دور ایران در 40 روز
گروه پرشین کمپر در سفری باعنوان «دور ایران در 40 روز» در حال درنوردیدن مناطق و شهرهای مرزی دور کشور است. از اصفهان نیز شش کمپرسوار در این سفر شرکت دارند. از اهداف آنان می توان به فرهنگسازی سفر اشاره کرد، سفر با لحاظ همه استانداردهای زیست محیطی.
لیلا شهبازیان/اصفهان امروز: گروه «پرشین کمپر» متشکل از جمعی از کارواندارهای ایرانگرد، سفر تازهاش به مقصد دور ایران را آغاز کرده؛ سفری که قرار است مناطق و شهرهای مرزی کشور زیرچرخ ماشینهای کمپرسوارانش درنوردیده شود. «دور ایران در 40 روز» عنوان این سفر است و کمپرسواران از شهرهای مختلف کشور در آن شرکت دارند. محسن رزمجو، محمود هراتیان، سیروس دواتیان، محمدحسین صهبا و همسرش و یوسف هفت ولیپور، کمپرسوارانی هستند که از اصفهان در این سفر حضور دارند؛ البته خانواده صهبا همه این چهل روز را در سفر طی میکنند و در بخشهایی از سفر همراه گروه هستند.
رزمجو، یکی از طراحان این سفر 40 روزه و عضو هیئت مدیره گروه «پرشین کمپر» میگوید که در حدود سه ماه پیش، تصمیم برای سفر به دور ایران گرفته شد و هیئت مدیره نیز پذیرفت. تا به حال دور ایران به صورت کمپری و مداوم پیموده نشده و این ویژگی مهم این سفر 40 روزه است.
این کمپرسوار میگوید: «محیط ایران، مردم و شهرهایی دارد که کمتر شناخته شدهاند و ما کمتر به آنها سر زدهایم و آنها به گونهای مهجور ماندهاند. آشنایی با فرهنگ، سلام رساندن و همسفره شدن با این هموطنان از جمله اهداف مهم سفر ماست.»
مبدا این سفر 40 روزه، شهر کرمانشاه بود. اعضای گروه، شش آبان در کرمانشاه جمع شدند، هفتم آبان، مراسم افتتاحیه در طاق بستان و به میزبانی گرم سیروس پایفشرده، از اعضای کرد گروه «پرشین کمپر» برگزار شد و هشتم آبان، نخستین روز سفر بود.
رزمجو میگوید: «در گروه، سفر را اعلام کردیم و دوستان ثبتنام کردند. پیش بینی سفر ما 40 روزه است. دوستان با توجه به زمان مرخصی و یا برنامهریزیشان برای دیدن یک مکان در مسیرهایی که زمان آنها اعلام شده به گروه ملحق شده و بعد جدا میشوند. سفر را 27 قسمت کردهایم و به گونهای برنامهریزی کردهایم تا زیباییهای چهار فصل ایران را ببینیم.»
برای هر قسمت از سفر، سرگروهی مشخص شده تا گروه را هدایت کند. از هشتم آبان که روز اول سفر گروه بود تا پانزدهم که پایان اردبیل بود، هدایت گروه را رزمجو برعهده داشت. از پانزدهم، حسن دبیری و کامران ثابتی، سرگروهی را برعهده گرفتند. در چمستان، محمود هراتیان از اصفهان لیدر گروه میشود. از مشهد تا چابهار، علی مسلمی هدایت گروه را انجام میدهد و در چابهار، دوباره گروه را رزمجو تحویل میگیرد و از قشم تا انتهای مسیر و اختتامیه، محسن قربانی و دکتر کاظمی مسئولیت گروه را برعهده دارند.
حضور خانوادهها در سفرهای گروه پرشین کمپر یکی از ویژگی های مهم این سفرهاست چنانکه در این سفر 40 روزه زنان و کودکان حضور چشمگیری دارند و سه خانواده صهبا، عطایی و موذن همه این 40 روز را در سفر هستند. کوچکترین عضو گروه نیز «کیان مسلمی» 18 ماهه است که تا الان بیش از 160 هزار کیلومتر در داخل و خارج از کشور سفره کرده و لقب سالار پرشین کمپر را گرفته است. خانواده صهبا که اهل شهرضا هستند نیز با فیات دوکاتو قدیمیشان که بسیار آن را دوست دارند با گروه سفر میکنند. این زوج، آن قدر شیفته سفر هستند که تصمیم دارند خانهشان را بفروشند و به همین شکل سیار به سفر ادامه دهند.
