مهتاب کرامتی: عاشق ژانر وحشت هستم
مهتاب کرامتی از آن دست بازیگرانی است که گزیده کار میکند و وقتی در خبرها میآید که به تیمی پیوسته یا قرار است از او فیلمی را روی پرده ببینیم باید منتظر یک چهره جدید از این بازیگر یا مواجه شدن با یک اتفاق باشیم.
خبرگزاری صبا - سعیده خدابخش: مهتاب کرامتی از آن دست بازیگرانی است که گزیده کار میکند و وقتی در خبرها میآید که به تیمی پیوسته یا قرار است از او فیلمی را روی پرده ببینیم باید منتظر یک چهره جدید از این بازیگر یا مواجه شدن با یک اتفاق باشیم.
خصوصیت بارز کرامتی همراهی با گروه است و به گواه بسیاری از کسانی که با او کارکردهاند هنگام نمایش هم، فیلم و عوامل را تنها نمیگذارد و تا پایان نمایش همواره پشت کاری که پذیرفته میایستد و حمایت میکند. او میگوید: فیلمهای کمدی باید ساخته شوند ولی فیلمهایی مانند «ماجان» هم باید مورد توجه قرار بگیرند و البته حمایت شوند. در فیلم اول سیفی آزاد، کرامتی میدرخشد و بدون اغراق بازی در این فیلم سینمایی میتواند یک قدم بزرگ رو به جلو در کارنامه کاریاش باشد. کرامتی بازی در ژانر کمدی و وحشت را خیلی دوست دارد اما فیلمنامه درخوری در این ژانرها به دستش نرسیده است. با این بازیگر متین، باحوصله و همراه به گپی نشستیم که شاهد آن هستید:
شما همواره با وسواس نقشهایتان را انتخاب میکنید و در مسیر حرفهای که گام گذاشتهاید هرگز شتابزده و پرکار نبودهاید.
از روز اول تلاش کردم پرکار بودن را مد نظر قرار ندهم و همواره دوست داشتم فیلمنامه و نقش برایم جذاب باشد تا با گروه همراه شوم. همیشه تلاش کردهام که صرفا برای حضور داشتن هر فیلمنامهای را برای بازی نپذیرم، اما زمانی که اعلام حضور میکنم تمام قد در اختیار فیلم هستم. در این عرصه ممکن است بازیگر اشتباهاتی هم مرتکب شود ولی من میتوانم پای تک تک کارهایی که در کارنامه کاریام هست بایستم، چون در هر کدام تجربه متفاوتی داشتم و تک تک این تجربیات برایم ارزشمند هستند.
حتما کارهای دیگری هم در عرصه هنری انجام میدهید.
بله، من فقط بازیگر نیستم و از روز اول که این حرفه را شروع کردم، سعی کردم از این طریق امرار معاش نکنم تا وابسته به جریان مالی بازیگری نباشم که مجبور شوم در هر کاری بازی کنم . ما دفتر «اندیشه پردیس جم» را داریم که با چند دوست و همکار قدیمی، کار تهیه مستند و داستانی را شروع کردهایم. من در چند جبهه فعالیت میکنم و برای همین کارهایی را انتخاب میکنم که برایم چالش برانگیز است، در غیر این صورت ترجیح میدهم به فعالیتهای دیگر بپردازم و صبر کنم تا فیلمنامهای به دستم برسد که مرا برای بازی در آن کار به وجد بیاورد.
در مورد بازی در فیلم سینمایی «ماجان» بگویید. چه اتفاقی افتاد که پذیرفتید در این کار حضور داشته باشید؟
در ابتدا فرهاد اصلانی درباره این کار با من صحبت کرد، بعد فیلمنامه را خواندم و آن را بسیار دوست داشتم. میدانستم این فیلم کار اول سینمایی این کارگردان است ولی این را هم میدانستم که مدیر تلویزیون بودهاند و بینهایت کارهای تلویزیونی تهیه کردهاند. فیلمنامه متعلق به لیلا لاریجانی بود و کاملا مشخص بود که او بسیار برای نگارش این فیلمنامه وقت صرف کرده و تحقیق کرده است، چون شخصیتپردازیها بسیار دقیق بود و کاملا پیدا بود که از روی دلش فیلمنامه را نوشته است.
