آموزش درست‫اندیشی به کودکان با کتاب‌خوانی‬‬‬‬‬

هر مرحله از رشد کودکان دوران حساس و مهمی در زندگی است و اگر می‌خواهیم کودکان در جوانی و بزرگ‌سالی افرادی مطلع و هوشیار باشند، باید آن‌ها را در گذر از هر مرحله با شیوه درست یاری کنیم.

آموزش درست‫اندیشی به کودکان با کتاب‌خوانی‬‬‬‬‬

اصفهان امروز، زهره فتوحی*: هر مرحله از رشد کودکان دوران حساس و مهمی در زندگی است و اگر می‌خواهیم کودکان در جوانی و بزرگ‌سالی افرادی مطلع و هوشیار باشند، باید آن‌ها را در گذر از هر مرحله با شیوه درست یاری کنیم. تنها مدرسه و کتاب‌های درسی نمی‌توانند کودکان و نوجوانان را برای موفقیت در حل مشکلات گوناگون زندگی آماده کنند و از طریق کتاب‌های غیردرسی مناسب باید درست‫اندیشی را به کودکان آموزش داد تا نسلی آگاه پرورش یابد.‬‬‬‬‬ نخست باید این پرسش را برای پدر و مادر ایجاد کرد که چرا باید گرایش به مطالعه داشته باشند و در ادامه رفتار پدر و مادر را تغییر داد. باید توجه کرد که عادت به مطالعه ذاتی نیست، بلکه خواندن کودک، یک مهارت اکتسابی است که پدر و مادر باید این عادت را در او ایجاد کنند. برای این کار باید همیشه روزنامه یا کتاب یا هر چیز خواندنی دیگر در خانه باشد و پدر و مادر به کودک القا کنند دانسته‌های خود را از خواندن به دست آورده‌اند. آنها نباید با جدیت و در سکوت مطالعه کنند، بلکه باید اگر چیز جالبی می‌خوانند، آن را در خانه مطرح کنند و درباره‌اش حرف بزنند. باید توجه کرد که بچه‌ها قبل از ورود به مدرسه قدرت نوشتن ندارند و تنها از راه شنیدن دایره لغاتشان بالا می‌رود. بچه‌هایی که پیش از مدرسه برایشان کتاب خوانده نمی‌شود و دایره لغاتشان بالا نمی‌رود، بعداً در مدرسه مشکل یادگیری پیدا می‌کنند. وقتی پیش از مدرسه کودک را به مطالعه علاقه‌مند می‌کنیم، او در مدرسه علاقه‌مند به خواندن و موفق‌تر خواهد بود.

پدر و مادر باید کتاب‌های داستان کودکانه را بلندخوانی کنند. از طرف دیگر نباید فقط وقت خواب و با لحن آرام و لالایی‫وار برای کودک کتاب خواند. کتاب خریدن صرف هم موجب کتاب‌خوان شدن کودک نمی‌شود و بچه باید با نمایشگاه کتاب و کتاب‌فروشی انس پیدا کند و درباره کتاب با او صحبت کنند تا علاقه‌مند شود برای یافتن جواب سؤال‌هایش به سراغ کتاب برود. برای مثال وقتی کتاب قصه برای بچه می‌خوانیم، بهتر است درباره تصاویر کتاب با او صحبت کنیم و مثلاً از او بپرسیم «آقا شیره کجای تصویر است، دارد چه کار می‌کند، به نظرت ترسیده، الان کجای داستان هستیم، اگر تو جای آقا شیره بودی، چکار می‌کردی.» باید بعد از خواندن یکی دو صفحه کتاب از کودک بخواهیم از زبان خودش توضیح دهد تا حالا چه اتفاقاتی در کتاب قصه رخ‌داده، این کار به یادگیری کودک و پرورش تفکر انتقادی در او کمک می‌کند.

در سال‌های اول دبستان هم بچه‌ها می‌توانند کتاب بخوانند و پدر و مادر باید باحوصله در کنار کودک بنشینند تا کتاب را برایشان بخواند. والدین باید با جایزه دادن به کودک او را به مطالعه بیشتر تشویق کنند. بااین‌همه تعداد کتاب‌هایی که کودک می‌خواند، مهم نیست و مهم‌تر از آن پرورش تفکر انتقادی و یادگیری است. متأسفانه نظام آموزشی مدرسه، رقابتی و نمره‫محور است و به دنبال معرفی منابع متنوع خواندن به کودکان نیست.

این در حالی است که در مدرسه باید در کنار ساعت‌های کلاسی، ساعت‌های پرورشی در نظر گرفت و روی پرورش خلاقیت بچه‌ها کار کرد. بچه‌ها باید در کتابخانه مدرسه مشارکتی فعالیت کنند و به همدیگر کتاب امانت دهند. به اطلاعاتی که بچه از کتاب‌ها کسب می‌کند، هم باید در مدرسه اهمیت داد و از او خواست که آنها را در کلاس ارائه کند.


*کارشناس ارشد روانشناسی
ارسال نظر