کریم امیدی؛ مشعل ‏دار طلاکوبی ایرانی

کریم امیدی، هنرمند جوان اصفهانی تنها استاد و دارنده کارگاه طلاکوبی ایرانی در اصفهان است. وی یکی از میراث داران این هنر صدها ساله است که از دوران صفویه تا به امروز در حال کمرنگ‏تر شدن است.

شیما خزدوز/اصفهان امروز: «15 سال داشتم که در کارگاه خانگی پدرم در خیابان ولی عصر زیر نظر او مشغول به یادگیری وکار طلاکوبی شدم. همان زمان بود که مشتری های پدر با دیدن طرح های من می گفتند کار کریم یک پله قوی تر از کار پدرش است واز آن به بعد به من هم جداگانه سفارش کار دادند. این مورد پذیرش قرار گرفتن در کنار عشق خانوادگی ما به این هنر انگیزه ای شد که کم‏کم پایه کارم را قوی‏تر کنم وبا تلاش وپشتکار بیشتر آن را ادامه دهم.»
کریم امیدی، متولد 1362است. او نمونه ای از یک جوان موفق است که با بهره‏گیری از نبوغ هنری وتلاشگری عاشقانه، این هنر اصیل ایرانی را پاس داشته است. او صاحب تنها کارگاه طلاکوبی ایرانی است که به همراه هنرجویانش دست به آفرینش آثاری می‏زنند که هم وامدار میراث کهن این سرزمین است وهم تجلی ونمود ذوق هنری نسلی نوپا.
«از کودکی با حرفه و هنر پدرم یعنی طلاکوبی روی اجسام آهنی علامت های مذهبی واشیاء تزیئنی آشنا بودم اما اغلب جوانان شغل وحرفه پدرانشان را ادامه نمی‏دهند. یادم می آید زمانی که شاگرد پدرم، حسین امیدی بودم همه می گفتند اگر این حرفه وهنر ارزش داشت ومفید بود پدرت را به جایی رسانده بود و او قبل از تو پیشرفت اقتصادی وشغلی کرده بود. این حرف تمام این سالها در ذهنم نیروی
محرکه ای شد که به همه ثابت کنم این هنر اصیل جای پیشرفت دارد.»
او می گوید: «مدت زمانی که مشغول گسترش این حرفه بودم بارها ناامید واز ادامه کار منصرف شدم حتی روزهای زیادی بیکار نشستم اما بار دیگر با انگیزه جدی و قوی تری به کارم ادامه دادم .هر طرحی که زدم روز بعد در این فکر بودم که به طرح بعدی خیلی بهتر و قوی تر از طرح قبلی شود.»
‏تلاش‏های او سبب شد تا رفته رفته کارشناسان هنری که با این هنر آشنا بودند متوجه ویژگی های کاری کریم امیدی شدند و از آن به بعد از او برای برپایی نمایشگاه هایی در داخل و خارج کشور دعوت شد. نمایشگاه های داخلی در اکثر شهر های ایران مثل همدان، شیراز وبجنورد برگزار شد که استقبال مردم بی نظیر بود. همچنین در نمایشگاهی که با حضور داورانی از یونسکو در اصفهان برگزار شد آثار کریم امیدی رتبه نخست را کسب کرد و طلاکوبی ایرانی که در آستانه حذف از یونسکو بود، دیگر بار در علمی مرکز ملل متحد به نام ایران تثبیت شد.
«بعد از آن من موفق به کسب درجات هنری در این رشته از جانب میراث فرهنگی، صنایع دستی و فوق لیسانس افتخاری از دانشگاه هنر شدم و در پی آن مدت 5 سال به عنوان مدرس هنری تدریس کردم.چهار سال پیش این رشته را در سبک خودم به پایان رساندم که ویژگی آن به گفته کارشناسان ظرافت و ذره بینی بودن آن است.»
کریم امیدی می گوید: «من فکر می کنم این که یک هنرمند در یک رشته هنری که اتفاقا جزو هنرهای اصیل ایرانی هم هست به تنهایی فعالیت و امرار معاش کند ولی هنر او مورد بی مهری وبی‏توجهی باشد و به او فرصتی برای دیده شدن وانتقال آن به دیگران ندهند، نه فقط بی توجهی به هنرمند که بی حرمتی به هنر و میراث چند صد ساله است. حفظ هنر و فرهنگ وصنایع دستی یک سرزمین به اشاعه و ترویج و زنده نگه داشتن آن است وحتی معرفی آن به نسل جدید مورد اهمیت است.
