تاریخ شفاهی؛ اهمیت خردهروایتهای شهروندی
با اهمیت یافتن روایتهای حاشیهای در دوران پسامدرن، ثبت تاریخ شفاهی اهمیت یافته و نهادهای اصفهان هم دستبهکار ضبط روایت شهروندان از شهر شدهاند.
اصفهان امروز: فامیل پیرمرد «کفشرسان» است. او که در بازار بزرگ اصفهان، کفشفروشی دارد، بعدازاین که وجهتسمیه فامیلاش را توضیح میدهد، از رسم چهار و چهار بین بازاریهای قدیمی این شهر حکایت میکند. جشنی با بساط چای و قلیان که بین چله کوچک و چله بزرگ راه میانداختند و به خاطر رها شدنشان از چنگ سرما خوشحالی میکردند. این تکهای از فیلمی مستند است که در همایش «اهمیت و کارکرد تاریخ شفاهی در دوره معاصر» موزه عصارخانه شاهی پخش شد.
شاید تعداد کمی از ما گوش دادن به خاطرات پدربزرگهایمان را چیزی از جنس خواندن یک کتاب تاریخ بدانیم. علت هم مشخص است. تاریخ شفاهی در جامعه ما چندان شناختهشده نیست. چیزی که به گفته مهدی ابوالحسنی، دکترای تاریخ ایران معاصر که در این همایش سخنرانی میکرد، به این دلیل رخداده که درس تاریخ در مدارس، مبتنی بر تاریخ سیاسی رسمی، واحد، یکسان و کلیشهای است و بیتوجه به تاریخ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و هنری. اتفاقی که باعث دلزدگی اغلب آدمهای جامعه از خواندن تاریخ شده و همین تاریخ نخواندن، از بین رفتن حافظه تاریخی ما و تکرار اشتباهاتمان را فراهم آورده است.
توجه به تاریخ شفاهی، شاید راهحلی باشد برای بردن تاریخ به میان مردم، رویکردی در علم تاریخ که از غرب ظهور کرده و 45 سال است در کشور ما هم باب شده و چند واحد درسی تاریخ شفاهی هم در مقطع دکترای تاریخ محلی ارائه میشود. مولود ستوده، دکترای تاریخ محلی که در این همایش صحبت میکرد، معتقد است: «روش تاریخ شفاهی، رشته تاریخ را از انزوا درمیآورد، امکان گفتگو و حرکت به سمت تاریخ اجتماعی را فراهم میکند و طیف خوانندگان تاریخ را گسترش میدهد.»
ازنظر ستوده، فقدان تاریخ شفاهی باعث شده قسمتی از تاریخ دیده نشود، درحالیکه اگر دیدگاههای مختلف مطرح شود، فضای گفتگو افزایش مییابد و با آشکار شدن تناقضها، پرسشهای جدیدی مطرح میشود، اتفاقی که میتواند به تغییرات جدیدی بینجامد. ازنظر او جامعه ما نیازمند تاریخ شفاهی سیاسی، اداری، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، ادبی و هنری است. ستوده میگوید: «اسناد زیادی از دوران قاجار به بعد باقیمانده که روابط انسانی در آنها نادیده گرفتهشده، به همین دلیل سازمان اسناد به این نتیجه رسید که اطلاعات شفاهی اهالی نهادهای دولتی را جمعآوری کند.»
اعضای انجمن تاریخ شفاهی ایران هم در این میان نقش مهمی داشتند. آنها دولت را برای ثبت تاریخ شفاهی نهادهای دولتی متقاعد کردند. همین شد که هیئت دولت طرحی مصوب کرد که براساس آن، دستگاههای اجرایی کشور موظف به ثبت تاریخ شفاهی خود با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی شدند.
ثبت تاریخ شفاهی نهادها، فایدههایی هم دارد. ستوده فایده آن را چنین شرح میدهد: «تجربههای نیروی انسانی و دانش جمعی نسل به نسل منتقل و ایرادات، مشکلات و تواناییهای یک مجموعه و افرادش مشخص میشود. اتفاقی که به تسهیل روند مدیریت و کاهش هزینهها کمک میکند.» با اجرای این طرح قرار است بفهمیم یک مجموعه چطور از یک نقطه شروع کرده و به نقطه بعدی رسیده، مدیران قبلی آن در دورههای مختلف چه کسانی و از چه گروههایی بودهاند، چه شیوه مدیریتی داشتهاند و آیا باکفایت بودهاند یا نه. اطلاعات جمعآوریشده، میتوانند به منابع ارزشمندی برای تحقیقات تاریخی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شوند و سازمان اسناد برای به دست آوردن آنها، بسته سؤالات هر دستگاه را تنظیم میکند.