رزمجو به استقبال بینظیر اعضای گروه از این سفر اشاره میکند و میگوید که کمترین تعداد ماشینهایی که در این سفر حضور داشته اند چهار خودرو بوده و بیشترین تعداد خودرو را در جنوب دارند که به 50 تا 70 خودرو میرسد.
رزمجو درباره وضعیت امنیت در مرزها و زیباییهایی که در روزهای نخست سفر دیده نیز میگوید: «روز اول از کرمانشاه به سمت مریوان حرکت کردیم، تاحدودی نگران امنیت مرز مشترک ایران و عراق بودیم، به ویژه در قسمت پاوه. در ابتدای سفر، احساس لذت و ترس با هم بود اما در ادامه سفر احساس امنیت روی همه این احساس ها سایه افکند. اصلا یکی از اهداف ما با توجه به شایعات و نگرانیهایی که در مرکز ایران وجود دارد نشان دادن امنیت در مرزهای ایران است. خوشبختانه راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی بسیار با ما هماهنگ و همراه بودند. در پاوه همه به فکر جنگ ایران و عراق افتادیم. اسم پاوه را بارها شنیده بودیم، اما آن لحظه داشتیم در خیابانهای آن رانندگی میکردیم. احساس بسیار خوبی داشتیم. در ارتفاعات ندوشه ما شهر حلبچه عراق را با دوربین دیدیم. جادهای که از آن از ندوشه به سمت مریوان آمدیم جاده پیچ در پیچ و بسیار زیبایی بود که در یک سمت آن کوهها با پوشش استپ و سمت دیگر، دشت دیده میشد و شهرهای عراق. در کوه های سقز، اواخر جاده مریوان به سقز، دیدیم که روی کوهها کشاورزی میکنند. نمیدانم چطور روی آن کوهها شخم می زدند و به سختی گندم و دیگر محصولات را کشت میکردند! با دیدن این صحنهها واقعا آدم خجالت میکشد که محصولات خارجی مصرف کند! حتما محصولی که با این زحمت تولید شده، کیفیت، طعم و لذت مصرف اش هم بیشتر است.»
فرهنگسازی برای سفر به شیوه پرشینکمپر از اهداف مهم این گروه است. رزمجو درباره توجه به این هدف در این سفر 40 روزه می گوید: « ما در این سفر، لباسهای یکدست زردرنگ که آرم پرشینکمپر بر آنها حک شده پوشیدهایم. پشت ماشینهایمان آرم پرشین کمپر است. در جادهها رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی را میکنیم و سرعت ما از 80 کیلومتر بالاتر نمیرود. در شهرها که قدم میزنیم، مردمی که آرم و لباس ما را میبینند دور ما جمع میشوند و از ما میپرسند که این ماشینها چیست؟ شما از کجا آمدهاید و این لباسها چیست؟ ما بروشورهایی را آماده کردهایم که گروه را معرفی میکند. محیطزیست را حفظ میکنیم، زباله ها را در جاهایی که کمپ میکنیم بر می داریم. هموطنان میآیند در ماشینهای ما مینشینند و نگاه میکنند؛ این ها همه خودش به معرفی گروه کمک میکند.»
این کمپرسوار در ارومیه تحت تاثیر همدلی و همراهی مردم برای احیای دریاچه ارومیه قرار گرفته؛ همراهی ای که پای مسئولان را هم به میان کشیده. رزمجو درباره اقامت گروه در ارومیه میگوید: «در ارومیه، هادی خیری و هادی کریمی که هر دو عضو گروه پرشینکمپر و عضو گروه اوروم آفرود ارومیه هستند میزبان ما بودند. آنها در فعالیتهای امدادی منطقهشان که برفگیر است، کمک میکنند. گروه اوروم آفرود در بحث محیطزیست و احیای دریاچه ارومیه نیز در کنار گروه ناجیان نبض زمین فعالیت زیادی دارد. آنها میگویند که وضعیت دریاچه خیلی بهتر شده و تا چهار سال آینده اگر همینطور پیش رود به طورکامل احیا میشود. ما هم در کنار این ها قرار گرفتهایم و داریم صدای مردم اصفهان را به گوش مردم اینجا میرسانیم و باید اتحاد و همدلی مردم اینجا را نیز به همشهریان اصفهانی برسانیم. مردم اینجا در زمینه دریاچه از فعالیت دولت راضی هستند و همه با همکاری اکیپ دولتی برای احیای دریاچه ایستادهاند. در واقع گروههای اروم آفرود و ناجیان نبض زمین، واسط بین مردم و دولت هستند و این حلقه را به هم پیوند دادهاند. ما هم در اصفهان گروههایی داریم اما نمیدانم آیا موفق بودهاند یا نه؟ اینجا فقط منتقد نبودند بلکه عمل کردند.»