این مسئله برای من بسیار ارزشمند بود. او از آن فیلمنامهنویسهایی نیست که فیلمنامه را بنویسند و به کارگردان و تهیهکننده بدهند و بعد کار را رها کنند، بلکه در تمام مراحل همراه ما بود و درباره پلانهای مختلف و بازنویسی سکانسها بارها و بارها با هم صحبت کردیم. امروز سینمای ما از کمبود فیلمنامه خوب رنج میبرد و به همین خاطر وقتی یک فیلمنامه جذاب به دستم میرسد دلم میخواهد با گروه همراه شوم. در حال حاضر فیلمنامههای مختلفی به دست من میرسند که ممکن است داستان یک خطی بعضی از آنها بسیار خوب باشد ولی در پرداخت و جمع بندی نتیجه مطلوبی ندارند.
بسیار شنیدهایم که شما نه تنها در این فیلم بلکه در هر فیلمی که در آن حضور پیدا میکنید سعی دارید که به بازیگرهای دیگر هم کمک کنید، چرا؟
چون معتقدم سینما یک کار گروهی است و انفرادی نمیتوان اتفاق خوبی را رقم زد. ما در این فیلم بازیگر کودک داشتیم، بازی با کودکان ضمن اینکه بسیار جذاب است سخت هم هست و نیاز به صبر ویژهای دارد، اگر میپذیریم کاری را انجام دهیم باید کمک کنیم و نمیشود رهایشان کنیم.
اگر با نابازیگری کار میکنیم موظف هستیم که هدایتش کنیم وگرنه به کل فیلم لطمه وارد میشود. البته من معتقدم اگر نابازیگر درست انتخاب شود در بسیاری از مواقع از بازیگران حرفهای هم بهتر کار خواهد کرد.
بازیگر نوجوان فیلم «ماجان» محمدمهدی احدی را خودم معرفی کردم. او در فیلم «آذر» کوچکتر بود. من با او کار کرده بودم و همیشه معتقد بودهام که آینده بسیار درخشانی خواهد داشت.
اولین باری که فیلم «ماجان» را دیدم احساس کردم عینا فیلمنامه را اجرا نمیکردید، درست است؟
زمانی که با کارگردانی روبهرو میشوید که فیلمنامهنویسی حرفهای را در کنار خود دارد و فیلمنامهنویس شخصیتپردازی درستی کرده است، شما به عنوان بازیگر باید به فیلمنامهنویستان اعتماد کنید چون او آن نقش را بهتر از شما میشناسد. ولی زمانی که تمرینها و روخوانیها و تست گریم و لباس انجام شد و بعد از اینکه یک مقدار از فیلمبرداری گذشت دیگر این شمای بازیگر هستید که شخصیت را مال خود میکنید و باید آن را ایفا کنید و در این زمان است که فیلمنامهنویس و کارگردان باید همراه بازیگران باشند و نظرات آنها را بشنوند و در نهایت با هم به یک جمعبندی برسند که به نفع کلیت فیلم باشد.
در همه فیلمهایی که از شما دیدهایم واضح است که درگیر میمیک نیستید و از گریمهای سنگین نمیترسید و نگران نیستید که ممکن است با یک گریم زشت بشوید و مخاطبانتان را از دست بدهید.
همه انسانها دوست دارند زیبا دیده بشنود، من هم از این قاعده مستثنی نیستم اما من فقط به ظاهر زیبا اعتقاد ندارم و حتی اگر راجع به زیباییام حرفی بشنوم سعی میکنم زود از آن بگذرم و درگیر این مسئله نشوم چون برایم اهمیت دارد انسان و بازیگر بهتری باشم. زمانی که شما از چهرهتان عبور میکنید کارگردانان راحتتر اعتماد میکنند و نقشهایی که به شما پیشنهاد میشود گستردهتر میشود. من بازیگرهای آقایی را دیدهام که حاضر نیستند حالت ریش و سبیلشان را عوض کنند و این مسئله بد است چون تکرار در سینما میتواند یک بازیگر را به ورطه فراموشی بکشاند.
