هنر سوخت؛ ادامه جلدسازی سنتی

هنر سوخت، یکی از هنرهای بسیار ارزشمند و ناب ایرانی است که از زمان تیموریان به وجود آمد و تابه‌حال به حیات خود در هنر ایران ادامه داده است.

اصفهان امروز، مهدی حاجی‌زاده*: هنر سوخت، یکی از هنرهای بسیار ارزشمند و ناب ایرانی است که از زمان تیموریان به وجود آمد و تابه‌حال به حیات خود در هنر ایران ادامه داده است. برای نامیدن این هنر، گاه کلمه «سوخت» به‌کاربرده می‌شود و گاه کلمه «معرق چرم»، البته اسم «سوخت و معرق چرم»، اسم کامل‌تر آن است. دلیل استفاده از نام سوخت برای این هنر، یکی استفاده معمول و متداول از رنگ‌های تلخ و سوخته است، دلیل دیگر هم این است که در هنر منبت، برای برجسته کردن نقش موردنظر بر سطح چرم، قالب فلزی را که نقش در آن نغر شده، همراه با حرارت بر روی سطح چرم مرطوب، به همراه ضربه یا فشار می‌گذارند. به دلیل این‌که نقش به همراه حرارت، سطح چرم را تا حدودی می‌سوزاند و رنگ سوخته‌ای به آن می‌بخشد، اصطلاح سوخت برای این هنر متداول است.

همانطور که هنر معماری، ابتدا به ساخت بناهای خیلی ساده اختصاص داشت و رفته‌رفته با گذر زمان و پیشرفت بشر، به سمت بناهای رفیع و مجلل متمایل شد، هنر جلدسازی نیز در آغاز اسلام، به‌صورت بسیار ساده یا حتی بدون تزیین اجرا می‌شد و بیشتر جنبه‌ حفاظتی برای اوراق کتب داشت. در ابتدای اسلام، اوراق کتب را که بیشتر قرآن بود، با دوتخته چوب به نام «لوحین» حفظ می‌کردند. رفته‌رفته جلدهای چرمی متداول شد که بدون تزیین یا با تزیینات هندسی ساده ضربی بودند. در زمان سلجوقیان، جلدهای چرمی سر طبل‫دار و ترنجی که به‌صورت ضربی اجرا می‌شد، رخ‌نمود و این‌ها مقدمه‌ای بود بر آغاز باشکوه هنر سوخت. خلاقیت و طبع بالای هنرمندان ایرانی در زمان تیموری خود را نمایان کرد و باعث ابداع هنر سوخت توسط مولانا قوام‌الدین مجلد ملقب به غیاث‌الدین شد. در این دوره، به دلیل توجه زیاد تیموریان به این هنر، استفاده از تجربه‌های هنر جلدسازی گذشتگان و به کار بردن خلاقیت‌های گوناگون، آثار بسیار نفیس و باشکوهی خلق شد که جزء ارزشمندترین جلدهای نسخه‌های خطی جهان به شمار می‌رود و خوشبختانه، نمونه‌هایی از آنها تاکنون باوجود گذشت زمان، از گزند حوادث در امان و برجای‌مانده است. انواع جلدهای سوخت و معرقی که آن زمان ساخت آنها متداول بود، عبارت است از: جلدهای ترنجی نقش‌دار بر زمینه ساده، ترنجی با لچک و حاشیه طرح‫دار و ترنجی با گل‌های اسلیمی و ختایی. این هنر در دوره‌های بعدی به‌تدریج سیر رشد و تکامل خود را سپری کرد تا به زمان قاجار که آستانه عصر جدید و فن‌آوری بود، رسید. با متداول شدن چاپ سنگی و سربی، رواج نسخه‌های خطی کمتر شد. با تولید نسبتاً انبوه نسخه‌های چاپی نسبت به نسخه‌های خطی، رفته‌رفته کمیت جای کیفیت را گرفت و جلدهای سوخت نفیس، فقط برای موارد خاص و نفیس ساخته می‌شدند و اگر هم هنرمندان این عرصه به تولید نسخه‌های انبوه رو می‌آوردند، آثاری با ظرافت کمتر اجرا می‌شد. تغییر و تحول در عصر قاجار که آستانه عصر جدید بود، مانند خیلی از موارد دیگر، بازتاب خود را در هنر سوخت نیز نمایان ساخت، هنر سوخت می‌بایست، شکل و قالبی جدید به خود بگیرد. بعد از گذشت چندین سده انتقال تجربه از اساتید به شاگردان، دیگر وقت آن رسیده بود که تغییر و تحولی اساسی در آن شکل گیرد و گامی جدید در راه پیشرفت آن برداشته شود. به علت متداول شدن چاپ سنگی و سربی و تولیدات انبوه، هنر جلدسازی رو به افول می‌رفت و برای نجات آن، فکری باید می‌شد.

