خیرین محله دردشت
حمام دردشت آن سالها بهراه بود و حمام مردانه و زنانه داشت. صبحها تا ساعت 9، حمام بزرگ برای استفاده مردان بود و حمام کوچک برای زنان. بعد از ساعت 9 هم حمام بزرگ میشد حمام زنانه و حمام کوچک، مردانه.
اصفهان امروز، منصور کتیرایی: حمام دردشت آن سالها بهراه بود و حمام مردانه و زنانه داشت. صبحها تا ساعت 9، حمام بزرگ برای استفاده مردان بود و حمام کوچک برای زنان. بعد از ساعت 9 هم حمام بزرگ میشد حمام زنانه و حمام کوچک، مردانه. تا شب بشود بیشتر زنها میرفتند حمام. فقط روزهای جمعه، حمام بزرگ مردانه بود. حالا دیگر حمام را مرمت کردهاند و در آن جلسه برگزار می شود. سقاخانهها هم آن روز بهراه بود و هنوز هم هست، چون وقف بوده، بازسازی شده و مردم از آب سرد آن در تابستان استفاده میکنند.
بازارچه دردشت در آن سالها، دو تا سه مسجد داشت. یکی مسجد آقانور که هنوز هم هست. مسجدی هم اضافه شده و بعضی مسجدها نیز که خراب شده، به خاطر موقوفه بودن زمینهایشان، آنها را بازسازی کردند، ولی نمازخوانشان کم است. مسجد امام حسن مجتبی (ع) هم کنار مغازه ما است و من عضو هیئت امنای آن هستم. قبلا اسم این مسجد، چهاری بود و آیتالله شیخ کلباسی میآمد در آن نماز میخواند. آن روزها مسجد شلوغ میشد و خادم داشت. ظهرها و شبها هم خیلی نمازگزار میآمد، اما حالا ظهرها به تعداد انگشت های دو تا دست هم نمازگزار نداریم، به خاطر اینکه رفت و آمد، کم و تعداد مسجدها زیاد شده است.
مسجد آقانور از مسجدهای معروف دردشت است و مسجد پاسنگ در اول بازارچه نیز معروف است. سر چهارراه هم یک مسجد است و آخر بازارچه هم مسجدی دیگر که بازسازی شده است. توی یکی از کوچههای بازارچه دردشت هم یک مسجد بود که حالا بازسازی شده است. قبلا همه میرفتند مسجد جامع آقانور جمع میشدند و پولدارها به فقرا کمک میکردند، ولی حالا هم مسجدها زیاد شده و هم نمازخوانها کم و دیگر مردم نمیروند در یک مسجد دور هم جمع شوند.
من بچه همین محل هستم و منزلم در اطراف بازارچه بود. در محله ما چندین خانه بود که همه شان آدم های غنی بودند و کمک میکردند به مستضعفان اطراف خود و حواله نان و خاکهزغال به آنها میدادند و کمک مالی میکردند برای دختر شوهر دادنشان. خانواده حاج آقارضا صیرفیان و خانواده آذریپور بعضی از این خیرین بودند. خانواده آقای یقینی هم بودند که تا چند سال بعد از فوت او هم هر سال 10 روز روضهخوانی در خانه قدیمیشان داشتند که این خانه، هنوز هم هست. خانواده آقای صلواتی هم بودند که حالا پسرشان نماینده شورای شهر شده است. خانواده حاج میرزا سیدعلی ابطحی هم که روحانی بودند آن موقع و بعد، امام جمعه اصفهان شدند، اهل آنجا بودند. خانواده خوروش هم بود. پدر حاجآقا محمود خوروش که یکی از خیرین است، اینجا خانه داشت و خودش هم مدتی اینجا زندگی میکرد. کار و بارشان خوب بود، غنی بودند و کمک میکردند، بعد به مرور زمان که اینجا یک مقداری از رونق افتاد، ثروتمندان محله هم هر کدام رفتند جاهای دیگر مثل عباسآباد و چهارباغ. حالا اهالی این محله، اغلب توی یک مایه هستند و همهشان نه خیلی کار و بار خوب دارند و نه خیلی ضعیفاند. کسی هم هست که معطل ماهیانه 50 هزار تومان است یا مستاجر است یا خانه کوچکی دارد.