جای خالی نگاه هولستر در عکاسی امروز اصفهان
عکاسی در اصفهان با فاصله نهچندان طولانی از ورود اولین دوربین عکاسی از فرنگ به دربار قاجار شکل میگیرد.
ا صفهان امروز، سیامک تراکمهزاده: عکاسی در اصفهان با فاصله نهچندان طولانی از ورود اولین دوربین عکاسی از فرنگ به دربار قاجار شکل میگیرد. میگویند ظلالسلطان از فرزندان ارشد ناصرالدینشاه که بر اصفهان حکومت میکرد، اولین دوربین را به اصفهان آورد. از او عکسهای بسیاری مانده که نمایشگر خانه و خاندان و تفریح شکارش است، ولی این عکسها کمتر به انعکاس بناهایی که او در آن دوران خراب کرده، میپردازند. شاید بیش از حاکمان قجر، مهندس ارنست هولستر آلمانی دوربین را به خیابان و معماری اصفهان برد و تاریخ اصفهان را ثبت کرد. در نوشتههای گوناگون خواندهایم که ایرانیها بیش از ادبیات مکتوب به ادبیات شفاهی علاقه دارند. همین موجب شده که نبود تاریخ مکتوب و مدون درزمینهٔ عکاسی ایران و اصفهان، به عکاسی امروز لطمه بزند، چراکه نداشتن تاریخ گذشته یعنی نداشتن مسیر راه آینده. از آن روزگار بیش از یک قرن گذشته و دیگر دوربین فقط در دستان چند خانواده متمول و حاکم شهر نیست. امروزه در جیب هر کس یک دوربین کوچک نهفته است و تعداد عکاسانی که دوربین حرفهای دارند و ادعای عکاسی حرفهای میکنند، از محاسبه خارج است. بااینهمه متاسفانه هیچکدام از این عکاسان نتوانستهاند حق مطلب را در مورد شهر اصفهان بیان کنند. مشکلات عکاسی اصفهان را میتوان بهراحتی در سطح کلان عکاسی امروز ایران مشاهده کرد. نداشتن تاریخ عکاسی مدون و مطالعه نکردن تاریخ عکاسی روز دنیا موجب درهم گسیختگی تصویری عکسهای تولیدی شده و درصد قابلتوجهی از کارهای عکاسان از سطح مبتدی و نوآموزی بالاتر نمیرود، چه رسد به اینکه بخواهیم در میان آنها به فرم یا محتوای غالب در شکل گروهی برسیم. تنها تعداد بسیار اندکی از عکاسان، خود را از طبقه بازی با دوربین بیرون کشیدهاند و به مطالعه تصویری با دوربین پرداختهاند. تعداد اندک نمایشگاههای عکاسی در اندک گالریهای اصفهان گواه این موضوع است. هنوز هم هر جمعه گروهگروه عکاس بدون توجه به پتانسیلهای بالای عکاسی در شهر اصفهان راهی کویر ورزنه، کویر حسنآباد و روستای ابیانه میشوند و به تولید انبوه عکسهای تکراری از این اماکن میپردازند. عکاسهایی هم که در شهر میمانند، هنوز از زیر سایه معماریهای کهن و زیبای اصفهان بیرون نیامدهاند و عکسهایشان نشان از عدم شناخت شرایط اجتماعی در حال تغییر و معماری جدید اصفهان و انتقال بافت سنتی به بافت نوساخته دارد. درواقع نشناختن معنای مدرن شهر و نداشتن تفکر انتقادی به تحولات آن، بزرگترین مشکل عکاسی این شهر است. ایراد کار در نبود نگاه انتقادی و جستجوگرانه به شهر محل زندگی در عکاس اصفهانی است که موجب تولید عکسهایی صرفا زیبا و چشمنواز میشود که کمی با تعریف امروزی هنر مغایرت دارد. متاسفانه حضور دانشکده عکاسی دانشگاه هنر اصفهان بهعنوان بازوی آکادمیک عکاسی این شهر و کانون عکس اصفهان بهعنوان بازوی عملگرای آنهم هیچ کمکی به برونرفت از این نگاه کلیشهای به عکاسی نکرده و شاید توسعهدهنده نگاه سنتی نیز بوده است. بااینوجود عکاسانی اندک مسیر صحیح و درستی را طی میکنند. حضور موفق عکاسان اصفهانی در سالهای اخیر در جشنوارههای خارجی در سطح کشور بینظیر است. ماهانه مدالها و افتخارات گوناگونی نصیب این عکاسان میشود که به لحاظ آماری قابل قیاس با شهرهای دیگر نیست، ولی نقش این موفقیتها در شکلگیری جریان عکاسی اصفهان چقدر است؟ این موضوع را باید با نگاهی نقادانه در یک زمینه تاریخی بررسی کرد. شاید در این بحثها بتوانیم جایگاه خود را در تاریخ عکاسی ایران بیابیم و آنگاه آن نقش را درست بازی کنیم. همانگونه که ارنست هولستر آلمانی با درک صحیح از روح زمانه خود به زیباترین و کارآمدترین حالت، اصفهان را ثبت کرد.
*عضو کارگروه آموزش و سرپرست سابق کانون عکس اصفهان