سفر گروه پرشینکمپر در حال حاضر ادامه دارد و گروه، امروز در گرگان به سر میبرد و مقصد بعدیاش شیروان است. کمپرسواران با عشق و انگیزه سفر به شیوه کمپر به ادامه سفر 40 روزهشان در دور ایران ادامه میدهند و علاقمندند که هموطنانی بیشتری در گروهشان عضو شوند و لذت سفر را به مانند آنها بچشند.
رزمجو، یکی از طراحان این سفر 40 روزه و عضو هیئت مدیره گروه «پرشین کمپر» میگوید که در حدود سه ماه پیش، تصمیم برای سفر به دور ایران گرفته شد و هیئت مدیره نیز پذیرفت. تا به حال دور ایران به صورت کمپری و مداوم پیموده نشده و این ویژگی مهم این سفر 40 روزه است.
این کمپرسوار میگوید: «محیط ایران، مردم و شهرهایی دارد که کمتر شناخته شدهاند و ما کمتر به آنها سر زدهایم و آنها به گونهای مهجور ماندهاند. آشنایی با فرهنگ، سلام رساندن و همسفره شدن با این هموطنان از جمله اهداف مهم سفر ماست.»
مبدا این سفر 40 روزه، شهر کرمانشاه بود. اعضای گروه، شش آبان در کرمانشاه جمع شدند، هفتم آبان، مراسم افتتاحیه در طاق بستان و به میزبانی گرم سیروس پایفشرده، از اعضای کرد گروه «پرشین کمپر» برگزار شد و هشتم آبان، نخستین روز سفر بود.
رزمجو میگوید: «در گروه، سفر را اعلام کردیم و دوستان ثبتنام کردند. پیش بینی سفر ما 40 روزه است. دوستان با توجه به زمان مرخصی و یا برنامهریزیشان برای دیدن یک مکان در مسیرهایی که زمان آنها اعلام شده به گروه ملحق شده و بعد جدا میشوند. سفر را 27 قسمت کردهایم و به گونهای برنامهریزی کردهایم تا زیباییهای چهار فصل ایران را ببینیم.»
برای هر قسمت از سفر، سرگروهی مشخص شده تا گروه را هدایت کند. از هشتم آبان که روز اول سفر گروه بود تا پانزدهم که پایان اردبیل بود، هدایت گروه را رزمجو برعهده داشت. از پانزدهم، حسن دبیری و کامران ثابتی، سرگروهی را برعهده گرفتند. در چمستان، محمود هراتیان از اصفهان لیدر گروه میشود. از مشهد تا چابهار، علی مسلمی هدایت گروه را انجام میدهد و در چابهار، دوباره گروه را رزمجو تحویل میگیرد و از قشم تا انتهای مسیر و اختتامیه، محسن قربانی و دکتر کاظمی مسئولیت گروه را برعهده دارند.
حضور خانوادهها در سفرهای گروه پرشین کمپر یکی از ویژگی های مهم این سفرهاست چنانکه در این سفر 40 روزه زنان و کودکان حضور چشمگیری دارند و سه خانواده صهبا، عطایی و موذن همه این 40 روز را در سفر هستند. کوچکترین عضو گروه نیز «کیان مسلمی» 18 ماهه است که تا الان بیش از 160 هزار کیلومتر در داخل و خارج از کشور سفره کرده و لقب سالار پرشین کمپر را گرفته است. خانواده صهبا که اهل شهرضا هستند نیز با فیات دوکاتو قدیمیشان که بسیار آن را دوست دارند با گروه سفر میکنند. این زوج، آن قدر شیفته سفر هستند که تصمیم دارند خانهشان را بفروشند و به همین شکل سیار به سفر ادامه دهند.
رزمجو به استقبال بینظیر اعضای گروه از این سفر اشاره میکند و میگوید که کمترین تعداد ماشینهایی که در این سفر حضور داشته اند چهار خودرو بوده و بیشترین تعداد خودرو را در جنوب دارند که به 50 تا 70 خودرو میرسد.