بهترین کار، استقلال این هنر و رهایی آن از قیدوبند نسخ خطی و مکتوبات بود. هنر سوختی که تاکنون جلد چرمی آن، نقش حفاظت از کاغذهای مکتوب را داشت و نقوش معرق و منبت باظرافت آن، زینت‌بخش کتب و در خدمت و اسیر مکتوبات بود، اکنون خود به هنری مستقل و آزاد تبدیل و به‌صورت تابلوهایی مستقل اجرا ‌شد. ابعاد محدود و کوچک کتب هم، هنرمند را در اجرای افکار و طرح‌های موردنظرش محدود می‌کرد، ولی تابلوهای با ابعاد به‌مراتب بزرگ‌تر همراه با ابداعات و هنرها و فنونی که به آنها اضافه‌شده بودند، این امکان را به هنرمند می‌داد که با آزادی عمل بیشتری، افکار خود را اجرا کند. نتیجه آن، خلق آثار باشکوه و بی‌نظیری شد که هنر رو به فراموشی سوخت را جانی دوباره بخشید و گامی روبه‌جلو حرکت داد. هنر سوخت، از هنرها و فنون مختلفی به وجود می‌آید که اکنون خیلی از اینها یا رو به فراموشی‌اند یا گمنام‌. در گذشته به علت نبود محصولات صنعتی و امکانات و تولیدات امروزی مانند کارخانه‌های مختلف چسب‫سازی، رنگ‌سازی، مقواسازی و دباغی، همه این هنرها که فراگیری آن‌ها نیازمند مهارت و تجربه کافی بود، دست‌به‌دست هم دادند و این هنر ارزشمند را به وجود آوردند. اکنون وظیفه این هنر است که دین خود را به این هنرها و فنون مظلوم و رو به فراموشی ادا کند، آنها را از ورطه نابودی نجات دهد و جانی دوباره به آنها ببخشد. مخاطب با دیدن یک تابلوی سوخت، با انواع هنرها و فنون مواجه می‌شود که هرکدام با زبان بی‌زبانی خود، نکات و حرف‌های بسیاری برای اهل نظر دارند. مخاطب نباید فقط لایه نقاشی را که آخرین مرحله از اجرای کار است، ببیند و این هنر را یک تابلوی نگارگری بپندارد. بیننده باید قبل از دیدن لایه نقاشی، از تمام هنرها و فنون به‌کاررفته در هنر سوخت که با هماهنگی و تناسب و منطق در کنار هم گردآمده و برای خلق یک اثر هنری ارزشمند دست‌به‌دست هم داده‌اند، لذت ببرد. بیننده باید طراحی اصولی و قدرتمندی را که با گذشته هنر ایران پیوند دارد و درعین‌حال به‌روز و مناسب با دنیا و شرایط حال است، ببیند که بر روی قطعات با رنگ‌های متنوع و گوناگون چرمی که به‌اندازه یک برگ کاغذ نازک شده، اجراشده‌اند. چینش و انتخاب رنگ بسیار مناسب و دقیق این قطعات برش‫خورده برای طرح موردنظر را بیند که با چسب‌های سنتی که از گذشته تابه‌حال مورداستفاده بوده‌اند، در کنار یکدیگر و بر روی مقواهایی لایه‌لایه و دست‌ساز قرار می‌گیرند. مشبک‌ها، معرق‌ها، منبت‌ها، تناسب متن و کتیبه، تشعیرهای طلایی، لایه‫چینی‌ها و رنگ‌ها و مقواهای دست‌ساز هستند که بیننده را به وجد می‌آورد و به تأمل در گوناگونی و ارزش این هنر و سختی فراگیری آن توسط هنرمند وامی‌دارد، کاری که بدون عشق و علاقه میسر نیست. درنهایت، وسعت و عظمت هنر این مرزوبوم را یادآور می‌شود و تلاش و سعی عاشقانه هرچه بیشتر جهت حفظ و ارتقای آن را متذکر می‌شود.


*پژوهشگر هنر سوخت

ارسال نظر