازار مسگرها بودند را می‏توان نام برد. من هم به همراه برادرانم در کنار پدر مسگری می‌کردم.»
وی می‏گوید: «ابتدای بازار بزرگ در کامسرای (کاروانسرا) هندوها کارگاهی بود که مس سرچشمه کرمان را ذوب می‌کرد. یک کوره دیگر ذوب مس هم در دروازه تهران بود. مس آب‌شده را داخل بوته و قالب ماسه که در ابعاد یک موزاییک (10 یا 12 سانتی‌متر)بود می‏ریختند و بعد این مس در بازار در چندتکه مجزا به‌وسیله جوشکاری به هم متصل می‌شد و با چندین مرحله چکش‌کاری شکل و فرم می گرفت و به شکل دیگ‏های بزرگ نذری و سمنو یا گلدان‌های تزئینی و کماژدان تبدیل می‌شد. 20 روز زمان صرف می‌شد تا یک کماژدان ساخته شود.»
او ادامه می‌دهد: «تا اواسط دهه 40 بیشتر ظروف مورداستفاده مردم مسی بود یعنی تا زمانی که پخت غذا در مطبخ‌ها به‌وسیله سوخت و گرمای چوب و یوشان و خُل انجام می‌گرفت، از آن به بعد که ظروف روحی به بازار آمد و در پی آن یعنی حدود دهه 50 که ظروف استیل و تفلون مد شد کم‏کم ظروف مسی از زندگی مردم بیرون رفت.»
«همان زمانی که ظروف مسی کاربرد داشت، فروشندگانی از شهرهای زنجان، کرمان، یزد، و شیراز و همدان به اصفهان می‏آمدند و محصولات مسی را برای فروش به شهرهای خود می‏بردند. حتی هنوز هم شهر زنجان این حرفه را که یادگاری از اصفهان است حفظ کرده است.»
وی می‏گوید: «حدود 10 یا 15 سالی است که دوباره مردم به اهمیت استفاده از ظروف مسی پی برده‌اند و کم‌وبیش هم برای پخت غذا استفاده می‌کنند.»
مرتضی دادخواهی که نزدیک به 5 دهه زندگی‏اش در بازار و میدان تاریخی نقش‌جهان گذشته از خاطرات دهه 30 و40 میدان نقش‌جهان و بازارهایش اینگونه می‌گوید: «بازار مسگرها جزء قدیمی‏ترین بازارهای این میدان بوده یعنی از دوره صفویه به این‌طرف اگرچه کمی کم‌جمعیت‌تر شده اما هنوز تداوم دارد.»
« سقف این بازار در ابتدا کاهگلی و چوبی بوده و مغازه‌های داخل بازار هم کوچکتر بودند و محوطه بین دو مغازه در بازار وسیع‌تر بود. درهای حجره‏های بیرونی هم مثل درهای اتاق‌های قدیم چوبی بود. تا سال 55 که میراث فرهنگی دستور داد، کسبه مغازه‌ها را تخلیه کنند و بازار از نظر مالکیت زیر نظر میراث فرهنگی قرار بگیرد و مرمت و بازسازی شود. اما مسگرها همه به‌اتفاق با این تصمیم مخالفت کردند و بنابراین قرار شد که بازار با هزینه خود کسبه اما زیر نظر طراحان و معماران میراث فرهنگی مرمت شود. در حدود 70 میلیون هزینه تعمیرات شد که کسبه متقبل شدند و از سال 55 تا 70 دکان‌های مسگری سقف بازار یکی‌یکی بازسازی شد که البته بعد از تعمیرات هم مدتی با شهرداری مشکلاتی به جهت نداشتن جواز تعمیرات داشتیم و جریمه‌هایی در این خصوص پرداخت کردیم اما بالاخره توانستیم این حرفه اصیل را به همراه صاحبان قدیمی‌اش تا این زمان حفظ کنیم.»
حرفه‌های قدیمی دیگر بازارهای نقش‌جهان به‌غیراز مسگرها که تعدادی در آخر بازار قیصریه بودند و تعدادی هم که فقط چکش‌کاری می‌دانستند در کامسرای تخریب‌شده تحدید، بقیه همه در بازار مسگرها بودند.
دادخواهی در خصوص تغییر و تحول حرفه مسگری تا به امروز این‌گونه ادامه می‌دهد: «حرفه مسگری حرفه به نسبت سختی است و البته در قدیم سخت تر بود و زحمت زیاد و درآمد کم و البته مشکلات پرشمار. اغلب قدیمی‏های این حرفه به علت پرسروصدا بودن این شغل با مشکل شنوایی روبه‌رو هستند. و البته کم هستند کسانی که به شکل سنتی مسگری را با چکش‌کاری ادامه می‌دهند ولی جوان‌ترهایی که وارد این شغل شدند که البته بیشتر از پدر و پدربزرگ‏هایشان این شغل را به ارث برده‌اند این حرفه را به شکل کارگاهی گسترش دادند و حفظ کرده‏اند.»
دادخواهی درباره حال و هوای قدیم بازار بزرگ اصفهان می‏گوید: «سرتاسر بازار کنار مسجد شیخ لطف‌الله آهنگری بود که وسایلی مثل بیل و کلنگ و چکش و دست‏قاله (داس) می ساختند. بازار قیصریه همه چیتساز بودند و قسمتی از بازار کفاش‏ها هم کلاهدوزها فعالیت می کردند.»
«وسیله نقلیه مردم و بازاریان اغلب درشکه‏ها بودند و همه جای شهر هم تردد داشتند که امروزه
درشکه ها در میدان جنبه تفریحی دارند. اغلب بازاریان از دوچرخه هم برای رفت وآمد استفاده می‏کردند. گاری هایی هم بود که قاطر به آن
می بستند وحکم باربری و وانت‏های امروزی را داشتند.»
«کسبه بازار با شنیدن صدای اذان دست از کار می کشیدند و در مسجد های بازار ومیدان به نماز
می ایستادند. به یاد می آورم یک بنگاه میوه وتره بار هم بیرون میدان به سمت خیابان حافظ بودبه نام «شاهین» که ما غروب بعد از کار می رفتیم پنج‏ ریال
می دادیم یک خرجین هندوانه می خریدیم.»
وی ادامه می‏دهد: «خیابان های اطراف میدان همه کوچه خاکی بود. محله مشیر هم رجال ساکن بودند. خیابان سپه هم یک کوچه خاکی بلند بود که از سرمیدان شروع می شد تا دروازه دولت ادامه داشت و از کنار کامسرای تحدید که جای آن را حالا برج جهان نما ساخته اند می‏گذشت و به سمت لت محمد حسین بیک و مسجد درب کوشک یعنی ابتدای طالقانی وشمس آبادی می رسید. بیشترین توریست‏هایی هم‏که از این میدان دیدن می‏کردند آمریکایی‏ها بودند.»
ارسال نظر