مسجد شیخ لطفالله، فضایی برای نمازخواندن زنان شاه
در بیشتر بناهای دوره صفوی از اعداد مقدس استفاده میشده و از دوره مغول استفاده از اعداد و نسبتهای طلایی، نقاشی روی دیوار و آینهکاری در بناها و ساخت ساختمان طبقاتی مثل عالیقاپو باب شد.
اصفهان امروز، مهدی فقیهی*: در بیشتر بناهای دوره صفوی از اعداد مقدس استفاده میشده و از دوره مغول استفاده از اعداد و نسبتهای طلایی، نقاشی روی دیوار و آینهکاری در بناها و ساخت ساختمان طبقاتی مثل عالیقاپو باب شد. از دوره مغول به بعد، مصلا داشتیم که در آن مانند کوشک، یک بنا وسط یک فضای بزرگ بود. مصلا، محل خواندن نمازهای مناسبتی چون نماز عید فطر، نماز عید قربان و نماز جمعه بوده و مردم حومه شهر از آن استفاده میکردند.
مسجد باز، مکانی بوده که ساختمانهایش، دور فضای باز میانسرا را میگرفت، مثل مسجد جامع عباسی یا مسجد جامع عتیق. از دوره صفوی به بعد مسجد بسته رواج پیدا کرد که مسجد شیخ لطفالله از این جمله است. این نوع مساجد، سمبلهای تعریفشده مساجد رایج ازجمله گنبد، مناره، محراب و حیاط را نداشت. سمبلهای مساجد معنای ویژه ای داشته و بیشتر ریشهاش به قبل از اسلام برمیگردد.
اعراب هنر معماری خاصی نداشتند، آنها معماری را از ایرانیها و رومیها یاد گرفتند و برای مثال ستون و رواق برای مساجد ساختند. ساخت مسجد بسته به دلیل کمبود فضا در محلات کوچک دوره صفویه رایج بوده که مسجد شیشه در نزدیکی سردر جرجیه از این جمله است.
مسجد شیخ لطفالله، بیشتر عناصر ویژه مساجد را ندارد و نه به دلیل آنکه محدودیت جا چنین پدیدهای را سبب شده باشد. برای اینکه مشخص شود دو مسجد در فضای میدان نقشجهان لازم نیست، درحالیکه عالیقاپو، رکن حکومتی، مسجد جامع عباسی، رکن مذهبی و سردر قیصریه، رکن تجاری میدان است.
پنجرههای مشبک دو طرف ورودی مسجد شیخ لطفالله، نور داخلش را تأمین میکرده است. همچنین گنبد علاوه بر ایجاد پوشش بهعنوان تاق آسمان معرفی میشده و به همین دلیل کاشیهای آن، آبیرنگ بوده، رنگی تفکربرانگیز با جلوه خداوندی. چهار رنگ سرد آبی، نیلی، سفید و سیاه هم در کاشیهای گنبد مساجد استفاده میشد.
از دوره قاجار به بعد رنگهای کاشیها عوض شد که نشانگر دید مذهبی است. گنبد مسجد شیخ لطفالله برخلاف گنبدهای دیگر دوره صفوی، زردرنگ است تا وجه تمایز این مسجد را نشان دهد. این مسجد مناره هم ندارد و بهجای شبستان، یک شودان دارد.
شبستان، فضایی است که دورتادور آن بسته باشد، مثل شبستان مسجد جامع عتیق که به آن بیتالشطا میگویند، چون در زمستان استفاده میشد. شبستان بیشتر شبهنگام استفاده میشد و تاقهای کوتاهی دارد تا وسایل گرمازا نیاز نداشته باشد و گرمای بدن مردم گرمش کند، برعکس بیتالسیف که رواقهای تابستانی بوده که ازیکطرف به بیرون راه داشته تا تهویه هوا در آن صورت گیرد و در ارتفاع خیلی بالا قرار داشته است.
شودان یک فضای زیرزمینی مسکونی مثل گودال باغچه در شهرهای کویری و گرم بوده است. هر چه سطح زمین را میکَنیم و پایین میرویم، رطوبت بیشتر و درنتیجه خنکتر میشود. در شودان تبادل حرارتی کم است. برای مثال در فضای زیر گنبد، دما در طول روز 25 درجه و در طول شب 15 درجه سردتر است، ولی در شودان چنین نیست و دما در حد یکی دو درجه تغییر میکند، بهویژه که دیواره آن خاکی بوده و از آجر و مصالح با تبادل حرارتی خیلی کم در آن استفاده میشده است. در دزفول، شوشتر و شهر زیرزمینی نوشآباد از شودان استفادهشده است. معمولاً ضلع جنوبی شودان را برای نورگیری باز میگذارند، نه ضلع شرقی و غربی را تا نور مستقیم وارد آن نشود.
شودان مسجد شیخ لطفالله، ویژه زنهای شاه بوده و راهرویی داشته است. این مسجد یک چلهخانه هم دارد و پلههایی که به کلاسهای درس شیخ لطفالله در فضاهای دور گنبد مسجد منتهی میشود. مسجد به سمت جنوب و شمال و به طرف بازار هم راه مخفی داشته است. شودان این مسجد، تاق چهاربخش دارد که به آن چادر میگویند. چادر به معنی پوشش است و درگذشته به تالار کشیده و حومه شهرها هم چادر میگفتند و به کسانی که در حومه شهر بودند، چادرنشین.
*کارشناس میراث فرهنگی اصفهان