«هشت سال پیش که از طرف دانشگاه هنر از من به عنوان مدرس دعوت شد به من گفتند این جایی که شما برای کار کردن آمدید از نظر مالی تامین کننده شما نیست. این حرف مرا آزرده کرد چرا که من در آن زمان فقط برای انتقال این هنر به بقیه جوانان رفته بودم، من که از نوجوانی کار می کردم و تا آن روز از نظر مالی و شغلی مشکلی نداشتم فقط با هدف حفظ این هنر به تدریس روی آوردم و دیدگاه غالب در دانشگاه مرا آزرد. حتی در جواب گفتم که حاضرم بدون حقوق این رشته را تدریس کنم. فقط این فرصت را از من نگیرید.»
وی ادامه می دهد: « از هنرمندان هنر طلاکوبی قدیمی که تعدادشان هم کم بوده می توان به پیشکسوتانی چون آقای مغیث و آقای حسنعلی اکبر بهمن و استاد اصغر کوفیگراشاره کرد که در قید حیات نیستند و این ها در کارگاه های خانگی کار
می کردند. شاید بتوان گفت که هنرمندان قدیمی ماهم در این رشته فرصت وامکاناتی برای گسترش هنر خود نداشتند.
امیدی که هم اکنون در یک کارگاه کوچک و قدیمی و با امکانات بسیار محدود به همراه 11 شاگرد خود در دو شیفت کاری از 7صبح تا 11 شب مشغول است، می گوید: «زمانی که بدون سرمایه تصمیم به راه اندازی کار گاه طلاکوبی کردم، نیاز به امکاناتی بود که بتوانم کارگاه تهیه کنم مواد اولیه ودستگاه هایی را خریداری کنم ودر کنار آن رونق کار وفروشم در حدی باشد که به کارگرانم حقوق هم بدهم. مسئولان به من گفتند حمایتی که از شما می شود این است که یا بیمه شوید یا از یک وام 5 میلیونی استفاده کنید که در واقع این حمایت برای هنر طلا کوبی که ساخت تنها یک اثرش دست کم یک میلیون تومان سرمایه اولیه نیاز دارد به علت استفاده از فلزات گرانبهایی مثل طلا وآهن غیر ممکن وغیر منطقی بود.»
با این حال عزم او آنقدر بود که این موانع ومشکلات سد راه او نشدند. امیدی از آن وام 5 میلیونی هم استفاده نکرد، و با تلاش و دسترنج خود سرانجام موفق به تهیه یک کارگاه و سایل اولیه شد واین رشته را به عنوان زیر مجموعه مشاغل خانگی به ثبت رساند.
وی می گوید: «تا این زمان در حدود 70 هنر جو را آموزش دادم که اکثرشان به علت نبود بازار کار ونبود سرمایه و دیده نشدن این هنر از جانب مردم وعدم حمایت لازم وکافی مسئولین نتوانستد این حرفه وهنر را ادامه دهند وبه عنوان شغل به آن نگاه کنند.»
او ادامه می دهد: بازارکار این گونه مشاغل اوضاع مناسبی ندارد. اکثر مشتری های ما توریست ها هستند که از طریق آنها این آثار به کشور های عربی وهند و ترکیه صادر می شود و در خود ایران تنها در میان هیئت های مذهبی این ساخته‏ها خریدار دارد.»
وی می گوید: «طلاکوبی حرفه سختی است و نیاز به 5 سال آموزش فشرده با ساعات کاری مفید دارد، من خودم با این که از کودکی در کنارپدر با این رشته آشنا بودم این 5سال آموزش را هم با هدایت او پشت سر گذاشتم .اما از هر 100 نفر 5 نفر در این حرفه می مانند چرا که بعد از یادگیری لازم است زمینه وفرصت شغلی وجود داشته باشد.»
«قطعا کسانی مثل من در آرزوی این هستند که کار را گسترده تر ادامه دهند و جوانان بیشتری را مشغول به کار کنند واین هنر را
سرپا نگه دارند.»
ارسال نظر