رزمجو درباره وضعیت امنیت در مرزها و زیباییهایی که در روزهای نخست سفر دیده نیز میگوید: «روز اول از کرمانشاه به سمت مریوان حرکت کردیم، تاحدودی نگران امنیت مرز مشترک ایران و عراق بودیم، به ویژه در قسمت پاوه. در ابتدای سفر، احساس لذت و ترس با هم بود اما در ادامه سفر احساس امنیت روی همه این احساس ها سایه افکند. اصلا یکی از اهداف ما با توجه به شایعات و نگرانیهایی که در مرکز ایران وجود دارد نشان دادن امنیت در مرزهای ایران است. خوشبختانه راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی بسیار با ما هماهنگ و همراه بودند. در پاوه همه به فکر جنگ ایران و عراق افتادیم. اسم پاوه را بارها شنیده بودیم، اما آن لحظه داشتیم در خیابانهای آن رانندگی میکردیم. احساس بسیار خوبی داشتیم. در ارتفاعات ندوشه ما شهر حلبچه عراق را با دوربین دیدیم. جادهای که از آن از ندوشه به سمت مریوان آمدیم جاده پیچ در پیچ و بسیار زیبایی بود که در یک سمت آن کوهها با پوشش استپ و سمت دیگر، دشت دیده میشد و شهرهای عراق. در کوه های سقز، اواخر جاده مریوان به سقز، دیدیم که روی کوهها کشاورزی میکنند. نمیدانم چطور روی آن کوهها شخم می زدند و به سختی گندم و دیگر محصولات را کشت میکردند! با دیدن این صحنهها واقعا آدم خجالت میکشد که محصولات خارجی مصرف کند! حتما محصولی که با این زحمت تولید شده، کیفیت، طعم و لذت مصرف اش هم بیشتر است.»
فرهنگسازی برای سفر به شیوه پرشینکمپر از اهداف مهم این گروه است. رزمجو درباره توجه به این هدف در این سفر 40 روزه می گوید: « ما در این سفر، لباسهای یکدست زردرنگ که آرم پرشینکمپر بر آنها حک شده پوشیدهایم. پشت ماشینهایمان آرم پرشین کمپر است. در جادهها رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی را میکنیم و سرعت ما از 80 کیلومتر بالاتر نمیرود. در شهرها که قدم میزنیم، مردمی که آرم و لباس ما را میبینند دور ما جمع میشوند و از ما میپرسند که این ماشینها چیست؟ شما از کجا آمدهاید و این لباسها چیست؟ ما بروشورهایی را آماده کردهایم که گروه را معرفی میکند. محیطزیست را حفظ میکنیم، زباله ها را در جاهایی که کمپ میکنیم بر می داریم. هموطنان میآیند در ماشینهای ما مینشینند و نگاه میکنند؛ این ها همه خودش به معرفی گروه کمک میکند.»
این کمپرسوار در ارومیه تحت تاثیر همدلی و همراهی مردم برای احیای دریاچه ارومیه قرار گرفته؛ همراهی ای که پای مسئولان را هم به میان کشیده. رزمجو درباره اقامت گروه در ارومیه میگوید: «در ارومیه، هادی خیری و هادی کریمی که هر دو عضو گروه پرشینکمپر و عضو گروه اوروم آفرود ارومیه هستند میزبان ما بودند. آنها در فعالیتهای امدادی منطقهشان که برفگیر است، کمک میکنند. گروه اوروم آفرود در بحث محیطزیست و احیای دریاچه ارومیه نیز در کنار گروه ناجیان نبض زمین فعالیت زیادی دارد. آنها میگویند که وضعیت دریاچه خیلی بهتر شده و تا چهار سال آینده اگر همینطور پیش رود به طورکامل احیا میشود. ما هم در کنار این ها قرار گرفتهایم و داریم صدای مردم اصفهان را به گوش مردم اینجا میرسانیم و باید اتحاد و همدلی مردم اینجا را نیز به همشهریان اصفهانی برسانیم. مردم اینجا در زمینه دریاچه از فعالیت دولت راضی هستند و همه با همکاری اکیپ دولتی برای احیای دریاچه ایستادهاند. در واقع گروههای اروم آفرود و ناجیان نبض زمین، واسط بین مردم و دولت هستند و این حلقه را به هم پیوند دادهاند. ما هم در اصفهان گروههایی داریم اما نمیدانم آیا موفق بودهاند یا نه؟ اینجا فقط منتقد نبودند بلکه عمل کردند.»
سفر گروه پرشینکمپر در حال حاضر ادامه دارد و گروه، امروز در گرگان به سر میبرد و مقصد بعدیاش شیروان است. کمپرسواران با عشق و انگیزه سفر به شیوه کمپر به ادامه سفر 40 روزهشان در دور ایران ادامه میدهند و علاقمندند که هموطنانی بیشتری در گروهشان عضو شوند و لذت سفر را به مانند آنها بچشند.