خطر خاکستر شدن هنر سوخت
چرم سوخت، هنری است که پس از افول جلدسازی سنتی، از اواخر دوران قاجار به شکل تابلوهای نقاشی پر از تزیین گسترش یافت. این هنر پرتجمل این روزها درخطر انقراض است.
اصفهان امروز: روبروی تابلو که میایستی، جدا میشوی از زمان و مکان فعلیات. پا میگذاری به بهشت درون تابلو. شیرین در چشمه تنشویی میکند و خسرو ستایشگر اوست. یادت میرود که پا در دنیای چرم تابلو گذاشتهای، میشوی بخشی از معرق و منبتهایش. بارنگهای لایه چینیاش یکی میشوی و غرق میشوی در خوشنویسیهای کنار تذهیبهایش.
به دلیل رواج دامداری و دوام چرم، نقاشی و خطاطی بر روی آن، قدمتی بیشتر از استفاده از کاغذ دارد. در صدر اسلام، آیات قرآن بر چرم رخپوست که بسیار پایدارتر از کاغذ بود، نوشته و بین دوتخته چوب بانام لوحین، نگهداری میشد. نگارش بر چرم بهجای قرن سوم هم ادامه داشت. پس از رایج شدن کاغذ در نگارش، کاربرد چرم به جلدسازی کتب محدود شد و هنرهایی برای تزیین این جلدها شکل گرفت.
جلدسازی سوخت چرم، بهعنوان تکنیک صحافی سنتی، یکی از این هنرها است. هنری که پیش از دوره تیموری، شکل سادهتر آن با اشکال هندسی و منظم رایج بود و از این دوره، نقوش ختایی و اسلیمی هم در آن رایج شد. بایسنقرمیرزا تیموری با دعوت از استاد قوامالدین مجلد تبریزی که در تذهیب، تشعیر، طراحی و ترسیم نقوش و ارائه چرمهای سوخته و معرق و طراحی قالبهای ویژه جلدسازی شهرت داشت و معرق، مشبک و منبتکاری بر روی جلدها از اختراعات او بود، به شکوفایی بیشتر این هنر کمک کرد. جلد «شاهنامه بایسنقری» یکی از آثار خلقشده در این دوره است.
استفاده از این هنر محدود به جلدهای چرمی کتب خطی بود تا اینکه از اواخر دوران قاجار، با جایگزین شدن صحافی مدرن بهجای صحافی سنتی، این هنر روبهزوال گذاشت و هنرمندان آن در تلاش برای حفظش به ساخت تابلوهای سوخت چرم رو آوردند. میرزا عباسخان ذوالفنون اسفرجانی، هنرمند اهل اسفرجان اصفهان، نخستین کسی بود که هنر سوخت را از مجلدهای قرآنی به روی تابلو آورد.
این هنر، تلفیقی است از 10 رشته هنری دیگر شامل طراحی، نقاشی، منبت، معرق، تذهیب، تشعیر، خوشنویسی، طلاکوبی، صحافی و لایهچینی. زمینه کار در هنر سوخت، چرم سطحی است و از چرم رخ پوست و پوست تیماج هم در آن استفاده میشود. پوستهایی که مراحل مختلف رنگآمیزی، پرزگیری و صاف کردن را از سر میگذرانند.
طراحی، مرحله نخست این هنر است و طرحهای آن از مینیاتورهای نقاشان برجسته اقتباس میشود یا خود هنرمند خالق آنها است. تصویری اصلی در متن اثر قرار میگیرد و کتیبه حواشی آن با هنرهای تشعیر، تذهیب و منبت چرم زینت داده میشود. از طلا بهصورت زرورق برای طرحهای اسلیمی و ختایی تذهیب استفاده میشود، در کنار تشعیر که نقشمایههایی است از حیوان، مرغ، گل و گیاه. منبت چرم (چرم برجسته) هم به دو روش صنعتی و دستی خلق میشود. در روش صنعتی برای تهیه تعداد زیاد جلد با قالبهای برنجی با حرارت بالا، روی چرم ضرب میکردند. در روش دستی اما بر پشت پوست طراحی و در مرحله بعد با لوازم ویژه، چرم را برجسته میکنند، طوری که تبلور پوست گرفته شود و نقوش آن هیچ تغییری نکند. تکنیک معرق چرم هم در این هنر کاربرد دارد که به معنای استفاده از قطعات رنگآمیزی و بریدهشده چرم در نقش وسط تابلو است.