ثبت تاریخ شفاهی اما پیشازاین هم انجامشده و اکنون هم بیشترین تاریخنگاری انقلاب و دفاع مقدس، مبتنی بر این روش است. ابوالحسنی میگوید: «اولین کارگاه تاریخ شفاهی از این دست را سال 88 سپاه پاسداران در اصفهان برگزار کرد که هدف آن، ثبت خاطرات دفاع مقدس بود. بعدها بنیاد شهید هم به فعالیت در این زمینه ادامه داد تا تاریخنگاری جنگ و انقلاب به روش علمی رقم بخورد و سلیقهای و عامیانه پیش نرود. آستان قدس رضوی هم در حال ثبت تاریخ شفاهی کفشدارهای حرم امام رضا(ع) است.»
سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری اصفهان هم قرار است تاریخ شفاهی فرهنگی، اقتصادی، جامعهشناسی و قومشناسی شهر را ثبت کند. ابوالحسنی میگوید: «بخشهایی از طرح اجراشده و قرار است کارگاههایی برای آموزش مهارتهای مصاحبه و تدوین و پیادهسازی تاریخ شفاهی برگزار کنیم. فاز اول این طرح، ثبت تاریخ شفاهی بازار اصفهان است که بخشی از تاریخ شفاهی ثبتشده بازار اصفهان را در مستند کوتاهی که پخش شد، دیدیم.»
ثبت تاریخ شفاهی آدابی هم دارد و باید اصول علمی را در طراحی و اجرای پروژه و تدوین، مستندسازی و چاپ تاریخ شفاهی رعایت کرد. ابوالحسنی میگوید: «باید اسناد آرشیوی مربوط به موضوع موردنظر را پیش از مصاحبه مطالعه و نظرات افراد و گروههای مختلف درباره آن و علت این دیدگاهها را بررسی کنیم تا کار سطحی نشود.» مرحله بعد انجام مصاحبه است. ازنظر ابوالحسنی مصاحبهکننده باید با هر کس براساس شخصیت و طبقه اجتماعی او صحبت کند: «با یک پیرمرد با لهجه اصفهانی باید با کلمات خودش صحبت کرد.»
تدوین هم در تاریخ شفاهی سندمحور است. بااینوجود دو نگرش آرشیوی و انتشاری برای ثبت تاریخ شفاهی وجود دارد. ابوالحسنی میگوید: «در شیوه آرشیوی، لهجهها و زبان افراد را نعل به نعل و عیناً حفظ میکنیم، برای نسخه محققان، صحبتها را به زبان معیار برمیگردانیم و برای نسخه انتشاری هم هر نویسنده با لحن خود صحبتها را مینویسد، البته در این نسخه جذب افراد بیشتر اهمیت دارد و به همین دلیل باید صحبتها را به متن روان امروزی برگرداند.»
دخیل نکردن جهتگیریهای سیاسی در ثبت تاریخ شفاهی اهمیت زیادی دارد، چیزی که در ثبت تاریخ سیاسی که اغلب با سوءاستفاده، هیاهو و سطحینگری همراه است، نادیده گرفته میشود. ابوالحسنی میگوید: «نشان دادن جلسات محاکمه برخی چهرههای سیاسی در صداوسیما، تاریخ شفاهی نیست، گرچه با این عنوان پخش میشود. حوزه هنری تهران هم درزمینه تاریخ شفاهی فعالیت میکند، ولی کار آنها هم جناحی و جهتدار است.»
به هر روی نیاز ثبت تاریخ شفاهی در کشور احساس شده است، گامی نخست که ای کاش فارغ از اقدامات نهادهای مختلف، هرکدام از شهروندان نیز خود شروع به ثبت خاطرات پدربزرگ و مادربزرگها میکردند تا هر خانواده، تاریخ شفاهی خود را ثبت کند.