فقط به کاراکتری که قرار است بازی کنید دقت میکنید یا ژانر فیلم برایتان اهمیت دارد؟
ژانر همیشه برایم مهم بوده است. الان دوست دارم دوباره فیلم کمدی کار کنم، ولی منتظر یک فیلمنامه خوب هستم و کارگردانی که بتوانم به او اعتماد کنم و خودم را به او بسپارم. به دلیل اینکه کار کمدی کار بسیار سختی است. من عاشق ژانر وحشت و پلیسی و معمایی هستم ولی متاسفانه تعداد این نوع آثار در سینمای ما بسیار کم است.
به نظر شما این ژانرها در سینمای ما به دلیل ممیزیها بسیار کم پرداخت میشود؟
ما میتوانیم دعا کنیم و امیدوار باشیم که ممیزی کم شود. فیلمنامهنویسان و کارگردانان ما دچار خودسانسوری هستند و قبل از اینکه کسی آنها را دچار ممیزی کند خودشان، این کار را انجام میدهند چون باید همه جوانب را بسنجند و به فروش و قانون کشور و... فکر کنند، بنابراین ناخودآگاه محدود میشوند و نمیتوانند با فراغ بال بنویسند و بسازند.
درباره فعالیتتان در یونیسف بگویید، در همه جای دنیا مرسوم است که سوپراستارها کارهای عامالمنفعه را در صدر کارهای خود قرار میدهند اما در ایران این گونه نیست و یا بهتر است بگوییم مانند یک تب است، مثلا یک بازیگر برای یک ان جی او برنامهای میگذارد اما بعد به کلی آن را رها میکند.
من ۱۰ سال است که در یونیسف مشغول کار هستم، آن زمان این مسائل بسیار جدید بود ولی امروزه تعداد ان جی اوها زیاد شده است و پوشش اخبار کارهایی که در آنها انجام میشود، در شبکههای مجازی به خوبی رخ میدهد، به همین خاطر حضور افراد مشهور بیشتر به چشم میآید، این اتفاق ذاتا بسیار خوب است ولی نباید جنبه نمایشی داشته باشد، به هر حال حضور چهرههای شناخته شده در کنار هر کدام از این ان جی اوها میتواند تاثیرگذار باشد و این افراد نباید این همه مورد قضاوت مردم قرار بگیرند.
به نظر میرسد که انتخاب نقشهای شما بر اساس وجوه والای انسانی و یا یک دغدغه جدی اجتماعی شکل میگیرد.
بله درست است، چون معتقدم فرد حتی وقتی در حال فیلم بازی کردن است باید مسئولیت اجتماعیاش را هم به نحوی ایفا کند، برخی از فیلمها را اساسا به همین خاطر برای بازی انتخاب میکنم.
فیلم «ماجان» در نگاهی کلی فیلم تلخی است اما در عین حال برگرفته از حقیقت محضی است که در کشور ما معلولان با آن دست به گریبان هستند.
پرداختن به یک چنین موضوعی بسیار سخت است زیرا کارگردان مجبور است فضایی در فیلم ایجاد کند که تلخی فیلم را تلطیف کند. فیلمنامهنویس با حقایق زیادی هنگام نوشتن روبهرو شده بود ولی بعضی چیزها به دلیل تلخ بودنشان توسط کارگردان تصحیح شد. مقوله معلولیت و کم توانی در سینما باید خیلی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. سازمانهای دولتی باید فیلم را ببینند و حمایت کنند، چون این خانوادهها نیاز به حمایت دارند و باید از نظر بیمه تامین شوند و نباید از نظر درمان و مسائل مالی مشکلی داشته باشند، در همه جای دنیا هم این خانوادهها حمایت ویژه میشوند. توقع میرود که مسئولین بیایند این فیلم را ببینند و کمی بیشتر از فیلمهای معمولی حمایت کنند و به نیاز این بچهها رسیدگی کنند.
درباره کارهایی که آماده اکران دارید بگویید.
«جاده قدیم» به کارگردانی منیژه حکمت نام فیلمی است که امسال من در جشنواره فجر خواهم داشت و فیلمنامه بسیار خوبی دارد. کار سختی بود اما من مطمئن هستم خوب از آب درآمده است. چند روزی است که از آفریقا برگشتهام و فیلم مستند داستانی با نام «مراسم ویژه» را که سه سال درگیرش بودم به پایان رساندیم، این فیلم در مراحل پس از تولید است.