برای استفاده از واژه سوخت برای این هنر چرم محور دو استدلال متفاوت وجود دارد. برخی استفاده از رنگهای تلخ، سوخته و تیره در تابلوهای سوخت چرم را علت این نامگذاری میدانند و گروهی دیگر به این اشاره میکنند که نام سوخت ازآنجا میآید که برای منبت روی چرم، باید با فشردن ابزار و مهرههای گداخته از پشت چرم، حرارت معتدلی به آن بدهیم، تبلور آن را بگیریم و نقوش برجسته موردنظرمان را رویش منبت کنیم، چراکه چرم براثر تغییر دما یا رطوبت، تغییر شکل یا اندازه مییابد و شکننده و خشک میشود.
اکنون در اصفهان تنها دو استاد، علی خوشنویسزاده و زینتالسادات امامی درزمینه این هنر فعالیت میکنند، علی خوشنویسزاده که در دانشگاه و میراث فرهنگی این هنر را تدریس میکند، این هنر را نخست از پدرش یاد گرفته و هنرهای مرتبط با آن را هم از سال 39 تا 49 از استاد محمد تجویدی، استاد حسین رضا و حسن زرین خط در تهران و در سال 49 از استاد مصورالملکی در اصفهان آموخته است.
او که تاکنون 60 تابلو سوخت را از صفر تا صد کارکرده، از معدود اساتید زنده این هنر در اصفهان است و کتابی هم درباره تاریخچه این هنر تا پایان دوره قاجاریه نوشته است. خوشنویسزاده قبلا در بازار هنر حجره داشته و حالا 15سال است دفترش را فروخته و در خانه، تابلوهای سوخت با ابعاد بزرگ میسازد و در کنار آن، جلد چرمی کتابهای خطی را هم مرمت میکند.
او آنقدر به این هنر علاقه و در آن تبحر دارد که به ابداعاتی هم در آن دستزده است. خوشنویسزاده دراینباره میگوید: «معمولاً در تابلوهای سوخت، نقاشی وسط تابلو، به شکل معرق و کتیبههای اطراف به شکل منبتکار میشود، من برای نخستینبار درزمینه چهار کتیبه چهار طرف تابلو، هم معرق و هم منبت کارکردهام که کار پیچیدهای
شاید همین پیچیدگیهای اجرای هنر سوخت در کنار گرانی چرم و طلا، باعث شده بهجز خوشنویسزاده، تنها یکی دو نفر دیگر درزمینه این هنر در اصفهان فعالیت کنند و وقتی معاونت صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی اصفهان چند سال پیش، دوره مقدماتی این هنر را برگزار کرد، تنها ۳۰ نفر در آن نامنویسی کردند و سه نفر، دوره را تا انتها گذراندند.
خرید این هنر گرانقیمت مانند بسیاری از هنرهای تجملی دوره صفوی، این روزها به مجموعهداران هنری، خریداران خارج از کشور و توریستها، محدودشده، شاید همین، خطر انقراض این هنر را زیاد کرده است. خوشنویسزاده حمایت دولتمردان را لازمه حفظ این هنر میداند: «در دوران صفویه اگر دعوت دولتمردان از هنرمندان و علما نبود، هنرها شکوفا نمیشد و یک کانون هنری به وجود نمیآمد.»
ضعف پژوهش در هنر کمتر شناختهشده سوخت هم مسائل دیگری در آن به وجود آورده، آنقدر که کتابی برای تحقیق دانشجویان درباره هنر سوخت وجود ندارد و کتابهای موجود هم حاوی اطلاعات نادرستی است.