آخر آبان ماه فیلم مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی و به تهیهکنندگی من و خانم ابوالقاسمی اکران عمومی میشود. این اولین باری است که یک فیلم مستند اکران عمومی میشود و فکر میکنم اقبال خوبی برای جذب مخاطب خواهد داشت. از تمام کسانی که «صبا» را پیگیری میکنند و از دخترها و پسرهای جوانی که احساس افسردگی میکنند میخواهم این فیلم را ببینند، چراکه مطمئن هستم با دیدن این فیلم امید در دلشان جوانه میزند.
خصوصیت بارز کرامتی همراهی با گروه است و به گواه بسیاری از کسانی که با او کارکردهاند هنگام نمایش هم، فیلم و عوامل را تنها نمیگذارد و تا پایان نمایش همواره پشت کاری که پذیرفته میایستد و حمایت میکند. او میگوید: فیلمهای کمدی باید ساخته شوند ولی فیلمهایی مانند «ماجان» هم باید مورد توجه قرار بگیرند و البته حمایت شوند. در فیلم اول سیفی آزاد، کرامتی میدرخشد و بدون اغراق بازی در این فیلم سینمایی میتواند یک قدم بزرگ رو به جلو در کارنامه کاریاش باشد. کرامتی بازی در ژانر کمدی و وحشت را خیلی دوست دارد اما فیلمنامه درخوری در این ژانرها به دستش نرسیده است. با این بازیگر متین، باحوصله و همراه به گپی نشستیم که شاهد آن هستید:
شما همواره با وسواس نقشهایتان را انتخاب میکنید و در مسیر حرفهای که گام گذاشتهاید هرگز شتابزده و پرکار نبودهاید.
از روز اول تلاش کردم پرکار بودن را مد نظر قرار ندهم و همواره دوست داشتم فیلمنامه و نقش برایم جذاب باشد تا با گروه همراه شوم. همیشه تلاش کردهام که صرفا برای حضور داشتن هر فیلمنامهای را برای بازی نپذیرم، اما زمانی که اعلام حضور میکنم تمام قد در اختیار فیلم هستم. در این عرصه ممکن است بازیگر اشتباهاتی هم مرتکب شود ولی من میتوانم پای تک تک کارهایی که در کارنامه کاریام هست بایستم، چون در هر کدام تجربه متفاوتی داشتم و تک تک این تجربیات برایم ارزشمند هستند.
حتما کارهای دیگری هم در عرصه هنری انجام میدهید.
بله، من فقط بازیگر نیستم و از روز اول که این حرفه را شروع کردم، سعی کردم از این طریق امرار معاش نکنم تا وابسته به جریان مالی بازیگری نباشم که مجبور شوم در هر کاری بازی کنم . ما دفتر «اندیشه پردیس جم» را داریم که با چند دوست و همکار قدیمی، کار تهیه مستند و داستانی را شروع کردهایم. من در چند جبهه فعالیت میکنم و برای همین کارهایی را انتخاب میکنم که برایم چالش برانگیز است، در غیر این صورت ترجیح میدهم به فعالیتهای دیگر بپردازم و صبر کنم تا فیلمنامهای به دستم برسد که مرا برای بازی در آن کار به وجد بیاورد.
در مورد بازی در فیلم سینمایی «ماجان» بگویید. چه اتفاقی افتاد که پذیرفتید در این کار حضور داشته باشید؟
در ابتدا فرهاد اصلانی درباره این کار با من صحبت کرد، بعد فیلمنامه را خواندم و آن را بسیار دوست داشتم. میدانستم این فیلم کار اول سینمایی این کارگردان است ولی این را هم میدانستم که مدیر تلویزیون بودهاند و بینهایت کارهای تلویزیونی تهیه کردهاند. فیلمنامه متعلق به لیلا لاریجانی بود و کاملا مشخص بود که او بسیار برای نگارش این فیلمنامه وقت صرف کرده و تحقیق کرده است، چون شخصیتپردازیها بسیار دقیق بود و کاملا پیدا بود که از روی دلش فیلمنامه را نوشته است.
این مسئله برای من بسیار ارزشمند بود. او از آن فیلمنامهنویسهایی نیست که فیلمنامه را بنویسند و به کارگردان و تهیهکننده بدهند و بعد کار را رها کنند، بلکه در تمام مراحل همراه ما بود و درباره پلانهای مختلف و بازنویسی سکانسها بارها و بارها با هم صحبت کردیم. امروز سینمای ما از کمبود فیلمنامه خوب رنج میبرد و به همین خاطر وقتی یک فیلمنامه جذاب به دستم میرسد دلم میخواهد با گروه همراه شوم. در حال حاضر فیلمنامههای مختلفی به دست من میرسند که ممکن است داستان یک خطی بعضی از آنها بسیار خوب باشد ولی در پرداخت و جمع بندی نتیجه مطلوبی ندارند.
بسیار شنیدهایم که شما نه تنها در این فیلم بلکه در هر فیلمی که در آن حضور پیدا میکنید سعی دارید که به بازیگرهای دیگر هم کمک کنید، چرا؟
چون معتقدم سینما یک کار گروهی است و انفرادی نمیتوان اتفاق خوبی را رقم زد. ما در این فیلم بازیگر کودک داشتیم، بازی با کودکان ضمن اینکه بسیار جذاب است سخت هم هست و نیاز به صبر ویژهای دارد، اگر میپذیریم کاری را انجام دهیم باید کمک کنیم و نمیشود رهایشان کنیم.
اگر با نابازیگری کار میکنیم موظف هستیم که هدایتش کنیم وگرنه به کل فیلم لطمه وارد میشود. البته من معتقدم اگر نابازیگر درست انتخاب شود در بسیاری از مواقع از بازیگران حرفهای هم بهتر کار خواهد کرد.
بازیگر نوجوان فیلم «ماجان» محمدمهدی احدی را خودم معرفی کردم. او در فیلم «آذر» کوچکتر بود. من با او کار کرده بودم و همیشه معتقد بودهام که آینده بسیار درخشانی خواهد داشت.
اولین باری که فیلم «ماجان» را دیدم احساس کردم عینا فیلمنامه را اجرا نمیکردید، درست است؟
زمانی که با کارگردانی روبهرو میشوید که فیلمنامهنویسی حرفهای را در کنار خود دارد و فیلمنامهنویس شخصیتپردازی درستی کرده است، شما به عنوان بازیگر باید به فیلمنامهنویستان اعتماد کنید چون او آن نقش را بهتر از شما میشناسد. ولی زمانی که تمرینها و روخوانیها و تست گریم و لباس انجام شد و بعد از اینکه یک مقدار از فیلمبرداری گذشت دیگر این شمای بازیگر هستید که شخصیت را مال خود میکنید و باید آن را ایفا کنید و در این زمان است که فیلمنامهنویس و کارگردان باید همراه بازیگران باشند و نظرات آنها را بشنوند و در نهایت با هم به یک جمعبندی برسند که به نفع کلیت فیلم باشد.
در همه فیلمهایی که از شما دیدهایم واضح است که درگیر میمیک نیستید و از گریمهای سنگین نمیترسید و نگران نیستید که ممکن است با یک گریم زشت بشوید و مخاطبانتان را از دست بدهید.
همه انسانها دوست دارند زیبا دیده بشنود، من هم از این قاعده مستثنی نیستم اما من فقط به ظاهر زیبا اعتقاد ندارم و حتی اگر راجع به زیباییام حرفی بشنوم سعی میکنم زود از آن بگذرم و درگیر این مسئله نشوم چون برایم اهمیت دارد انسان و بازیگر بهتری باشم. زمانی که شما از چهرهتان عبور میکنید کارگردانان راحتتر اعتماد میکنند و نقشهایی که به شما پیشنهاد میشود گستردهتر میشود. من بازیگرهای آقایی را دیدهام که حاضر نیستند حالت ریش و سبیلشان را عوض کنند و این مسئله بد است چون تکرار در سینما میتواند یک بازیگر را به ورطه فراموشی بکشاند.
فقط به کاراکتری که قرار است بازی کنید دقت میکنید یا ژانر فیلم برایتان اهمیت دارد؟
ژانر همیشه برایم مهم بوده است. الان دوست دارم دوباره فیلم کمدی کار کنم، ولی منتظر یک فیلمنامه خوب هستم و کارگردانی که بتوانم به او اعتماد کنم و خودم را به او بسپارم. به دلیل اینکه کار کمدی کار بسیار سختی است. من عاشق ژانر وحشت و پلیسی و معمایی هستم ولی متاسفانه تعداد این نوع آثار در سینمای ما بسیار کم است.
به نظر شما این ژانرها در سینمای ما به دلیل ممیزیها بسیار کم پرداخت میشود؟
ما میتوانیم دعا کنیم و امیدوار باشیم که ممیزی کم شود. فیلمنامهنویسان و کارگردانان ما دچار خودسانسوری هستند و قبل از اینکه کسی آنها را دچار ممیزی کند خودشان، این کار را انجام میدهند چون باید همه جوانب را بسنجند و به فروش و قانون کشور و... فکر کنند، بنابراین ناخودآگاه محدود میشوند و نمیتوانند با فراغ بال بنویسند و بسازند.
درباره فعالیتتان در یونیسف بگویید، در همه جای دنیا مرسوم است که سوپراستارها کارهای عامالمنفعه را در صدر کارهای خود قرار میدهند اما در ایران این گونه نیست و یا بهتر است بگوییم مانند یک تب است، مثلا یک بازیگر برای یک ان جی او برنامهای میگذارد اما بعد به کلی آن را رها میکند.
من ۱۰ سال است که در یونیسف مشغول کار هستم، آن زمان این مسائل بسیار جدید بود ولی امروزه تعداد ان جی اوها زیاد شده است و پوشش اخبار کارهایی که در آنها انجام میشود، در شبکههای مجازی به خوبی رخ میدهد، به همین خاطر حضور افراد مشهور بیشتر به چشم میآید، این اتفاق ذاتا بسیار خوب است ولی نباید جنبه نمایشی داشته باشد، به هر حال حضور چهرههای شناخته شده در کنار هر کدام از این ان جی اوها میتواند تاثیرگذار باشد و این افراد نباید این همه مورد قضاوت مردم قرار بگیرند.
به نظر میرسد که انتخاب نقشهای شما بر اساس وجوه والای انسانی و یا یک دغدغه جدی اجتماعی شکل میگیرد.
بله درست است، چون معتقدم فرد حتی وقتی در حال فیلم بازی کردن است باید مسئولیت اجتماعیاش را هم به نحوی ایفا کند، برخی از فیلمها را اساسا به همین خاطر برای بازی انتخاب میکنم.
فیلم «ماجان» در نگاهی کلی فیلم تلخی است اما در عین حال برگرفته از حقیقت محضی است که در کشور ما معلولان با آن دست به گریبان هستند.
پرداختن به یک چنین موضوعی بسیار سخت است زیرا کارگردان مجبور است فضایی در فیلم ایجاد کند که تلخی فیلم را تلطیف کند. فیلمنامهنویس با حقایق زیادی هنگام نوشتن روبهرو شده بود ولی بعضی چیزها به دلیل تلخ بودنشان توسط کارگردان تصحیح شد. مقوله معلولیت و کم توانی در سینما باید خیلی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. سازمانهای دولتی باید فیلم را ببینند و حمایت کنند، چون این خانوادهها نیاز به حمایت دارند و باید از نظر بیمه تامین شوند و نباید از نظر درمان و مسائل مالی مشکلی داشته باشند، در همه جای دنیا هم این خانوادهها حمایت ویژه میشوند. توقع میرود که مسئولین بیایند این فیلم را ببینند و کمی بیشتر از فیلمهای معمولی حمایت کنند و به نیاز این بچهها رسیدگی کنند.
درباره کارهایی که آماده اکران دارید بگویید.
«جاده قدیم» به کارگردانی منیژه حکمت نام فیلمی است که امسال من در جشنواره فجر خواهم داشت و فیلمنامه بسیار خوبی دارد. کار سختی بود اما من مطمئن هستم خوب از آب درآمده است. چند روزی است که از آفریقا برگشتهام و فیلم مستند داستانی با نام «مراسم ویژه» را که سه سال درگیرش بودم به پایان رساندیم، این فیلم در مراحل پس از تولید است.
آخر آبان ماه فیلم مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی و به تهیهکنندگی من و خانم ابوالقاسمی اکران عمومی میشود. این اولین باری است که یک فیلم مستند اکران عمومی میشود و فکر میکنم اقبال خوبی برای جذب مخاطب خواهد داشت. از تمام کسانی که «صبا» را پیگیری میکنند و از دخترها و پسرهای جوانی که احساس افسردگی میکنند میخواهم این فیلم را ببینند، چراکه مطمئن هستم با دیدن این فیلم امید در دلشان جوانه میزند.